تریبون نماز جمعه، تنها یک منبر برای خطابه نیست؛ نبضسنج هفتگی یک شهر است که در آن، دردها و دغدغههای مردم با نسخههای راهگشای دین و انقلاب پیوند میخورد. در این پیچ تاریخی که جامعه با هجمههای بیامان فکری و رسانهای مواجه است، این سنگر عبادی-سیاسی نقشی حیاتیتر از همیشه مییابد. امام جمعه در این میان، نه فقط یک خطیب، که باید طبیب و پدری دلسوز باشد؛ طبیبی که زخمها را میشناسد و پدری که پیش از ناامیدی فرزندان، چراغ امید را در دلشان روشن نگه میدارد.
اهمیت همین نقش دوگانه و حساس، دغدغهای است که بهتازگی در تأکیدات مرجعیت عالیقدر، آیتالله العظمی مکارم شیرازی نیز بازتاب یافت و ضرورت پرداختن به آن را دوچندان کرد. اما ترسیم این الگوی متعالی و حرکت بر مدار ظریف میان «مطالبهگری منصفانه» و «امیدآفرینی وحدتبخش» چگونه ممکن است؟ برای کالبدشکافی این نقش و ترسیم نقشه راه آن بر اساس منظومه فکری رهبر معظم انقلاب، به سراغ حجتالاسلام والمسلمین سعید صلح میرزایی، مسئول دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای در قم و عضو مجلس خبرگان رهبری رفتیم؛ شخصیتی که به واسطه مسئولیت و تسلط عمیق بر آرا و اندیشههای رهبر معظم انقلاب، بهترین مرجع برای این گفتوگو به شمار میرود. با ما همراه باشید.

تقوا و بصیرت؛ دو بال پرواز
حجتالاسلام صلح میرزایی با تحلیل فلسفه وجودی نماز جمعه در اسلام، آن را فراتر از یک عبادت فردی دانسته و تصریح میکند: دلیل اصلی تشریع نماز جمعه، شکلگیری اجتماع هفتگی مؤمنان حول محور امام و ولی امر است. این گردهمایی خود به خود منشأ نزول برکات الهی است و به تقویت وحدت، همافزایی، همدلی و همزبانی در جامعه اسلامی میانجامد. درواقع، این اجتماع شکوهمند، مصداق بارزی از یک ذکر جمعی است که آثار معنوی و اجتماعی عمیقی به همراه دارد.
وی با تبیین ارکان خطبهها، به دو عنصر کلیدی اشاره کرده و ادامه میدهد: برای درک کارکرد اصلی نماز جمعه، باید به محتوای خطبهها توجه کرد. رکن اول، امر به تقوا و پارسایی است که امام جمعه از این جایگاه به نصیحت و هدایتگری جامعه میپردازد. رکن دوم، بصیرتافزایی سیاسی و اجتماعی است که در روایت امام رضا(ع) به زیبایی تبیین شده است: «...وَ یُخْبِرَهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْآفَاقِ مِنَ الْأَحْوَالِ الَّتِی لَهُمْ فِیهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ» (عیون اخبارالرضا(ع)، شیخ صدوق، جلد۲، صفحه ۱۲۷)؛ یعنی امام جمعه موظف است مردم را از رخدادهای مهمی که از سراسر جهان به آنها میرسد و امور و شرایطی که برایشان سود یا زیان دربردارد، آگاه کند. بنابراین، تقوا و بصیرت سیاسی دو بال پرواز این نهاد مقدس هستند.
روایت دردها، تزریق امید
این کارشناس دینی با اشاره به مسئولیتهای چندوجهی ائمه جمعه در دوران پس از انقلاب اسلامی، میافزاید: امروزه ائمه محترم جمعه علاوه بر اقامه نماز، مسئولیتهای متعددی در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و اجرایی بر عهده دارند. حضور فعال در شوراهای فرهنگ عمومی، ستادهای امر به معروف، رسیدگی به امور مساجد و ایفای نقش پدری معنوی برای آحاد مردم، بخشی از این وظایف است. دفاتر ایشان در طول هفته محل رجوع مردم برای پیگیری مشکلات فردی و شهری است و در سطح استانها نیز به عنوان نمایندگان رهبر معظم انقلاب، مسئولیتهای سنگینتری را در راستای ایفای نقش پدری برای همه بر عهده دارند.
او رویکرد به مسائل و مشکلات مردم را حرکتی حساس بر لبه یک مرز توصیف و تشریح میکند: با توجه به این جایگاه، قطعاً بیان مشکلات و نارساییها باید در خطبهها لحاظ شود. امام جمعه نمیتواند عنصری بیتفاوت باشد و مردم باید احساس کنند او درد آنها را میفهمد. اما از سوی دیگر، این بیان نباید بهگونهای باشد که در جامعه یأس و دلسردی ایجاد کند و مخاطب پس از خروج از نماز جمعه، به این نتیجه برسد که مسئولان توان حل مسائل را ندارند. این یک هنر است که ضمن نقد ناکارآمدیها، امید به آینده را زنده نگه داشت و از سیاهنمایی مطلق که امروز در سکوهای رسانهای بیگانه پمپاژ میشود، پرهیز کرد. باید به مردم یادآوری کرد در این کشور پهناور، با وجود همه چالشها، اتفاقات بزرگ و مثبتی در حال وقوع است.
فرمانده قرارگاه، پدر معنوی شهر
برای تحقق این توازن حساس میان بیان مشکلات و حفظ امید، قطعاً یک نقشه راه و الگوی کلان مورد نیاز است. این نقشه راه در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب چگونه ترسیم شده و ایشان چه جایگاه راهبردی برای امام جمعه در ساختار فرهنگی و اجتماعی جامعه قائل هستند؟
استاد صلح میرزایی در تبیین این نقشه راه با اشاره به دغدغههای همیشگی رهبر معظم انقلاب، تصریح میکند: تقویت بعد ایمانی و اعتقادی و افزایش بصیرت سیاسی مردم، همواره از اولویتهای اصلی و پرتکرار رهبر معظم انقلاب برای نهاد نماز جمعه بوده است. ایشان تعابیر راهبردی و دقیقی در این زمینه دارند؛ به عنوان مثال، نماز جمعه را «قرارگاه» مقابله با جنگ نرم دشمن معرفی میکنند که از هر سو به باورها، امید و بصیرت مردم هجوم آورده است. در این نگاه، امام جمعه «فرمانده» این قرارگاه معنوی و فرهنگی است. او وظیفه دارد نیروهای مؤمن و دلسوزان ایران عزیز را حول یک محور جمع کرده و با نقش پدری مهربان، جبهه فرهنگی انقلاب را در منطقه خود فرماندهی کند.
وی در ادامه این تبیین میافزاید: تعبیر کلیدی دیگر ایشان «قلب فرهنگی شهر» بودن نماز جمعه است. این مرکز، کانون هدایتگری است که باید چتر محبت و دلسوزیاش بر سر همه اقشار، با هر سلیقه سیاسی و هر میزان از تدین، گسترده باشد. امام جمعه، امامِ یک قشر خاص نیست؛ او باید همچون رهبر معظم انقلاب که برای تمام امت پدری میکنند، بتواند همه نهادها و افراد تأثیرگذار را در جبهه واحد مقابله با کفر و استکبار متحد کند. نمونه درخشان این رویکرد، شهید آلهاشم در تبریز بود که با رفتار متواضعانه، حضور مستمر میان مردم و برداشتن فاصلهها، چنان محبوبیتی کسب کرد که همه اقشار با هر گرایش سیاسی در شهادتش عزادار شدند، چرا که او دقیقاً الگوی مدنظر رهبر فرزانه انقلاب را پیادهسازی کرده بود.
واقعنگری؛ رمز مطالبهگری وحدتبخش
این تعابیر راهبردی مانند «فرمانده قرارگاه» و «پدر معنوی» بسیار الهامبخش است. اما پیادهسازی این الگو در عمل، بهویژه زمانی که امام جمعه با ناکارآمدیها و مشکلات ملموس مردمی روبهرو میشود، بسیار دشوار به نظر میرسد. الگوی عملی و کاربردی برای جمع میان این دو نقش کلیدی؛ یعنی مطالبهگری صریح و وحدتآفرینی فراگیر چیست و امام جمعه چگونه میتواند در عین نقد، انسجام جامعه را تقویت کند؟
این عضو مجلس خبرگان رهبری در تشریح این الگو، به سیره عملی رهبر حکیم انقلاب اشاره کرده و میگوید: بهترین الگو، خود حضرت آقا به عنوان امام جمعه تهران هستند. ایشان یک امام جمعه مطالبهگر و در عین حال وحدتآفرین هستند. به این معنا که نقاط ضعف را بهخوبی شناسایی میکنند، اما در مقام بیان، آن را بهگونهای مطرح نمیکنند که مخاطب احساس کند هیچ نقطه مثبتی وجود ندارد. ایشان همواره به «واقعنگری» دعوت میکنند که لازمه آن، دیدن همزمان نقاط قوت، ضعفها، فرصتها و تهدیدهاست. این رویکرد نیازمند تحقیق و اطلاع دقیق است؛ بسیاری از ائمه جمعه موفق، پیش از طرح یک معضل شهری، با استاندار، فرماندار یا شهردار تماس گرفته و موضوع را بررسی میکنند تا اگر مانع یا عذری وجود دارد، بیانشان دقیق و منصفانه باشد.
وی با تأکید بر ضرورت حفظ شأن تریبون نماز جمعه، خاطرنشان میکند: نماز جمعه نباید به تریبونی برای تسویهحسابهای شخصی یا جنگهای سیاسی و قبیلهای تبدیل شود. این جایگاه باید پرتوی از نماز جمعه رهبر معظم انقلاب باشد که در آن همه چیز در جای خود قرار دارد؛ از آسیبشناسیهای اجتماعی مانند اسراف و مصرفگرایی گرفته تا موضعگیری صریح در قبال هنجارشکنیهایی مانند روزهخواری یا کمحجابی. امام جمعه نمیتواند دربرابر این مسائل بیتفاوت باشد. تحلیل ساختاری خطبههای رهبر معظم انقلاب نشان میدهد چگونه میتوان همزمان هم نظام را تقویت کرد، هم به مردم اطمینان داد امامشان مشکلات آنها را درک میکند و هم برای حل مسائل، همه را به میدان فراخواند.
از امام جمعه تا امام هفته
با ترسیم این الگوی عملی، پرسش نهایی و شاید کلیدیترین چالش امروز مطرح میشود: در عصری که هر فرد خود یک رسانه است و نسل جوان در معرض هزاران پیام رقیب قرار دارد، نهاد نماز جمعه برای حفظ مرجعیت و اثرگذاری خود چه تحولی را باید در پیش بگیرد؟ این استاد حوزه و دانشگاه، در تشریح این چشمانداز به یک اصل بنیادین اشاره و اظهار میکند: با وجود گسترش فضای مجازی، میدان فضای حقیقی همچنان برتری خود را حفظ کرده است. حتی در غرب که مهد فناوری است، اجتماعات بزرگ حضوری، سخنرانیهای انگیزشی و گردهماییهای سیاسی با حضور دهها هزار نفر همچنان پررونق است. بشر امروز با تمام پیشرفتها، برای رسیدن به آرامش نیازمند حضور فیزیکی در کنار یکدیگر است و این ظرفیت، دقیقاً همان میدانی است که نماز جمعه میتواند در آن بیرقیب بماند.
حجتالاسلام والمسلمین صلح میرزایی در پایان با ترسیم نقشه راهی برای کارآمدی مستمر این نهاد، خاطرنشان میکند: برنامههای جانبی متنوعی مانند برپایی میزهای خدمت، غرفههای فرهنگی برای کودکان و نوجوانان و بازارچههای تولید ملی، به زنده و پویا شدن فضای نماز جمعه کمک شایانی کرده است. اما همه اینها باید حواشیای باشند که اصل، یعنی «خطبه» را تقویت کنند. اگر محتوای خطبه بهگونهای باشد که مخاطب احساس کند از حضورش بهره معنوی و بصیرتی میبرد، برای شرکت در آن احساس نیاز خواهد کرد. اما کلیدیترین عامل، عملکرد خود امام جمعه است؛ او نباید یک «امام جمعه» باشد، بلکه باید «امام هفته» باشد. هرچه امام جمعه بیشتر در میان مردم حضور داشته باشد، زهد و سادهزیستی را پیشه کند و خود و اطرافیانش را از باندهای ثروت و قدرت دور نگه دارد، سخنش نافذتر، خطبهاش پرشورتر و استقبال مردم از او بیشتر خواهد شد. این همان سیره رسولالله(ص) و اهلبیت(ع) است که تأثیرگذاری را تضمین میکند.




نظر شما