میوهها و سبزیجات نه تنها رنگ و تنوع را به سفرههای ما میبخشند بلکه هسته مرکزی هر رژیم غذایی سالم و پیشگیرانه هستند. این مواد غذایی سرشار از آنتیاکسیدانها، فیبرهای ضروری و طیف گستردهای از ویتامینها و مواد معدنی هستند که برای عملکرد بهینه سیستم ایمنی، حفظ سلامت قلب و عروق و تنظیم قند خون حیاتی محسوب میشوند. مصرف روزانه و متنوع میوه و سبزی یک سرمایهگذاری مستقیم روی افزایش طول عمر و کیفیت زندگی است؛ فیبر موجود در آنها به سلامت دستگاه گوارش کمک کرده و با کاهش جذب کلسترول بد، خطر ابتلا به بسیاری از بیماریهای مزمن را کاهش میدهد بنابراین مصرف منظم و کافی آنها در برنامه غذایی روزانه، یک ضرورت غیرقابل مذاکره برای حفظ تندرستی است.
براین اساس علی گلستانی، پزشک و پژوهشگر MPH از دانشگاه علوم پزشکی تهران به همراه تیم خود از پژوهشگاه علوم غدد و متابولیسم مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر، طرح تحقیقاتی ارزشمندی را با عنوان «بررسی وضعیت جمعیت ایران از نظر عوامل خطر تغذیهای بیماریهای غیرواگیر و توجه به چراغ راهنمایی تغذیهای و حقایق تغذیهای روی محصولات غذایی با استفاده از دادههای مطالعه استپس ۱۴۰۰» به سرانجام رساند.
این پزشک از سال ۱۳۹۹ همکاری خود را با مرکز تحقیقات بیماریهای غیرواگیر شروع کرده و توانسته در این مدت تجربه گستردهای در تحلیل دادههای متنوع سلامت، از جمله دادههای پیمایش ملی عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر، دادههای بیمهای و پروژه جهانی بار بیماریها (GBD) کسب کند.
این مطالعه از معدود مطالعاتی است که در یک نمونه، نماینده جمعیت کشور (در قالب پیمایش ملی عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر سال ۱۴۰۰) به بررسی وضعیت تغذیه پرداخته و آخرین بهروزرسانی را از وضعیت جامعه ارائه داده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش براساس «خود گزارشی» افراد(پرسششوندگان) بوده است که میتواند خطاهایی را در مطالعه به وجود بیاورد. اگرچه با توجه به ماهیت مطالعه استپس و حجم نمونه بالا، استفاده از چنین پرسشهایی در این پژوهش ها معمول است. البته مقطعیبودن مطالعه موجب محدودیت در نتیجهگیریهای علت و معلولی میشود.
گزیده این پژوهش و کاربرد آن در راستای ارتقای سلامت جامعه به شرح زیر است:
پیام کلیدی پژوهش
براساس این مطالعه، جمعیت ایرانی در سال ۱۴۰۰ وضعیت تغذیهای نامناسب و دور از استانداردهای پیشنهادی از نظر مصرف میوه، سبزی، ماهی و غلات کامل داشتند. در بین فاکتورهای مختلف مورد بررسی، وضعیت اقتصادی تقریبا با مصرف نامناسب همه دستههای تغذیهای ارتباط معنادار معکوسی داشته است. از طرفی در حالیکه حدود نیمی از افراد با «چراغ راهنمایی تغذیهای» آشنا بودند کمتر از یک چهارم افراد به چراغ راهنمایی تغذیهای و حقایق تغذیهای روی محصولات غذایی در هنگام خرید توجه داشتند که به معنای بیتوجهی بیشتر جامعه به این موضوع است.
مهمترین نتایج طرح
در حدود ۶۳ و ۹۱ درصد افراد جامعه، مصرف نامناسب میوه و سبزی دارند. مصرف نامناسب ماهی و غلات کامل به ترتیب حدود ۷۹ و ۲۷ درصد بوده است. «بدتر شدن وضعیت اقتصادی» مهمترین عاملی است که با نامناسبتر شدن مصرف تقریبا همه عوامل تغذیهای ارتباط دارد. نزدیک به ۴۵ درصد افراد با «چراغ راهنمایی تغذیهای» آشنا بودند، درحالی که حدود یک چهارم افراد همواره/همیشه به چراغ راهنمایی تغذیهای و حقایق تغذیهای توجه میکنند. افراد مسن، تحصیلات پایینتر، وضعیت اقتصادی اجتماعی بدتر و ابتلا به بیماریهای مزمن کمتر به این موضوع توجه میکنند.
موارد کاربرد نتایج طرح
این طرح با نمایان کردن وضعیت تغذیهای در ایران و نیز آشنایی و توجه افراد به چراغ راهنمایی و حقایق تغذیهای به سیاستگذاران سلامت کمک میکند تا در اتخاذ سیاستها و اولویتها عمل کنند. به علاوه طبق نتایج، بهترشدن وضعیت تغذیه و توجه به چراغ راهنمایی تغذیهای به شاخصهایی مانند تحصیلات و وضعیت اقتصادی اجتماعی بستگی دارد. بنابراین سیاستگذاران با اتخاذ سیاستهایی که موجب بهبود کیفیت زندگی افراد شوند، به صورت ثانویه میتوانند موجب بهبود اوضاع تغذیه در ایران شوند.
اثرات و کاربرهای پژوهش
تاثیر اول: مهمترین عامل مرتبط با بدتر شدن وضعیت تغذیه، بدتر بودن وضعیت اقتصادی است؛ بنابراین تدوین برنامه ویژه برای بهبود وضعیت اقشار با وضعیت بد اقتصادی میتواند در دستور کار قرار بگیرد.
تاثیر دوم: با توجه به ناآشنایی بسیاری از افراد با چراغ راهنمایی روی محصولا غذایی، مداخلات گسترده برای بهبود سواد تغذیهای در افراد جامعه باید انجام شود.
پژوهشگران تأکید میکنند که نتایج باید به سیاستگذاران برای شناسایی شکافها و مداخلات هدفمند کمک کند؛ بویژه تدوین برنامه برای بهبود وضعیت اقشار کمدرآمد. همچنین، نیاز مبرمی به مداخلات گسترده برای ارتقای سواد تغذیهای جامعه وجود دارد. مسئولان در وزارت بهداشت، ضمن تخصیص بودجه مناسب برای اجرای مطالعات دقیقتر میتوانند زمینههای انجام مطالعه روی جمعیتهای تحت پوشش خانههای بهداشت یا جمعیت شهرها و روستاهای کوچکتر را فراهم کنند که بتوان اثربخشی مداخلات را مورد بررسی قرار داد.
اثربخشی نتایج طرح
نتایج حاصل از این طرح نشاندهنده وضعیت موجود و نیز عوامل موثر بر پیامدهای مورد بررسی است. بنابراین این پژوهش به صورت مستقیم موجب تغییری نمیشود اما نتایج حاصل از آن، اولا نشاندهنده وضعیت نامناسب تغذیه و سواد تغذیه بوده و ثانیا مشخص میکند که عوامل اقتصادی_اجتماعی و آموزش با بهبود وضعیت تغذیه ارتباط دارند؛ در ابعاد کلان، میتواند به سیاستگذاران کمک کند تا با اتخاذ سیاستهایی که باعث بهبود کیفیت زندگی مردم میشود و استفاده از استراتژیهای هزینه اثربخش، برای افزایش سواد تغذیهای به صورت غیرمستقیم؛ باعث بهبود وضعیت تغذیهای و در نتیجه بیماریهای مرتبط با آن شوند.






نظر شما