این چند خط، ربطی به بابک زنجانی و توییت تازهاش ندارد. سادهانگاری است اگر خیال کنیم یک مجرم اقتصادی که قوه قضائیه به زور دگنک توانسته بخشی از حق پایمال شده ملت را از حلقومش بیرون بکشد، آن قدر وقاحت دارد که حالا از جایگاه مجرم برخاسته و در جایگاه مصلح نشسته است. نه این سطرها، ربطی به بابک زنجانی ندارد؛ بلکه پوزخند به جریانی است که جیب خودش را سالهاست با توسل به مهرهای مثل او پر کرده و میکند.
در فولکلور، قصهای هست درباره خروسی که پریده بود پشت گاو و چون خاطرش جمع بود که آنجا دست کسی به او نمیرسد، از آن بالا به ریش همه اهل خانه میخندید که «اگر زورتان میرسد حالا بیایید گوشتم را بخورید» ظریفی که از آن طرفها رد میشد، گفت: «ببین! آنکه دارد به ریش ما میخندد تو نیستی؛ شاخهای گاوی است که تو داری از او سواری میگیری».
شاخهای ناپیدای گاوی تنومند، مدتهاست از اکانت یک مفسد اقتصادی که به جرم فسادش تا پای اعدام پیش رفت، دارد به ریش من و شما میخندد؛ و این خنده، خنده تلخی است؛ به تلخی روزگار ملتی که باید منتظر بنشیند تا امثال بابک زنجانی گرهی از کار فروبسته اقتصادش بگشایند؛ اقتصاد رنجوری که امثال همین بابا، خونش را مکیدهاند. این چند خط را از کسی بخوانید که هنرش، کاسبی کردن از تحریمهایی است که مثل ماری بر تن جامعه پیچیدهاند. حالا این کاسب تحریم، در جایگاه مصلح اقتصادی نشسته و دارد ما را نصیحت میکند که: «اگر هر کس در حوزه خود برای دفاع از کشور تدبیر میکرد، امروز به سرعت از این مسیر سخت عبور کرده بودیم. تحریمها بیش از آنکه منشأ خارجی داشته باشند، ریشه در داخل کشور دارند. عبور از آنها نیازمند سواد اقتصادی، تعصب ملی، مسئولیتپذیری و توجه واقعی به کشور است. مهمترین گام، مشارکت و پرورش جوانان و جایگزینی آنان با مدیران ناتوان و کمهوش خواهد بود». تفو بر تو ای چرخ گردون، تفو.
۷ مهر ۱۴۰۴ - ۰۷:۰۱
کد خبر: ۱۰۹۹۰۹۲
این ماجرا ربطی به توییت بابک زنجانی ندارد؛ سادهانگاری است اگر تصور کنیم مجرمی اقتصادی پس از بازپسگیری بخشی از حق مردم، حالا در جایگاه مصلح نشسته است.
زمان مطالعه: ۱ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما