شکوه و شکایت از دعوا، یقهگیری، فضاحت کاری و در کل جو مسموم حاکم بر اماکن ورزشی کم بود که این روزها وادی سیاست هم کم از میدانهای ورزشی ندارد. فحش و فحشکاری و بد و بیراه گفتن سیاسیون آن قدر بالا گرفته که دیگر باید ترسید گوشی را به دست بچهها داد که مبادا بخواهند اخبار سیاسی را نگاهی بیندازند! همه این اتفاقها با وجود تأکیدات مدام رهبر معظم انقلاب بر حفظ اتحاد و پرهیز از مجادلههای سیاسی پرضرر صورت میگیرد. تریبونها و گعدههای سیاسیون، به نمایشگاهی از تهمت و متلک انداختن تبدیل شده؛ بیتوجه به آنکه طرفین مجادله به خود زحمت داده و به عواقب و بازتاب منفی اقداماتشان بر افکار عمومی و خوراک بیزحمتی که برای رسانههای آنور آبی فراهم میکند بیندیشند.
از آن نماینده جوان و جویای نام مجلس که در دوئلی توییتری، با حمله به وزیر راه و شهرسازی سابق که اندازه پدر وی سن و سال دارد با رویکردی کوچه بازاری با طرح مفاهیمی مانند «بچرخ تا بچرخیم» و «حتماً شکایت کن» او را به چالش میکشد و در مقابل میشنود که «زدی به پاشویه پسرجان»، یا آن مجری پرحاشیه رسانه ملی که با لحنی زننده نسبت به تصویر یک روزنامه موضع گرفته و در مقابل از مجری دیگر پاسخ میشنود که «این حجم از دریدگی و عقدهگشایی خطرناک است»، تا دختر شخصیت نامدار سیاسی که با ادعای اینکه «پدرم را کشتند» بر آتش نزاع سیاسی دمیده و در مقابل، نماینده مجلس، یک فعال سیاسی را «خانم سگباز» میخواند.
چنین آشوبی در حالی است که حضرت آیتالله العظمی خامنهای همین دو ماه پیش در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم صیانت از اتحاد ملی را وظیفهای همگانی دانستند و فرمودند: سپر پولادین اتحاد مقدس مردم، مسئولان و نیروهای مسلح نباید خدشهدار شود. جالب اینکه ایشان در ادامه به طور خاص روی دو قشر اهل قم و سیاسیون در این باره دست گذاشته و تأکید کردند: حفظ آن وظیفه اهل بیان و قلم و تحقیق، کسانی که توییت میزنند و همه مردم و مسئولان کشور به خصوص مسئولان قوای سهگانه است.
این بیانات رهبر معظم انقلاب از آگاهی کامل ایشان نسبت به خطر موجود و انذار درباره پرهیز از بگومگوهای سیاسی است. وضعیت حاکم بر فضای سیاسی در شرایطی است که کشور عملاً در حالت آتشبس با رژیم صهیونیستی و در یکی از حساسترین مقاطع خود قرار دارد و این موقعیت، رفتار بسیار سنجیدهتر از سوی سیاسیون را طلب میکند. باید به همه یادآوری کرد که نقد منصفانه سیاسی قطعاً بایستههایی دارد و اگر هم هر یک از چهرهها انتقادی به شخص یا رویکرد وی دارد چه بهتر که در چارچوب و نه با توهین و تخریب صورت گیرد. واقعیت این است که در نظام مردمسالاری دینی حاکم بر جمهوری اسلامی هیچ خط قرمزی در زمینه آزادیهای مشروع و انتقاد آن هم از نوع سازنده وجود ندارد، با این حال هتاکی به بهانه انتقاد از یکدیگر، از دیدگاه هیچ کدام از شهروندان جامعه پذیرفتنی نبوده و لازم است جریانهای سیاسی هم به آن تن داده و جلو چنین رویه زشت و اتهامزنی به یکدیگر به جد گرفته شود؛ چراکه این روند جز تهیه خوراک برای بیگانگان منفعتی نخواهد داشت.
البته در اینجا ذکر یک نکته هم ضروری است. نباید تأکید بر وفاق به عنوان شعار مد نظر دولت و مطلوب نظام، جلو انتقاد سازنده از عملکرد ساختارها را بگیرد. به بیان ساده شرایط حساس کنونی کشور نباید بهانه به دست سیاسیون داده تا با قرار گرفتن در پس شعار وفاق، اما با نفاق اگر کمکاری یا ایرادی هست را بپوشانند و در مقابل انتقادها هم پاسخگو نباشند. در این باره میتوان اظهارات دو مقام دولتی در چند روز گذشته را به عنوان هشدار و خط قرمزی مد نظر داشت. به طور نمونه محمدجعفر قائمپناه، معاون اجرایی رئیسجمهور، چندی پیش در مقابل برخی انتقادها از مشکلات موجود، ناکارآمدی دولت را به گردن شرایط جنگی انداخت و این گونه گفت: «نمایندگان مجلس حق دارند از دولت انتقاد کنند، ولی شرایط طوری نیست که از وضعیت اداره امور کشور انتقاد کنیم!». یا فرزانه صادق، وزیر راه و شهرسازی که در واکنش به حاشیههای سفرش به اردبیل و همچنین مشکلات وزارتخانه تحت امرش، مخالفان در مجلس را به سیاسیکاری در طرح موضوع استیضاحش متهم میکند. دعوا و جار و جنجال سیاسی سمی مهلک و کشنده است که در نهایت تکتک افراد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد، با این حال پیگیری شعار وفاق از سوی دولت همان گونه که محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس میگوید نباید به معنی لاپوشانی اشتباهها و ضعفها گرفته شود بلکه باید مبنایی بر همراهی قوا در اتخاذ تصمیمهای درست اما پرچالش باشد.
خبرنگار: هدایت جاوید



نظر شما