همانطور که موشکهای قدرتمند ایران، با دقت و اقتدار، اهداف نظامی را نشانه رفتند، اکنون نوبت آن است که قلب تپنده مالی رژیم صهیونیستی، یعنی نهادهای پولی و بانکی آن، آماج حملاتی هوشمندانه و هدفمند قرار گیرد.
این یادداشت، با تکیه بر اصول اقتصاد رفتاری و بهرهگیری از رویکردی علمی، به تشریح ضرورت و چگونگی این راهبرد میپردازد؛ راهبردی که نه تنها رگ حیات اقتصادی دشمن را قطع میکند، بلکه بنیانهای روانی و اجتماعی آن را نیز متزلزل خواهد ساخت.
مبانی علمی: اقتصاد رفتاری، ابزاری برای بیثباتسازی روانی-اقتصادی
اقتصاد رفتاری، دانش ریشهیابی تصمیمات اقتصادی انسانهاست؛ دانشی که به ما میآموزد مردم همواره منطقی عمل نمیکنند، به ویژه در شرایط بحران و ترس. در این شرایط، سوگیریهای شناختی و واکنشهای هیجانی، نبض بازار و رفتار جامعه را در دست میگیرند. در حال حاضر، جامعه صهیونیستی درگیر یک بحران عمیق روحی و روانی است؛ بحرانی که پس از عملیات تاریخی ایران، به اوج خود رسیده است.
نظریه چشمانداز (Prospect Theory) به ما میگوید که مردم در برابر زیانها، به مراتب حساستر از سودها هستند. در کشوری که اقتصاد آن بر مبنای سرمایهگذاری خارجی و اعتماد بینالمللی استوار است و شهروندانش به شدت به حفظ داراییهای مالی خود وابسته هستند، هرگونه تهدید مستقیم به سیستم بانکی و پولی، منجر به وحشتی فراگیر خواهد شد. این وحشت، مانند یک دومینوی ویرانگر، به سرعت به هجوم برای برداشت پول (Bank Run) و خروج گسترده سرمایه (Capital Flight) تبدیل میشود. مردم، که اکنون امنیت جانی خود را در خطر میبینند، برای حفظ آخرین پناهگاه امن خود یعنی "پساندازهایشان"، دست به هر کاری میزنند.
علاوه بر این، در فضای نااطمینانی کنونی، شایعات اقتصادی و جنگ روانی هدفمند نقش حیاتی ایفا میکنند. اخبار حتی بیاساس درباره ورشکستگی بانکها، سقوط ارزش پول یا اتمام ذخایر ارزی، میتواند پانیک عمومی را تشدید کند. اثر گلهای (Herd Behavior) نیز در این میان، مردم را به سمتی میراند که بدون تحلیل منطقی، تنها از جمع پیروی کنند و برای نجات داراییهای خود، اقدام به خروج پول از بانکها کنند. این چرخه معیوب، به سرعت منجر به سقوط اقتصادی و آشوبهای اجتماعی غیرقابل کنترل خواهد شد.
راهبرد "شریانگشایی اقتصادی": حملات مستقیم و مکمل سایبری
پیشنهاد این است که در کنار حملات موشکی مستقیم به اهداف نظامی، نهادهای پولی و بانکی اسرائیل نیز به صورت هدفمند و دقیق مورد اصابت قرار گیرند. این راهبرد، به چند دلیل اثربخشی مضاعفی خواهد داشت:
۱. فلج کردن زیرساختهای حیاتی: یک حمله موشکی دقیق به ساختمانهای مرکزی بانکها، بورس اوراق بهادار یا مراکز اصلی پردازش تراکنشهای مالی، میتواند زیرساختهای کلیدی سیستم مالی اسرائیل را فلج کند. این اقدام، توانایی دولت برای پرداخت هزینههای جنگ، تأمین مالی پروژهها و حتی پرداخت حقوق کارمندان را به شدت کاهش میدهد.
۲. ایجاد وحشت و بیاعتمادی حداکثری: در شرایط جنگی، هدف قرار گرفتن نهادهای مالی، سیگنالی قوی به مردم و سرمایهگذاران میدهد: هیچ جای امنی برای پول شما وجود ندارد! این پیام، به سرعت اعتماد به نظام مالی را از بین برده و منجر به هجوم گسترده برای برداشت پول، تبدیل شِکل به ارزهای خارجی و فرار سرمایه خواهد شد.
۳. تسریع در فرار سرمایه و خروج نخبگان: سرمایهگذاران خارجی، که به دنبال امنیت و ثبات هستند، در مواجهه با این حملات، به سرعت سرمایههای خود را از اسرائیل خارج خواهند کرد. همزمان، حتی بخشهایی از جامعه صهیونیستی که دارای توانایی مالی هستند، برای نجات داراییها و آینده فرزندانشان، اقدام به مهاجرت و خروج نخبگان خواهند کرد که ضربهای مهلک بر پیکره اقتصاد و جامعه این رژیم خواهد بود.
۴. شعلهور ساختن آتش نارضایتی داخلی: جامعه صهیونیستی به شدت به وضعیت مالی و امنیت اقتصادی خود حساس است. هرگونه تهدید مستقیم به پساندازها و داراییهایشان، میتواند آتش نارضایتی عمومی و اعتراضات خیابانی را شعلهور سازد. این نارضایتی، در شرایط جنگی و فشار اقتصادی، به سرعت به آشوبهای داخلی و بیثباتی سیاسی تبدیل میشود و رژیم را از درون متلاشی میسازد.
۵. مکمل سایبری برای تشدید اثر: در کنار حملات موشکی مستقیم، حملات سایبری هدفمند به بانکها و زیرساختهای مالی، میتواند اثربخشی این راهبرد را چند برابر کند. قطع دسترسی به حسابها، اختلال در تراکنشها، انتشار اطلاعات مالی حساس و ایجاد شایعات سازمانیافته آنلاین درباره فروپاشی بانکی، میتواند وحشت را تشدید کرده و به سرعت منجر به فروپاشی اعتماد عمومی شود. این حملات، بدون نیاز به تخریب فیزیکی، میتوانند همان اثر روانی و اقتصادی را ایجاد کنند.
ضربهای مهلک بر شریانهای حیاتی دشمن
در پایان، جمهوری اسلامی ایران، با اقتدار و ارادهای پولادین، اکنون این توانایی را دارد که نه تنها در میدان رزم، بلکه در میدان اقتصاد نیز ضرباتی کوبنده بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد آورد. هدف قرار دادن مستقیم و هوشمندانه نهادهای پولی و بانکی، چه با موشکهای دقیق و چه با حملات سایبری فلجکننده، میتواند به فروپاشی اعتماد، خروج سرمایه گسترده و تشدید بیثباتیهای داخلی منجر شود.
این راهبرد، نه تنها شریانهای اقتصادی دشمن را قطع میکند، بلکه بنیانهای روانی و اجتماعی آن را نیز از درون میپوساند. این یک پاسخ دندانشکن است؛ پاسخی از جنس اراده یک ملت که تصمیم گرفته است ریشههای ظلم را از بیخ و بن برکند.



نظر شما