هر دولتی که میآید، اولین وعدهاش «مهار تورم» است؛ اما آخرین جملهای که میشنویم «انتظار مردم بیش از توان دولت بود». از کنترل دستوری قیمتها تا حذف ارز ترجیحی و تثبیت نرخ دلار، همه آزمودههای تکراریاند. سیاستهایی که نهتنها تورم را مهار نکردند بلکه به قول یکی از تحلیلگران اقتصادی: «دولت به جای خاموش کردن آتش تورم، هر روز هیزم تازهای پای آن میگذارد.»
بزرگترین درد اقتصاد ایران این است که اقتصاددان تصمیم نمیگیرد، سیاستمدار تصمیم میگیرد. از نرخ ارز گرفته تا تعرفه واردات، از افزایش حقوق تا قیمت بنزین؛ همه چیز تابع مصلحتهای سیاسی و انتخاباتهای آینده است، نه منطق اقتصادی.
در چنین فضایی، سرمایهگذار فرار میکند، تولیدکننده دلسرد میشود و تورم، بیرقیب ادامه میدهد.
بخش بزرگی از تورم ایران ساختاری است، اما نه غیرقابل درمان. آنچه مانع اصلاح میشود، نبود شجاعت سیاسی است. اصلاح واقعی یعنی دست برداشتن از سیاستهای پوپولیستی، یعنی حذف رانتها و شفافیت در بودجه. اما اینها در ساختار فعلی، یعنی هزینه سیاسی بالا، چیزی که هیچ دولتی حاضر نیست بپردازد.
در نهایت، تورم فقط عدد نیست؛ روزی مردم است. کارگر، بازنشسته و حتی کارمند دولت، اولین کسانیاند که قربانی سیاستهای اشتباه میشوند. آنها دیگر از گفتن «به زودی همهچیز درست میشود» خستهاند. شاید وقت آن رسیده دولت به جای انتشار بولتنهای امیدبخش، صدای بازار را بشنود.
اقتصاد ایران نیازمند تصمیم های شجاعانه است
تورم نه با شعار، نه با نشست خبری و نه با تغییر وزیر، حل نخواهد شد. ایران به تصمیمهای شجاعانه، شفاف و غیرسیاسی نیاز دارد. تصمیمهایی که شاید در کوتاهمدت دردناک باشند، اما تنها راه نجات اقتصاد از این باتلاق وعدههاست.
تا کی قرار است مردم هزینه تصمیمهای اشتباه را بپردازند؟ شاید وقت آن رسیده اقتصاد از سایه سیاست بیرون بیاید. قبل از آنکه دیگر چیزی از سفره مردم باقی نماند.
منبع:ایونا



نظر شما