تاریخ گاهی نامها را در قابهایی مشخص محبوس میکند. دکتر محمود روحانی برای بسیاری، قاب یک سیاستمدار متعهد یا یک پزشک متخصص بود، اما امروز که او از میان ما رفته است، رسالت ما در روزنامه قدس که خود را وامدار همت و اندیشه او میدانیم، عبور از این قابهای ارزشمند و رونمایی از چهرهای است که شاید کمتر دیده شده است؛ چهره یک معمار فرهنگی و یک مؤمن روشمند.
وقتی در خرداد سال ۱۳۶۶، مرحوم آیتالله واعظزاده خراسانی، حجج اسلام فرزانه و هاشمی گنابادی، دکتر علیمحمد برادران رفیعی، مهندس احمد یاراحمدی و سیدجلال فیاضی در کنار نام «دکتر محمود روحانی» قرار گرفتند تا هیئت مدیره مؤسسهای نوپا به نام «قدس» را تشکیل دهند، شاید کمتر کسی ابعاد این همنشینی را درک میکرد. آن هیئت مدیره، نه یک جمع اداری که تلاقی خرد، ایمان، مدیریت و فرهنگ بود و دکتر روحانی در آن میان، یکی از نمایندگان تام و تمام عقلانیت متعهد در این هیئت مدیره فرهنگی بود.
او که ذهنش با نظم شگفتانگیز اپیدمیولوژی و دقت بیرحمانه آمار پزشکی پرورش یافته بود، این نظم را به ساحت فرهنگ و دین آورد. حضور او در هیئت مدیره روزنامه قدس و پیش از آن، عضویت تأثیرگذارش در هیئت مدیره بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، صرفاً یک حضور تشریفاتی نبود؛ بلکه تزریق یک تفکر بود. تفکری که معتقد بود برای تبیین اندیشههای رضوی و دفاع از حریم معارف اسلامی باید با همان دقتی عمل کرد که یک دانشمند در آزمایشگاهش عمل میکند.
او میدانست که کلام به ویژه کلامی که قرار است در سایهسار بارگاه رضوی منتشر شود؛ باید مستند، دقیق و روشمند باشد. همان طور که سالها بعد، با خلق اثر سترگ «المعجم الاحصائی لالفاظ القرآن الکریم» بدون بهرهگیری از رایانه بلکه با ذهنیت منظم و روشمند نشان داد میتوان با ابزار آمار، به کشف نظم ریاضی و ساختار شگفتانگیز کلام وحی پرداخت، حضورش در بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی و روزنامه قدس نیز بر همین پایه استوار بود: ایمان باید با برهان و استدلال همراه باشد.
شاید بتوان گفت دکتر روحانی یکی از پایهگذاران فرهنگسازی مبتنی بر پژوهش در آستان قدس رضوی بود. او به ما آموخت که کار فرهنگی، اگر پشتوانه تحقیقی و علمی نداشته باشد، در هیاهوی زمانه گم خواهد شد. در روزهایی که همکاران اولیه قدس، روزنامهنگاری را به صورت تجربی میآموختند و با تلفیق خلاقانه حروفچینی سربی و رایانهای، صفحاتی ماندگار میآفریدند، حضور شخصیتی چون دکتر روحانی در هیئت مدیره؛ وزنهای از متانت، دقت و عمق علمی به مجموعه میبخشید. او آن لنگرگاهی بود که اجازه نمیداد کشتی نوپای «قدس» در امواج سطحینگری گرفتار شود.
امروز؛ ما در روزنامه قدس، نه فقط در سوگ یک عضو هیئت مدیره، که در رثای یکی از معماران فکری خود نشستهایم. مردی که به ما یاد داد میتوان همزمان در دنیای اعداد و دنیای معانی زیست. او به ما آموخت که خدمت به فرهنگ رضوی، نیازمند قلبی سرشار از ایمان و ذهنی مجهز به دقیقترین ابزارهای علمی است.
میراث دکتر روحانی برای ما در این خانه، فراتر از یک نام در صورتجلسات اولیه است. میراث او، یک «روش» است؛ روشی که میگوید برای نوشتن از دین، باید بیش از همه خواند و پژوهید. امروز، هر صفحه از روزنامه قدس و هر کتابی که از بنیاد پژوهشهای اسلامی منتشر میشود، به نوعی ادای دِین به آن نگاه عمیق و آن تفکر روشمند است.
او رفت؛ اما آن نظم ایمانی که به ما آموخت، در شریانهای این نهاد فرهنگی تا همیشه جاری خواهد بود. نامش به بلندای تعهدی که بر دوش ما نهاد و یادش در امتداد مسیری که برای ما گشود؛ جاودانه باد.




نظر شما