این تحولات که در بستر رقابتهای پیچیده منطقهای میان ترکیه، آمریکا، اسرائیل و کُردها روی داده، ابعاد گستردهتری از بحران امنیتی و سیاسی در شمال سوریه و کل منطقه غرب آسیا را نمایان میکند.
فروپاشی توافقها و افزایش تنشها
پیشتر نشانههایی از احتمال توافقی غیرمستقیم میان آنکارا و کُردهای منطقه، بهویژه در سایه مذاکرات میان دمشق و حزب کارگران کردستان وجود داشت. نامه تاریخی عبدالله اوجالان، رهبر زندانی پکک به اعضای این حزب در اواخر فوریه و پیش از نوروز که در آن پایان مبارزه مسلحانه و پذیرش سیاست دموکراتیک به عنوان راهبرد جدید توصیه شده بود، امیدها را به حل و فصل این بحران زنده کرد. اما اکنون این امیدها رنگ باختهاند و روندهای جدید سیاسی و نظامی نشان میدهد وضعیت به سمت افزایش تنش و تقابل پیش میرود.
تغییر راهبرد اوجالان؛ از جداییطلبی به ادغام
اوایل جولای، اوجالان در سخنرانی خود بهطور رسمی اعلام کرد حزب کارگران کردستان از سیاست مبارزه مسلحانه دست برداشته و راهبرد خود را به سمت «صلح و جامعه دموکراتیک» تغییر داده است. این تحول بنیادین که در آن، حزب کارگران کردستان مدل دولت-ملت و مبارزه مسلحانه تقریباً ۴۰ساله را کنار گذاشته، تلاشی برای حرکت به سوی سیاستهای پارلمانی و صلحآمیز به شمار میرود. اوجالان در نامهاش بر ضرورت تشکیل کمیتهای پارلمانی برای نظارت بر خلع سلاح داوطلبانه و قانونی تأکید کرده و آن را نشانه حسن نیت به دولت ترکیه خواند.
با این حال، اوجالان خود هشدار داده این طرح تنها در صورتی موفق خواهد بود که طرفهای ترکیهای به آن پاسخ مثبت دهند و از حمایت سیاسی برخوردار باشد. تشکیل کمیتهای متشکل از نمایندگان پارلمان ترکیه، از جمله نمایندگان احزاب مختلف، نشانهای از تلاش رسمی برای تحقق این طرح است؛ اما واقعیت سیاسی پیچیده و شکافهای عمیق در میان احزاب ترکیه و میان کردها، مانعی جدی بر سر راه این فرایند به حساب میآید.
چالشهای داخلی و تردیدهای سیاسی
باوجود خوشبینیهای رسمی، کارشناسان سیاسی و ناظران منطقهای ازجمله بارین کایائوغلو معتقدند بیاعتمادی گستردهای به این ابتکار وجود دارد. این بیاعتمادی نه تنها میان احزاب کرد، بلکه در میان نخبگان سیاسی ترکیه نیز مشهود است. از سوی دیگر، اصرار دولت ترکیه بر پیوستن نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) به ساختارهای دولتی دمشق به عنوان بخشی از روند خلع سلاح، موجب افزایش نگرانیها و پیچیدگیهای بیشتری شده است.
چالشهای ژئوپلیتیکی و محدودیتهای منطقهای
جنبش مسلحانه پکک بیش از چهار دهه است که یکی از مهمترین عوامل بیثباتکننده در سیاست داخلی و منطقهای ترکیه بوده است. این جنبش، برخاسته از تاریخچه پیچیده ساختار دولت ترکیه پس از امپراتوری عثمانی، اکنون در مواجهه با تغییرات ژئوپلیتیکی بزرگی قرار دارد که میتواند معادلات منطقهای را دگرگون کند.
نمادینترین گام در این راستا، نابودی نمادین سلاحهای سبک در غار «جاسانا» در کوههای قندیل عراق بود که با نظارت مستقیم سازمانهای اطلاعاتی ترکیه انجام شد. اما این اقدام در خاک همسایه و نه در خاک ترکیه، خود نشانگر محدودیتهای این روند است.
رئیسجمهور اردوغان و دیگر مقامهای رسمی ترکیه، خلع سلاح پکک را دستاوردی بزرگ برای کشور و گامی به سوی «ترکیه بدون ترور» خواندند. اما واقعیتهای میدانی نشان میدهد این دستاورد چندان پایدار نیست و سیاستهای داخلی و خارجی ترکیه هنوز مملو از چالش و تناقض است.
تأثیرات منطقهای و نقش بازیگران فرامنطقهای
در حوزه منطقهای، شکست این توافق و ادامه تنشها پیامدهای عمیقی دارد. نقش آمریکا، اسرائیل و فرانسه به عنوان بازیگران اصلی در حمایت از نیروهای کرد در شمال سوریه، محدودیتهایی جدی برای ترکیه ایجاد کرده است. در حالی که کردها در آن سوی مرزها در حال گسترش نفوذ خود هستند، ترکیه در داخل با بحرانهای سیاسی و اقتصادی دست و پنجه نرم میکند.
نمونه بارز این وضعیت، توافق تاریخی میان نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) و دولت دمشق است که با حمایت برخی بازیگران غربی، امکان ادغام نهادهای مدنی و نظامی کردها در ساختار دولت سوریه را فراهم کرده است. این تحولات نشان میدهد ترکیه در بازی ژئوپلیتیکی منطقه در موقعیت نامطلوبی قرار دارد.
بنبست سیاست خارجی ترکیه و دام آتلانتیکی
یکی از عوامل مهمی که ترکیه را در این موقعیت دشوار قرار داده، عضویت آن در ناتو و وابستگی به سیاستهای آمریکا و غرب است. باوجود تضاد منافع، آنکارا نمیتواند به آسانی از خط مشی آتلانتیکی خارج شود و همین امر محدودیتهایی جدی بر توانایی ترکیه در مقابله با نیروهای کرد تحت حمایت غرب تحمیل میکند.
در عمل، ارتش ترکیه که پیشتر آماده رویارویی نظامی با دمشق بود، اکنون از حمله به شبهنظامیان کرد تحت حمایت آمریکا خودداری میکند، چرا که این گروهها برای واشنگتن ابزاری راهبردی محسوب میشوند.
سرنوشت مبهم خلع سلاح کردها و سیاستهای ترکیه
طرح خلع سلاح پکک و انتقال به سیاستهای دموکراتیک، اگرچه میتوانست نقطه عطفی در تاریخ ترکیه باشد، اما اکنون در معرض فروپاشی قرار دارد؛ این شکست ناشی از تنشهای داخلی ترکیه، رقابتهای منطقهای و فشار بازیگران فرامنطقهای است که هر یک منافع متضاد خود را دنبال میکنند.
از سوی دیگر، تحولات شمال سوریه و تقویت حضور سیاسی کردها، چالشی جدی برای آنکارا محسوب میشود که هنوز نتوانسته راهبرد مشخص و پایداری برای مقابله با این وضعیت اتخاذ کند. در چنین فضایی، آینده روابط ترکیه و کردها




نظر شما