شاید شما هم مادری که با چشمهای نگران کنار تخت فرزند بیمارش نشسته، یا بیماری که با وجود درد طاقتفرسا، بیشتر از درد و کسالتش، دلنگران چگونگی پرداخت هزینههای درمانی و بیمارستانی است را دیده باشید. واقعیت این است که بسیاری از خانوادهها با بیماریهای سختدرمان مثل انواع سرطان، مشکلات کلیوی، مغزی، قلبی، ریوی و... دست و پنجه نرم میکنند، اما بار مالی و قدرت پرداخت هزینههای درمان از توانشان خارج است، ولی گاهی پشت همین دیوارهای بیمارستانها و مراکز درمانی شهر، داستانهایی جاری است که بوی خوش مهر و عطوفت و همنوعدوستی را میدهند. اجرای طرح «آقا حساب کردهاند» یکی از داستانهای پرشور این روزهاست که همزمان با ایام ولادت باسعادت بانوی مهر و کرامت حضرت فاطمه زهرا(س) و به همت معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی در حال اجراست. طرحی که بدون مشارکت خیران ممکن نبود. خیرانی که نیت خیرشان با مهر رضوی پیوند خورده و به همین مناسبت پرچم مقدس رضوی و خادمان بارگاه مطهر علی بن موسی الرضا(ع) سفیر مهربانیشان شدهاند. روایتی است از اجرای رویدادی که با یاد و نام امام ثامن و ضامن حضرت رضا(ع) در ایام ولادت باسعادت مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا(س) انجام میشود.
طرحی با مشارکت آستان قدس رضوی و خیران و نیکوکاران
مطابق آنچه از سوی برخی از مسئولان معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی اعلام شده و بر اساس هماهنگیهای به عمل آمده، امسال و در ایام ولادت بابرکت یگانه بانوی دو عالم، بانوی مهر و کرامت حضرت فاطمه زهرا(س)، طرح «آقا حساب کردهاند» با حضور خدمه بارگاه مطهر رضوی و به یاد و نام حضرت صدیقه طاهره(س) مادر بزرگوار حضرت شمس الشموس و انیس النفوس حضرت امام رضا(ع) در برخی از بیمارستانهای شهر مشهد از جمله امام رضا(ع)، قائم(عج)، شهیدهاشمینژاد، امید، ولایت و کودکان اکبر اجرا میشود.
برای اجرای این مرحله از طرح آقا حساب کردهاند، حدود ۳۰میلیارد ریال از سوی تولیت معزز آستان قدس رضوی و تقریباً همین مقدار کمک ریالی هم از سوی واحدهای مددکاری اجتماعی بیمارستانهای نام برده شده برای پرداخت هزینههای درمانی و بیمارستانی برخی از بیماران احسانپذیر و کمبرخوردار در مراکز درمانی ذکر شده اختصاص یافته است.
عیادت و دلجویی با بیرق سبز «کرامت رضوی»
در صبح یکی از روزهای اجرای طرح آقا حساب کردهاند به همراه تعدادی از مسئولان معاونت خدمات اجتماعی بنیاد کرامت رضوی و چند نفر از خدمه بارگاه مطهر امام هشتم(ع) که ملبس به لباس مشکی خدمت در این آستان مقدس بوده و پرچم سبز رنگ متبرک به حرم مطهر رضوی را در دست دارند، همچنین با همراهی گروه رسانهای شامل خبرنگاران، گزارشگران، تصویربرداران (عکاسان و فیلمبرداران) و... عازم یکی از بیمارستانهای مشمول اجرای این طرح در شهر مقدس مشهد میشویم.
اعضای این کاروان با جلوداری خدمه حرم مطهر امام هشتم(ع) و حمل پرچم متبرک بارگاه مطهر حضرت ثامنالائمه(ع) به رسم ادب و احترام به محبان و ارادتمندان خاندان عصمت و طهارت(ع) در ایام ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) مادر بزرگوار حضرت امام رضا(ع) به عیادت و دلجویی از بیماران بستری در بیمارستان رفتند. در این میان، اشکهای چشم مادر کهنسال و بیمار در کنار بوسههای معصومانه کودک خردسالی که با وجود سن کم، درگیر نبرد با بیماری سخت و جانکاهی است، دستان بلند شده به دعای مرد میانسالی در کنار تخت همسر بیمارش هنگام تبرک جستن از پرچم متبرک بارگاه حضرت انیس النفوس(ع)، صدای لرزان مادربزرگ پیری که با ندای یا امام هشتم(ع) شفای نوه تازه به دنیا آمدهاش که به یک بیماری خونی مبتلا شده را از امام مهربانیها طلب میکند و... همه و همه بیانگر این است که این ارادتمندان دلسوخته، برای شفای مریضان خود امید استجابت برای میانجیگری و دعای ضامن دلها و طبیب جانها حضرت رضا(ع) در این ایام بابرکت را دارند، زیرا در عقیده و باور آنان، یاد و نام و توسل به ضامن آهو، آرامبخش دلهای شکسته و بدنهای بیمار و خسته آنان است.
ارادت چشم، دل و زبان بیماران به حضرت طبیب جانها
مطابق هماهنگی انجام شده با واحد مددکاری اجتماعی بیمارستان موضوع گزارش ما، اعضای این کاروان به عیادت بیماران مشمول طرح آقا حساب کردهاند در بخش سرطان (خون، کبد و گوارش) و هماتولوژی این بیمارستان میروند. لحظهها و صحنههایی را در این عیادت و دلجویی شاهد بودیم که قطعاً قلم، زبان، تصویر و صدا ناتوانتر و عاجزتر از آن است که احساس واقعی از فریاد دل بیماران دلشکسته از درد جانکاه بیماری را هنگام رویارویی با پرچم متبرک بارگاه منور امام هشتم(ع) به درستی بیان کنند. اما چند سطر و عبارتهای زیر شاید گوشهای از انعکاس لحظاتی باشند که چشم، دل و زبان بیماران، خواسته یا ناخواسته با هم به صاحب عظیمالشأن این بیرق سبز متبرک، عرض ارادت میکنند.
امید، بیمار بیست و چهار ساله از شهر مشهد بوده و مبتلا به سرطان روده و دستگاه گوارش است. او پس از زیارت پرچم متبرک و سبز رضوی در حالی که اشک میریزد، میگوید: بارها و بارها در این ایام به عشق امام هشتم(ع) تا صبح روی تخت بیمارستان گریه کردهام و امروز خوشحالم که به زیارت این پرچم متبرک نائل شدم. اسم من امید است و امید واقعی من هم به خدا و صاحب این پرچم، امام رئوف(ع) است. از امام رضا(ع) ممنونم که توفیق زیارت پرچم بارگاهش را به من و سایر بیماران عنایت کرد.
حکیمه بیست و شش ساله از شهرستان زابل، بیمار بعدی است که حس و حال عجیبی دارد. پس از لحظاتی که هقهق گریهاش کم شده و کمی آرامتر میشود، میگوید: من مبتلا به سرطان خون هستم و درد زیادی دارم. باید شیمی درمانی بشوم. کسی را ندارم، مادر و پدرم فوت کردهاند و من و خواهرم تنها هستیم. امروز وقتی شنیدم خادمان حرم امام رضا(ع) پرچم حرم مطهر را به این بخش میآورند، خیلی خوشحال شدم. یکی از مسئولان بخش به من گفت از طرف حرم منور امام هشتم(ع) هزینه درمان بیمارانی مثل من پرداخت میشود. خیلی از امام رضا(ع) ممنونم. آقاجان به حق مادرت حضرت زهرا(س) همه مریضان را شفا بده.
وارد اتاق دیگری میشویم. ابوالفضل بیست و چهار ساله اهل شهرستان کاشمر است. اشک چشم و بغض گلو امانش نمیدهد. لحظاتی بعد کمی آرامتر میشود. او چندین ماه است که به سرطان دستگاه گردش خون مبتلا شده است. خودش میگوید: الان حدود یک ماه است که در این بیمارستان بستری شدهام. بعد از حرکت از شهرستان کاشمر و رسیدن به مشهد و پیش از آمدن به این بیمارستان، حدود ۴۵ روز پیش به زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) رفتم و به امام هشتم(ع) گفتم: «... آقاجان دیگر پولی برایم باقی نمانده تا هزینه دارو و درمان را بدهم، خودتان کمکم کنید...». امروز به زیارت پرچم سبز حرم مطهر نائل شدم و گویا قرار است از طرف حرم امام هشتم(ع) هزینه بیمارستان را حساب کنند. نمیدانم چه بگویم. خدا را شکر و تا همیشه مدیون لطف امام رضا(ع) هستیم.
به اتاق دیگری میرویم. زهرا اهل شهر مشهد و همسایه امام رضا(ع) است. ۴۷ سال سن دارد و حدود چند ماهی است که به علت ابتلا به سرطان سینه و سرطان خون در این بیمارستان بستری شده است. اشک چشم، صدای خسته و دستان لرزانش بیانگر درد زیادی است که تحمل میکند. پس از زیارت پرچم حرم مطهر امام هشتم(ع)، اظهار میکند: این روزها خسته و ناتوان از بیماری و دلنگران هزینههای درمان بودم. شاید باور نکنید من دیشب خواب حرم مطهر امام رضا(ع) را دیدم. باورم نمیشود که امام رئوف(ع) این قدر زود جوابم را بدهند و پرچم حرم مطهرشان و خدام حرم را به این بیمارستان بفرستند. نمیدانم با چه زبانی و چگونه میتوانم از امام رضا(ع) تشکر کنم؟
صحنه آخر؛ حس ویژه کارتخوانها
حالا دیگر نوبت رفتن به بخش حسابداری و واحد ترخیص بیماران است. اعضای این کاروان با راهنمایی مسئول واحد مددکاری این بیمارستان، به همراه پروندههای بیمارانی که از قبل مطابق بررسیهای دقیق مشمول این طرح (آقا حساب کردهاند) شدهاند وارد اتاق ترخیص و قسمت تسویه حساب بیماران میشوند. همه با سلام و صلوات به استقبال میآیند. با نام و یاد خداوند متعال و با درود و سلام به ساحت مقدس امام مهربانیها و به میمنت ایام ولادت مادر بزرگوارشان حضرت فاطمه زهرا(س)، به وسیله کارت بانکی مشخص شده و ویژه این طرح، حساب هزینههای درمانی و بیمارستانی بیماران مشخص شده، تسویه میشود. صدای خارج شدن رسید چاپی پرداخت موفق از دستگاه کارتخوان به گوش میرسد. انگار که دستگاههای کارتخوان هم امروز حس ویژهای دارند. آنان میدانند حسابهای امروز این بیماران را شخص کریم و رئوفی از تبار بانوی مهر و کرامت حساب کرده است. آنها میدانند این پروندهها را «آقا حساب کردهاند».




نظر شما