هرچند گرفتاری و سختی برای همه وجود داشته و دارد اما امکان ندارد بزرگان دین ما و ائمه اطهار(ع) نسخه شفابخشی برای گرفتاریهای متنوع انسانی تجویز نکرده باشند. به این منظور در ادامه توصیههای امام سجاد(ع) در هفتمین دعای کتاب شریف صحیفه سجادیه را با هم مرور خواهیم کرد. در این دعا، ادب گفتاری انسان هنگام نزول بلا و سختی در برابر خداوند متعال ترسیم شده است. امام(ع) با اذعان به تأثیر قدرت و اراده پروردگار در جاری شدن همه امور (ازجمله پیدایش سختیها) به بیان قدرت پروردگار متعال در حل گرفتاریها بهعنوان یگانه قدرت مؤثر در عالم هستی پرداخته است. جهتگیری عمده فرازهای دعای هفتم با تبیین قدرت، اراده و مشیت پروردگار در همه امور توحیدی است. همچنین اقامه برهان فراموش کردن غیرخدا در سختیها در این دعا نمایان است. از آموزههای این دعا این است که همه چیز فقط به خواست خداوند جریان دارد و اگر خداوند کسی را ذلیل کند، هیچ یاریرسانی نخواهد داشت. این دعا در ۱۰ فراز از این امام بزرگوار نقل شده است که در ادامه بهطور مختصر آن را شرح خواهیم داد.
خداوند بر همه احوال ما آگاه است
دعای هفتم صحیفه سجادیه به آسان شدن دشواریها به دست خدا و فراهم آمدن اسباب حیات به واسطه رحمت الهی اشاره دارد. آموزههای دعای هفتم صحیفه سجادیه بیانگر وضع روحی بنده مخلص خداوند سبحان است؛ هنگامی که دچار بلا و گرفتاری در زندگی میشود، به خدای خود پناه میبرد و تنها با تکیهگاه خود نجوا میکند. امام سجاد(ع) در این دعا بهطور ضمنی وظایف بنده در هنگام پیش آمد بلایا را نیز گوشزد کرده است. (ممدوحی کرمانشاهی، ص ۴۲۵)
امید به تدبیر خداوندی
امام این گونه با پروردگار خود مناجات میکند: «ای آن که گرههای امور رنجآور، به وسیله او گشوده میشود و ای آن که تندی و تیزی سختیها به عنایت او فرومینشیند و ای آن که بیرون آمدن از تنگی و فشار و قرارگرفتن در راحتی گشایش و رهایی از غم و اندوه، از او خواسته میشود. دشواریها در برابر قدرتت آسان شود و وسایل زندگی و اسباب حیات، به لطفت فراهم آید». خداوند متعال گرههای کوری که به دست هیچ فردی باز نمیشود را به آسانی میگشاید و میداند چگونه باید بندگان مبتلا و گرفتار را به سامان برساند. اینجاست که یأس و ناامیدی انسان زائل میشود، زیرا با کرم پروردگار همه چیز حل میشود و کمترین نگرانی در کار نخواهد بود، چرا که کلید همه اسرار گره خورده جهان، با تدبیر حکیمانه خداوند ارتباط دارد. خداوند متعال خود سببساز است، یعنی علت و معلول و رابطه میان این دو در قبضه قدرت او است. (ممدوحی، ص ۴۲۶ و ۴۲۷)
تنها فریادرس انسان، خداست
در این دعا حضرت(ع) قدرت و حاکمیت حقیقی را از آن خداوند متعال میدانند که فریادرس در گرفتاریهای دردآور و رهاییبخش از موانع است. ایشان هنگام ترس و گرفتاریها با حال تضرع به پناهندگی به خداوند اصرار میورزد؛ زیرا در وقت هجوم انواع بلاها، حوادث و گناهان تنها پناهگاه انسان، خداست. این حالتهای روحی و جسمی که بر اثر بسته شدن در رحمت و نعمت خداوند و رو آوردن انواع بلاها و سختیها برای انسان پیش میآید به خاطر این است که خداوند میخواهد بندگانش به سوی او رو آورند، با او گفتوگو کنند و به وجود حق عشق بورزند و خدای متعال این حالت بنده را دوست دارد. (انصاریان، ص ۲۸۵ و ۲۸۶)
تنها از تو درخواست دارم
در فراز پنجم دعا، حضرت زینالعابدین(ع) وضعیت دشوار خود را به خداوند متعال اینگونه شرح میدهند: «پروردگارا! بلایی بر من نازل شده که سنگینیاش مرا به زحمت و رنج انداخته و سختی و مشکلی به دردم آورده که تحملش مرا در فشار قرار داده و تو آن را به قدرتت بر من وارد کردهای و به اقتدارت به سوی من فرستادهای». گفتیم که گاهی سختیها و حوادث ناگوار، انسان را خسته و ناتوان میکنند، به صورتی که انسان تمام توان خود را از دست داده و تحمل کمترین فشار درونی و بیرونی را ندارد و در مسیر زندگی، تاریکی و اندوه را میبیند و درهای نجات را بر خود بسته میداند. ولی آنان که به قدرت خدای متعال یعنی قدرت حکیمانه برتر و نیروی لایزال غیرمتناهی امیدوارند، سختیهای زندگی هرگز بر آنان غالب نمیشود.
فلسفه وجود گرفتاریهای دنیوی
پروردگار عالم، انسان را در دو حالت گرفتاری و آسایش آزمایش میکند، زیرا انسان در مسیر رفاه و خوشی به جایی نمیرسد، بلکه با غرور و لجاجت خود را نابود میکند. (انصاریان، ص ۲۹۷) انسان مؤمن به این حقیقت باور دارد که آنچه رخ میدهد، بی حساب و کتاب و بدون حکمت نیست بلکه همه امور و حتی ناراحتیها و مشکلاتی که برای افراد اتفاق میافتد و نیز خوشیها، همه مقدرات الهی و دارای حکمتاند. بنابراین اگر مصیبتی به او رسید، اندوهگین نمیشود و آن را از جانب خدا و ناشی از خواست حکیمانه معبود خویش میداند. از این رو تسلیم خواست خدا و راضی به قضا و قدر الهی است. همچنین اگر نعمتی به او رسید، سرمست نمیشود، زیرا باور دارد آن خیر و نعمت وسیله امتحان و آزمایش او است و نباید به وسیله آن از دایره بندگی و اطاعت خداوند خارج شود. وقتی چنین باوری به سرحد کمال رسید، به آن یقین میگویند. روایتهای بیشماری در مورد چیستی یقین و شاخصهای آن وجود دارد. امیرمؤمنان علی(ع) در این خصوص میفرمایند: «هیچ بندهای مزه ایمان را نچشد، تا آنکه بداند آنچه به او رسیده، از او نمیگذشت و او را گریزی از آن نبود و آنچه از او گذشته است به او نمیرسید و اینکه زیانبخش و سودرسان تنها خداوند عزوجل است». (مصباح، ص ۸)
اما امام نیایشگران پس از بیان این ظرایف و ذکر گرفتاری و نگاه توحیدی به آن، در فراز پایانی، طلب گشایش از خداوند را پیش روی بندگان گذاشته و رهایی از گرفتاریها را با تعبیرات مختلفی درخواست میکنند؛ از قبیل فتح باب، فرج و شکستن سلطه هم و غم، طلب حسن نظر جناب حق، چشیدن شیرینی رحمت و گشایش گوارا و برونرفت سریع از گرفتاریها.
برای آگاهی بیشتر
در پایان برای بهرهمندی هرچه بیشتر از این دعای کارا و روحنواز چند کتاب را به شما پیشنهاد میکنیم؛ درست است که شرحهای زیادی بر صحیفه سجادیه نوشته شده و در آنها دعای هفتم صحیفه سجادیه نیز شرح و لغات دشوار آن توضیح داده شده است اما این دعا در کتابهای دیار عاشقان، شهود و شناخت، ریاض السالکین و فی ظلال الصحیفة السجادیة بهخوبی شرح داده شده و در کتاب تعلیقات علی الصحیفة السجادیة اثر فیض کاشانی توضیح داده شده است.
منبع:
تحلیل محتوای دعای هفتم صحیفه سجادیه؛ نویسندگان: فاطمه علایی رحمانی، نسرین وجدانی، فرشته معتمد لنگرودی




نظر شما