طرح پیشنهادی دونالد ترامپ برای «آتشبس» در غزه که روز یکشنبه توسط جرارد کوشنر و استیو ویتکاف در ملاقاتی محرمانه با بنیامین نتانیاهو در نیویورک مطرح شد، در ظاهر تلاشی برای پایان دادن به یکی از طولانیترین درگیریهای خاورمیانه است. اما نگاهی موشکافانه به این طرح ۲۱مادهای که با عناوین پرزرقوبرقی چون آزادسازی گروگانها، خلع سلاح حماس و بازسازی غزه معرفی شده، نشان میدهد این پیشنهاد نه تنها از عدالت فاصله دارد، بلکه به نظر میرسد بیشتر در خدمت تثبیت منافع اسرائیل و متحدانش باشد تا ایجاد صلحی پایدار. به گزارش الجزیره، این طرح به دلیل نداشتن تضمینهای ملموس برای حقوق فلسطینیها و تمرکز یکجانبه بر شروط اسرائیل، عملاً مذاکرات را به بنبست میکشاند.
وعدههای بزرگ، خلأهای بزرگتر
طرح ۲۱ مادهای که بنا بر گزارش نیویورک تایمز با مشورت چهرههایی مانند تونی بلر تدوین شده، شامل بندهایی است که ظاهراً به سه محور اصلی میپردازد: آزادسازی گروگانها، نابودی تهدیدات علیه اسرائیل و کمکهای بشردوستانه. اما جزئیات این بندها پرسشهای جدی ایجاد میکند.
خلع سلاح حماس: به گزارش پرستیوی، طرح خواستار نابودی کامل توان نظامی حماس و تسلیحات آن است، اما هیچ اشارهای به عقبنشینی نیروهای اسرائیلی از غزه یا رفع محاصرهای که نزدیک به دو دهه ادامه داشته، نمیکند. این شرط به تنهایی مذاکره را غیرممکن میکند، زیرا حماس بارها اعلام کرده خلع سلاح بدون تضمین استقلال و امنیت، به معنای تسلیم کامل است. نبود توازن در این بند که اسرائیل را از هرگونه تعهد متقابل معاف میکند، نشاندهنده رویکردی یکطرفه است.
نیروی امنیتی بینالمللی: بنا بر گزارش المانیتور، طرح پیشنهاد ایجاد یک نیروی چندملیتی تحت نظارت سازمان ملل را میدهد که کنترل امنیتی غزه را بر عهده گیرد. اما این نیرو که احتمالاً تحت نفوذ آمریکا و اسرائیل عمل خواهد کرد، به جای تضمین صلح، میتواند به ابزاری برای سرکوب هرگونه مقاومت تبدیل شود. تجربههای گذشته، مانند حضور نیروهای بینالمللی در مناطق درگیری نشان داده چنین سازوکارهایی اغلب به نفع قدرتهای بزرگ عمل میکنند.
بازسازی غزه: یکی از پر سروصداترین بخشهای طرح، بودجه ۵۰ میلیارد دلاری برای بازسازی غزه است که قرار است این منطقه را به «ریویرای خاورمیانه» بدل کند. اما گاردین گزارش داده این طرح که یادآور ایدههای جنجالی جابهجایی ساکنان غزه به مصر یا اردن است، میتواند به معنای تغییرات جمعیتی و اقتصادی باشد که هویت فلسطینی غزه را محو کند. این بازسازی که به ظاهر بشردوستانه است، به نظر میرسد بیشتر به سود شرکتهای خارجی و منافع ژئوپلیتیکی باشد تا بهبود واقعی زندگی مردم غزه. به گزارش القدس العربی، فقدان جزئیات درباره نحوه توزیع این بودجه و مشارکت فلسطینیها در آن، شبهههایی درباره نیت واقعی طرح ایجاد میکند.
دولت موقت فلسطینی: طرح به ایجاد یک ساختار موقت حکومتی اشاره دارد، اما هاآرتص گزارش داده این بند بهشدت مبهم است و هیچ جدول زمانی یا تضمینی برای خودمختاری فلسطینیها ارائه نمیدهد. این ابهام، همراه با مخالفت صریح نتانیاهو با هرگونه دولت فلسطینی، عملاً این بند را به یک وعده توخالی تبدیل کرده است.
زیادهخواهی نتانیاهو در عین استیصال
نقش بنیامین نتانیاهو در این مذاکرات اما جالب و خندهدار است. او که همین الان حیات سیاسیاش را پایان یافته میداند تلاش دارد با زیادهخواهی حتی خودش را برنده نزاع جا بزند. تایمز آو اسرائیل گزارش داده او با وجود استقبال ظاهری از طرح، شروط غیرقابل انعطافی را مطرح کرده، از جمله کنترل دائمی بر مرزهای غزه، ادامه حضور نظامی در برخی مناطق و رد کامل هرگونه ساختار حکومتی فلسطینی. این مواضع، که به گزارش بیبیسی ریشه در نیاز نتانیاهو به حفظ حمایت کابینه راستگرایش دارد، عملاً هرگونه پیشرفت را مسدود کرده است.
به عنوان مثال، اصرار او بر ادامه عملیات نظامی در حین مذاکرات که بنا بر گزارش رویترز منجر به کشته شدن صدها غیرنظامی دیگر در هفتههای اخیر شده، نشاندهنده عدم تعهد واقعی به صلح است. این زیادهخواهیها که حتی حامیان طرح مانند کوشنر را هم در تنگنا قرار داده، مذاکرات را به یک نمایش دیپلماتیک تبدیل کرده است.
خلأهای اساسی طرح
طرح ترامپ که واشنگتن پست آن را «طرحی با جاهطلبیهای بزرگ اما جزئیات کم» توصیف کرده، از چند منظر دچار نقصهای اساسی است. نخست، فقدان هرگونه اشاره به حقوق آوارگان فلسطینی که براساس قطعنامههای سازمان ملل حق بازگشت به سرزمینهای خود را دارند، این طرح را از پایه ناقص میکند. دوم، توجه نکردن به رفع محاصره غزه که بنا بر گزارش سازمان ملل، زندگی بیش از ۲میلیون نفر را به بحران انسانی کشانده، نشاندهنده بیتوجهی به نیازهای واقعی مردم منطقه است. سوم، تمرکز بیش از حد بر نابودی حماس بدون ارائه جایگزینی برای اداره غزه، خطر خلأ قدرت و هرجومرج را افزایش میدهد.
علاوه بر این، الشرق الاوسط گزارش داده طرح هیچ مکانیزمی برای نظارت بر اجرای تعهدات اسرائیل ندارد، در حالی که شروط سختگیرانهای برای فلسطینیها وضع کرده است. این عدم توازن که حتی متحدان سنتی آمریکا مانند اردن و مصر را هم نگران کرده، نشان میدهد طرح بیشتر به یک دستورکار سیاسی برای جلب رضایت اسرائیل شبیه است تا یک نقشه راه برای صلح.
در حالی که سیانان این طرح را «تلاشی جسورانه» خوانده، واقعیت این است بدون توجه به اصول اولیه عدالت، مانند پایان اشغال، رفع محاصره و تضمین حقوق ملی فلسطینیها، چنین طرحهایی محکوم به شکست هستند. وقتی یکی از طرفین مجبور به تسلیم کامل میشود و طرف دیگر، بهویژه با زیادهخواهیهای نتانیاهو، از هرگونه امتیازدهی معاف است، نتیجه نه صلح، بلکه تشدید تنش خواهد بود. جهان به جای حمایت از نمایشهای دیپلماتیک، باید بر فشار برای رعایت حقوق بینالملل تمرکز کند، وگرنه غزه همچنان در چرخهای از رنج گرفتار خواهد ماند.



نظر شما