از نگریستن به سیره و سبک زندگی ائمه اطهار(ع) میتوان به تشخیص و آگاهی رسید که در چه موقعیتهایی چه کنیم و راه به کدام سمت بریم. یکی از آموزههای مهم در سیره ائمه اطهار(ع) مسیر انس با قرآن است. در مورد قرآن کریم و نحوه رفتار با این کتاب عظیمالشأن مقالات زیادی نوشته شده است؛ امروز ما از امام دوم شیعیان و قرآن کریم میگوییم که امام حسن مجتبی(ع) در زندگی خود همواره در معیت قرآن بودند و عمق زندگی خود را با روح قرآن گره زده بودند به امید اینکه تأسی و الگوگیری از ایشان در ارتباط با قرآن کریم چراغ راهمان شود.
زندگی آمیخته با قرآن
از پیوند امام حسن(ع) با قرآن حکیم هر چه بگوییم، اندک است. با توجه به سیره ایشان، این امام بزرگوار همواره با قرآن مأنوس بودند و گویی قرآن کریم را با خود داشتند، نه بهطور فیزیکی، که بیشتر اوقات آیات قرآن را با خود زمزمه میکردند. از نظر امام حسن(ع) خانه اهلبیت(ع) محل نزول فرشتگان و وحی آسمانی است. آن حضرت پس از جنگ جمل فرمودند: «خدا ما را به نبوت برگزیده (نبوت در خاندان ماست) و کتاب وحی خود را بر ما نازل کرد». همانطور که اشاره شد بنا به اقوال تاریخی، ایشان همیشه کلام الهی را در گفتار خود بهکار میبردند و سخنانشان را به آیات الهی مزین کرده و گاهی در کلام خود، آیات را به عنوان شاهد ذکر میکردند. نقل است آن حضرت هیچ وقت آیه یا ایها الذین آمنوا را از کتاب خدا نمیخواندند، مگر اینکه میگفتند: «لبیک اللهم لبیک» و از ترس خداوند متعال میلرزیدند. امام مجتبی(ع) به تناسب مسائلی که پیش میآمد، تفسیرهایی از آیات الهی ارائه میکردند که گاهی در قالب سخنرانی و گاهی در شکل پاسخ به سؤالات قرآنی بود. مثلاً قطب راوندی در فقهالقرآن درباره «وادبار السّجود» مینویسد: امام حسن(ع) فرمودند «منظور، دو رکعت مستحبی پس از نماز مغرب است».
در جستوجوی فهم بیشتری از قرآن
در کنار سیره عملی امام حسن مجتبی(ع) در انس با قرآن، از دیدگاههای حضرت درزمینه این معجزه الهی نیز نباید غافل ماند. حسن بن علی(ع) گاه از نقش راهنمایی قرآن سخن میگوید، زمانی از تفسیر و شیوهها و نبایدهایش و گاه از تأثیر آن در جلای سینهها، تأثیرش در قیامت و احوال مؤمنان و شرایط تمسک به قرآن و... سخن میراند.
تفسیرهایی نیز از آن حضرت نقل شده است. بهطور مثال امام مجتبی(ع) در نامهای به عبدالله بن جندب درباره آیه ۳۵ سوره نور نوشتند: مَثَل ما در کتاب خدا، همچون مشکات است. مشکات، قندیل است و در ما، چراغ است و چراغ، محمد(ص) و خاندان او هستند و چراغ در شیشه است. آن شیشه، گویی اختری درخشان است که از درخت خجسته زیتونی (علی بن ابیطالب(ع)) که نه شرقی و نه غربی است، نه یهودی و نه نصرانی است، افروخته میشود. ایشان در ادامه فرمودند: سپس ما نجیبان و پیشگامان پیامبران و جانشینان خدا در زمین و همان خالص شدهها برای خدا در کتاب خداییم و ما نزدیکترین مردم به پیامبر خداییم و ما آن کسانی هستیم که خدا دین خود را برای ما تشریع کرد و در کتاب خود فرمود «از دین آنچه را که به نوح درباره آن سفارش کرده برای شما تشریع کرد و آنچه را به تو وحی کردیم و آنچه را درباره آن به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش کردیم که دین را به پا دارید و در آن جدایی نکنید» و بر امت محمد(ص) باشید. آری «بر مشرکان گران میآید». همچنین امام حسن(ع) پس از بیعت مردم، در سخنانی به جایگاه اهلبیت(ع) و قرآن اشاره کرده و فرمودند: ما حزب پیروز خداییم. نزدیکترین خاندان پیامبریم. اهلبیت پاکیزه و پاک اوییم و یکی از آن دو گرانسنگ هستیم که رسول خدا(ص) در امت خود به یادگار نهاد و دومی آن، کتاب خداست که «در آن بیان هر چیز است و از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید». (بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۹؛ شیخ طوسی، ص ۶۹۱)
قرآن؛ امام هدایت
نگاه عمیق امام حسن(ع) به قرآن کریم بسیار زیباست. بیراه نیست که از مجموع اقوال تاریخی و روایی اینطور برداشت میشود که ائمه اطهار ما لحظه به لحظه زیست خود را با قرآن کریم گره زده بودند. این نگاه در حدیثی از امام مشهود است: «در دنیا غیر از این قرآن چیزی نمانده است. پس آن را امام خود قرار دهید تا شما را به هدایت راهنمایی کند. سزاوارترین مردم به قرآن کسی است که به آن عمل کند، هرچند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین فرد از قرآن کسی است که به آن عمل نکند، هرچند آن را بخواند». (کشفالغمه، ج۱، ص۵۷۳؛ ارشادالقلوب، ص ۷۹)
همچنین ایشان قرآن را سندی برای تعیین مسیر بهشت و دوزخ معرفی کرده و در این باره فرمودهاند: «این قرآن در روز قیامت در حالی که راهبر است میآید؛ مردمی را که حلال قرآن را حلال و حرام آن را حرام گرفتهاند و به متشابه آن ایمان آوردهاند، به بهشت رهنمون میشود و مردمی را که حدود و احکامش را ضایع کردهاند و حرامهایش را روا شمردهاند، به آتش میاندازد». (کشف الغمّه، ج ۱، ص ۵۷۳)
شفای دلها و حیات جانها
ائمه اطهار(ع) با دیدن روی دیگر دنیا توصیف دیگری از انسان، جهان هستی و هدایت خداوندی به ما عرضه میکنند. در نگاه این بزرگواران، قرآن تنها آیاتی زیبا برای تلاوت نیست که شفای دلهای گرفته و سینههای تنگ آمده از دنیاست. امام حسن(ع) با درکی که از قرآن کریم به عنوان نور و روشنایی در دل تاریکیهای جهالت زمان داشتند، میفرمایند: «چراغهای نور و شفای سینهها در این قرآن است. پس باید سالک، در نور آن راه بپیماید و با این ویژگی، دل خود را لگام زند؛ زیرا این اندیشیدن حیات دل بیناست، همانگونه که آدمی در تاریکیها با نور روشنایی میگیرد». (بحارالانوار، ج ۷۸، ص ۱۱۲ و ج ۹۲، ص ۳۲)
دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد
ائمه اطهار(ع) همواره سفارش به تلاوت قرآن داشتهاند. تلاوتی که هم برای شنونده و هم قاری اثربخش است. این امام بزرگوار درباره نقش قرائت قرآن در استجابت دعا فرمودهاند: «من قرأ القرآن کانت له دعوةٌ مُجابةٌ امّا معجّله و امّا؛ کسی که قرآن بخواند برای او دعایی مستجاب است زود یا دیر، سریع یا با تأخیر». (بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۲۰۴ و ج ۹۳، ص ۳۱۳ ) از این حدیث استنباط میشود در هر زمان که قرائت قرآن برای خدا و بااخلاص باشد، راه استجابت دعا به روی انسان گشوده میشود. از این رو خوب است انسان پس از تلاوت قرآن همواره دعا کند و از برکت قرائت قرآن در برآورده شدن دعا بهره ببرد. از این حدیث میتوان نتیجه گرفت تلاوت قرآن، انسان را در موقعیتی قرار میدهد که دعایش به درگاه الهی مقبول میافتد. این نشاندهنده تأثیر معنوی و روحی قرآن بر قلب و زبان دعاکننده است. نکته مهم این است تلاوتکننده قرآن، از استجابت دعای خود مطمئن باشد، چه این اجابت را در دنیا ببیند و چه در آخرت. بنابراین، تلاوت قرآن نه تنها راهی برای فهم و درک کلام الهی، بلکه وسیلهای برای تقرب به خداوند و برآورده شدن حاجات محسوب میشود.
شناخت راه تمسک به قرآن
اما این معجزه پیامبر خاتم(ص) آنگاه شفای دلهای خسته ما و مسیر استجابت دعا میشود که ما نگهدارنده صرف آن نباشیم یا تلاوتکننده بدون تأمل و شناخت باقی نمانیم. اینگونه نیست که قرآن زینتی برای خانههای ما باشد اما در دل و جان ما جایگاهی نداشته باشد و ما به دنبال شفا و التیام از آن باشیم. امام حسن(ع) در ضمن موعظهای طولانی درباره تمسک به قرآن فرمودند: «یقین داشته باشید تا ویژگی هدایت را نشناسید، تقوا را نخواهید شناخت و تا آنانی را که قرآن را پشت سر انداختند نشناسید، به پیمان قرآن نتوانید آویخت و تا تحریفکنندگان قرآن را نشناسید، آن را چنانکه حق تلاوت آن باشد، نخواهید خواند. پس وقتی اینها را شناختید، بدعتها و پیرایهها را نیز خواهید شناخت و افتراها بر خدا و تحریف را میبینید و پی میبرید آن که سقوط کرد، چگونه سقوط کرد». (تحفالعقول، ص ۲۲۷)
منبع:
قرآن در نگاه امام حسن مجتبی(ع)؛ نویسنده: محمد عابدی




نظر شما