برخی شخصیتها در تاریخ، بیش از آنکه یک هویت شناختهشده باشند، یک معادله پیچیدهاند. حضرت فاطمه زهرا(س) در رأس این معادله قرار دارد؛ شخصیتی که از یک سو شناخت او شرط کمال دین و کلید تقرب به خداست و از سوی دیگر، حقیقت وجودیاش سرّی است که عقل بشری از درک کامل آن بازماندهاست. ایام فاطمیه، بیش از آنکه صرفاً موسم عزاداری باشد، فرصتی است برای تأمل در همین پارادوکس عمیق.
چگونه میتوان به حقیقتی نزدیک شد که درکناپذیر است و اساساً چرا شناخت یک انسان، نقشی محوری در ساختار تکامل معنوی ما ایفا میکند؟ برای تحلیل این سازوکار معنوی و گشودن ابعاد این موضوع، با آیتالله محمود رجبی، رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) و عضو مجلس خبرگان رهبری گفتوگو کردهایم.

سرشت کمالجو؛ ریشه گرایش انسان به فضائل
آیتالله رجبی در تبیین این اصل بنیادین، به سرشت کمالجوی انسان اشاره کرده و میگوید: خداوند متعال در نهاد ما ویژگیهایی قرار داده که یکی از برجستهترین آنها، شیفتگی و عشق به کمال است. انسان ذاتاً طالب خوبیها و فضائل است و هر جا ارزشی را، ولو به اشتباه، تشخیص دهد، به سوی آن کشیده میشود. این گرایش، یک میل فطری و درونی است که نیاز به آموزش ندارد؛ کافی است انسان بفهمد در امری یا موجودی، کمالی نهفته است تا قلبش به سوی آن متمایل شود.
وی با ذکر مثالهایی ادامه میدهد: برخی کمالات، از بدیهیات عقل عملی انسان هستند. وقتی انسان به رشد عقلی میرسد، مفاهیمی چون عدالت، وفای به عهد، امانتداری و صداقت را بهخودیخود نیکو میشمارد. هیچکس نیازی ندارد به او بیاموزند عدالت خوب و ظلم بد است؛ این درک چنان بدیهی است که حتی ظالمان نیز تلاش میکنند اقدامات خود را در پوشش عدل توجیه کنند. این کشش ذاتی به فضائل، مقدمهای برای درک جایگاه اولیای الهی است.
کمالگرایی؛ کشش فطری انسان بهسوی اولیای الهی
آیتالله رجبی در ادامه توضیح میدهد: وقتی ما انسانهایی را مییابیم که قلههای کمالات را فتح کردهاند، در درجه اول آرزو میکنیم ما نیز مانند آنها شویم. این مشاهده، ما را به فکر وامیدارد که چگونه میتوانیم این فضائل را در وجود خود شکوفا کنیم. تا زمانی که به آن جایگاه نرسیدهایم، در برابر آن موجود کامل، احساس خضوع و کرنش میکنیم. این تواضع در برابر بزرگان علمی و معنوی نیز امری فطری است.
این عضو مجلس خبرگان رهبری میافزاید: علاوه بر این، انسان فطرتاً در برابر کسی که به او لطفی کرده است، سر تعظیم فرود میآورد. اولیای الهی از هر دو جهت در اوج قرار دارند؛ هم در نقطه اوج کمالات انسانی هستند و هم بیشترین و بالاترین نقش را در هدایت و خدمت به بشریت ایفا کردهاند. بنابراین، اگر انسان بفهمد صدیقه کبری، فاطمه زهرا(س) دارای چه کمالاتی است و چه خدمات عظیمی به بشریت ارزانی داشته، هم اشتیاق به کسب آن کمالات و هم عشق، محبت و تکریم نسبت به ایشان در قلبش شعلهور میشود. این معرفت، انسان را به سوی خداوند سوق میدهد.
معرفت؛ کلید دروازه بهشت
با این توصیف، تأکید فراوان در روایات بر «معرفت» و «مودت» اهلبیت(ع) معنای عمیقتری مییابد. اما این معرفت چگونه حاصل میشود و چرا تا این حد سرنوشتساز است؟ وی با اشاره به اهمیت زیارت همراه با شناخت، خاطرنشان میکند: در روایات ما تأکید شده زیارت اهلبیت(ع) اگر با معرفت باشد، نتایج معنوی عظیمی دارد. برای مثال، در مورد زیارت حضرت معصومه(س)، امام رضا(ع) میفرمایند: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّة»(هرکس او را در حالی که به حقش معرفت دارد، زیارت کند، بهشت برای او است) [بحارالانوار، ج ۹۹، ص ۲۶۶]. این معرفت، انسان را برای حرکتی خالصانه به سوی کمال آماده میکند و چنین حرکتی قطعاً تقرب الهی را در پی خواهد داشت.
این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تصریح میکند: اگرچه هر گونه اظهار عشق به اهل بیت پیامبر(ص) و زیارت حضرات معصومین(ع) در سعادت انسان مؤثر است اما اینگونه نیست که صرف زیارت، بهشت را تضمین کند؛ بلکه آن معرفت، چنان خاصیتی دارد که فرد را به تلاش برای کسب کمالات وامیدارد و او با اختیار و کوشش خود، بهشت را برای خویش فراهم میکند. بنابراین، هر قدر معرفت ما به اهلبیت(ع)، بهویژه حضرت زهرای مرضیه(س) بیشتر شود، به همان میزان در رشد معنوی، صفای باطن و نزدیکی ما به خدا تأثیرگذار خواهد بود. عبادتی که بدون معرفت خدا، پیامبر(ص) و اوصیای او باشد، انسان را به مقصد نمیرساند.
فاطمه(س)؛ حقیقتی فراتر از درک بشری
رئیس مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح میکند: باید بدانیم هر قدر تلاش کنیم، نمیتوانیم آنگونه که شایسته است اهلبیت(ع) را بشناسیم. بسیاری از مقامات ایشان برای ما قابل درک نیست و چه بسا خود آن بزرگواران نیز به دلیل عدم ظرفیت فهم ما، بسیاری از فضائل خود را بیان نفرمودهاند. افزون بر این، دشمنان اهلبیت(ع) که نمیخواستند جایگاه واقعی ایشان شناخته شود، بسیاری از حقایق را تحریف کرده یا از بین بردهاند.
وی برای روشن شدن عمق این حقیقت دستنیافتنی، به روایتی از امام صادق(ع) اشاره کرده و میافزاید: یکی از دلایلی که ایشان را «فاطمه» نامیدند، طبق روایتی نقل شده در بحارالانوار این است که «إِنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا»(مخلوقات از [کنه] معرفت او بریده و ناتوان شدهاند). ما تنها اندکی از فضائل ایشان را درک میکنیم، در حالی که حقیقت وجودی آن حضرت بسیار فراتر از این بیانات است. برای مثال، در ذیل آیه شریفه یکم سوره قدر «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ»؛ در روایات آمده است مراد از «شب» فاطمه است و مراد از «قدر» خداوند؛ پس هرکس فاطمه را آنچنان که حق معرفت او است بشناسد، شب قدر را درک کرده است.(تفسیر فرات کوفی، ص ۵۸۱) اینکه حقیقت شب قدر با وجود حضرت زهرا(س) چه نسبتی دارد، برای ما قابل درک کامل نیست.
مشکات نور الهی و میراث علم اولین و آخری
این استاد سطوح عالی حوزه در ادامه به تفسیر عرفانی آیه نور پرداخته و میگوید: در آیه ۳۵ سوره شریفه نور «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ» (خداوند نور آسمانها و زمین است؛ مَثَل نور او همچون چراغدانی است که در آن چراغی قرار دارد) روایات ما «المِشکاة» را به حضرت فاطمه(س) تطبیق دادهاند. این بدان معناست که نور خداوند از این چراغدان به تمام جهان میتابد و هرکس در این عالم، هرچه از نور هدایت دریافت میکند، به برکت وجود مبارک ایشان است.
آیت الله رجبی یکی از بالاترین و مختصترین فضائل حضرت زهرا(س) را که امام خمینی(ره) نیز بر آن تأکید داشتند، چنین بیان میکند: طبق روایات، پس از رحلت پیامبر(ص)، جبرئیل امین بهطور مداوم بر زهرای مرضیه(س) نازل میشد. امام(ره) میفرمایند این فضیلت از همه فضائل عظیم آن حضرت بالاتر است، زیرا نزول جبرئیل تنها برای انبیای تراز اول اتفاق میافتاد. جبرئیل هم ایشان را تسلی میداد و هم معارفی را برایشان بیان میکرد که امیرالمؤمنین(ع)، کاتب وحی پیامبر(ص) این بار کاتب بیاناتی بود که جبرئیل برای حضرت زهرا(س) میآورد. این مجموعه گرانبها «مصحف فاطمه» نام گرفت که طبق روایات، علم اولین و آخرین و هر آنچه تا قیامت رخ خواهد داد، در آن به ثبت رسیده و این کتاب یکی از منابع علوم ائمه طاهرین(ع) بوده است.
تجلی نور فاطمه(س)؛ از تسبیحات تا بهشت
عظمت وجودی صدیقه طاهره(س) تنها به این دنیا محدود نمیشود، بلکه در قیامت نیز تجلی بیمانندی دارد. این عضو مجلس خبرگان رهبری با نقل روایتی تکاندهنده میافزاید: در روایات آمده است هنگامی که بهشتیان در بهشت مستقر میشوند، ناگهان نوری عظیم تمام بهشت را که گسترهاش به اندازه آسمانها و زمین است، نورانی میکند. از خداوند سؤال میکنند این چه نوری بود؟ خطاب میرسد: «این نور تبسم حضرت زهرا(س) به چهره امیرالمؤمنین(ع) بود». اگر یک تبسم ایشان میتواند بهشت را با آن عظمت نورانی کند، اگر ما کاری کنیم که ایشان از ما خشنود شوند، با روح و جان ما چه خواهد کرد؟
آیتالله رجبی در پایان تأکید میکند: امام خمینی(ره) فرمودند تسبیحات حضرت زهرا(س) بالاترین تعقیباتی است که بعد از نماز میتوان انجام داد. دلیلشان این بود اگر پیامبر(ص) ذکری بالاتر از این میدانستند، حتماً آن را به دختر عزیزشان تعلیم میدادند. همچنین در روایات داریم نخستین شخصی که وارد بهشت میشود، فاطمه زهرا(س) است. اینها نعمتهای بزرگی است که به واسطه معرفت این بانوی بزرگ نصیب ما شده است. وظیفه ماست که قدر این نعمت گرانبها را بدانیم، برای افزایش معرفت خود تلاش کرده و آن را با عمل صالح حفظ کنیم تا مشمول لبخند رضایت ایشان شویم.




نظر شما