به گزارش قدس آنلاین، اندرسون با سبک بصری متمایز خود و دقتی مثالزدنی به عناصر تصویری، جهانی را خلق میکند که در مرز باریک میان واقعیت و فانتزی قرار دارد؛ جهانی که تماشاگر را نه فقط از طریق قصه، بلکه با اتکا به جزئیات دیداری، درگیر میسازد. نگاهی به آثار پیشین او از «راشمور» گرفته تا «هتل بزرگ بوداپست» و «گزارش فرانسوی» کافی است تا دریابیم اندرسون استادی تمامعیار در تصویرپردازی است؛ فیلمسازی که به مخاطب خود نشان میدهد رنگ، فرم و طراحی لباس تا چه اندازه در زیباییشناسی سینما اهمیت دارند و چگونه میتوانند بهعنوان امضای هر کارگردانی شناخته شوند.
داستان «طرح فنیقی» در دهه ۱۹۵۰ میگذرد و درباره آناتول کوردا، اسلحهسازی ثروتمند و مشهور، روایت میشود که تصمیم گرفته است تمام داراییهایش را به نام تنها دخترش لیسل بزند؛ دختری که بهتازگی زندگی مذهبی را برگزیده و خواهر روحانی شده است. در این مسیر، مخاطب با شخصیتهای متعددی روبهرو میشود؛ تنوعی که به میلنا کانونهرو، طراح لباس برجسته این اثر، آزادی عمل بخشیده تا تمام خلاقیتهای خود را در طراحی استایلها و جزئیات بصری به نمایش بگذارد.
میلنا کانونهرو، طراح لباس برجسته و برنده چهار جایزه اسکار، یکی از چهرههای تاثیرگذار در طراحی لباس سینمای جهان به شمار میرود. همکاریهای او با کارگردانان بزرگی همچون استنلی کوبریک، فرانسیس فورد کاپولا و البته وس اندرسون نشان داده که لباس در نگاه او چیزی فراتر از پوشش است؛ بخشی جداییناپذیر از روایت بصری فیلم است که همگام با نورپردازی و صحنهآرایی، قابهایی چشمگیر و بهیادماندنی خلق میکند. همکاری او با اندرسون در فیلمهایی چون «دارجلینگ محدود»، «زندگی آبی» و «هتل بزرگ بوداپست» همواره درخشان بوده، اما شاید در «طرح فنیقی» بهتوان خلاقانهترین و پختهترین طراحیهای دوران کاری او را مشاهده کرد؛ طراحیهایی که با وسواس در پرداخت به جزئیات، جهان فانتزی اندرسون را با موفقیت بازآفرینی کرده است.

فیلمی فربه در زبان بصری
لباسها در این فیلم نهتنها بهمثابه پوشش شخصیتها، بلکه بهعنوان زبانی بصری عمل میکنند که موقعیت اجتماعی، احساسات، تمایلات و حتی دگرگونیهای روحی آنها را آشکار میسازند. هر بافت، هر رنگ و هر جزئیات کوچک، بخشی از روایت است که به تماشاگر کمک میکند بهتر دریابد شخصیت کیست و چه درونیاتی دارد.
شخصیت اصلی فیلم، ژا-ژا با بازی بنیسیو دل تورو، مردی ثروتمند است که با کتوشلوارهای کلاسیک، پارچههایی با کیفیت و رنگهایی جدی همچون سرمهای، مشکی و خاکستری تیره ظاهر میشود. این انتخاب لباس به او اقتدار و شکوهی خاص میبخشد و میل او به کنترلگری و تجمل را برجسته میسازد. در نقطه مقابل، دختر او با بازی میا تریپلتن، بهواسطه سبک زندگی مذهبی، در لباسهایی سفید و ساده دیده میشود. رنگ سفید در اینجا نمادی از پاکی و بیاعتنایی به ظواهر دنیوی است، اما انتخاب جزئی همچون لاک قرمز تضادی معنادار ایجاد میکند که ترکیبی از معصومیت و میل به استقلال را به تصویر میکشد.
معلم خصوصی، سومین شخصیت برجسته فیلم است که با موهای بلوند و لباسهایی نیمهرسمی حضور دارد. این استایل، نه به شکوه شخصیتهای اشرافی نزدیک است و نه به سادگی طبقات فرودست، و همین میانمایگی به پیچیدگی شخصیت او وجهی خاص میبخشد. دیگر شخصیتهای فرعی فیلم، که اغلب توسط بازیگران شناختهشده ایفا میشوند، نیز استایلهایی دارند که بلافاصله جایگاه اجتماعیشان را برملا میکند؛ مردان متمول با کراوات و جلیقه و کفشهای پولیششده، زنان خانوادههای ثروتمند با لباسهای فاخر و زیورآلات گرانقیمت در مقابل، شخصیتهایی با پوششهای ساده و پارچههای معمولی در فیلم حضور دارند.
رنگها در «طرح فنیقی» خود به روایت جان میبخشند. صحنههای مذهبی با رنگ سفید، معنویت و پاکی را القا میکنند؛ محافل اشرافی درخشان از طلایی، سبز و کرماند؛ و لحظههای تنش روحی یا کشمکش اخلاقی با لباسهایی تیرهتر و بافتهای سنگینتر همراه میشوند. رنگ قرمز در فیلم نقشی کلیدی دارد و شور، خطر و جاهطلبی را نمایان میسازد. آبی روشن نمادی از آرامش و رویاپردازی است و زرد و طلایی در میان طبقات اشرافی حضوری پررنگ دارند.
طراحی صحنه نیز همچون طراحی لباس، واجد همان ظرافت و غناست. دکورها آکنده از تزئینات لوکس و معماری تلفیقی ایتالیاییاند و در عین حال، با ترکیب رنگهای زنده و کنتراستهای دقیق، جلوهای نقاشیوار به خود میگیرند. در برابر این فضاهای پر زرقوبرق، مکانهایی ساده با رنگهای خاکی و خنثی قرار دارند که تقابل سادگی و تجمل را بهروشنی آشکار میسازند. این دوگانگی، علاوه بر زیبایی بصری، عمقی روایی به اثر میبخشد. علاقه همیشگی اندرسون به تقارن، قاببندیهای هندسی، اشیای قدیمی و رنگهای شاد در «طرح فنیقی» به نقطه اوج تازهای رسیده است و هر قاب همچون یک تابلوی نقاشی دقیق و منسجم شکل گرفته است.
فیلم طرح فنیقی در نهایت گواهی است بر تداوم توانایی وس اندرسون در ترکیب روایت و تصویر؛ فیلمی که با طراحی لباس درخشان میلنا کانونهرو و طراحی صحنه چشمگیر، تجربهای منحصربهفرد در سینمای امروز میآفریند. در این اثر، لباسها تنها پوشش نیستند، بلکه زبان روایتاند؛ زبانی که جهان فانتزی اندرسون را غنا میبخشد و بار دیگر جایگاه او را بهعنوان یکی از فیلمسازان برجسته و تاثیرگذار معاصر تثبیت میکند.
نویسنده: آلما حقیقی



نظر شما