شناخت حقیقت وجودی حضرت فاطمه زهرا(س) بسیار فراتر از نسبت فرزندی با پیامبر اکرم(ص) است. روایات، ایشان را مخلوقی برآمده از «نور عظمت الهی» معرفی میکنند؛ وجودی آنچنان رفیع که احترام خاتمالانبیا(ص) به ایشان نه یک رفتار عاطفی پدرانه، بلکه امری ربانی بود و درک این مقام، راهگشای بسیاری از مسائل اعتقادی و تاریخی است.
آفرینشی از نور عظمت الهی
در روایتی معتبر، جابر از امام صادق(ع) درباره وجه تسمیه حضرت فاطمه(س) به نام «زهرا» سؤال میکند. پیش از پرداختن به پاسخ حضرت، شایان ذکر است ایشان نزد خداوند ۹ نام دارد؛ با این حال، پرسش مشخص این است چرا عنوان «زهرا» برای ایشان برگزیده شده است؟
حضرت در جواب فرمود: «لأنّ الله عزوجل خلقها من نور عظمته»؛ خدای تبارک و تعالی فاطمه زهرا(س) را از نور عظمت خودش خلق کرد. در مورد وجود مبارک پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نیز چنین تعابیری وارد شده که خلقت آنها از نور خدای تبارک و تعالی است. این تعبیر میرساند که خلقت حضرت زهرا(س) از اول با خلقت بشر معمولی تفاوت دارد. نوع بشر، مخلوق خدا هستند، اما از نور خدا آفریده نشدند، چون اگر بشر از نور خدا آفریده میشد دیگر هیچ بشری معصیت و عصیان نمیکرد. فاطمه زهرا(س) از نور خدا آفریده شده، آن هم از نور عظمت خدا، یعنی آن جنبه عظمت خدای تبارک و تعالی که یک جنبه بسیار مهم است. همه جوانب خداوند متعال مهم است، اما این جنبه یک جهت ویژه است؛ معنایش این است این مخلوق، یک مخلوق عظیم است، چون از نور عظمت خدا خلق شده است.
«فلمّا أشرقَتْ أضاءَت السماوات و الأرض بنورِها» آسمانها و زمین به نور فاطمه زهرا(س) روشن شده، تا اینکه در دنباله روایت، خداوند به ملائکه فرمود: «هذا نورٌ من نوری و أسکنته فی سمائی خلقته من عظمتی» که بیانگر این است فاطمه زهرا(س) چطور آفریده شد و از چه منبعی به وجود آمده و با چه تجلیای خلق شده است.
این نکته این نتیجه روشن را دارد که حضرت زهرا(س) با بقیه کاملاً تفاوت دارد؛ هیچ یک از زنهای پیامبر(ص) از نور عظمت خدا خلق نشدند، هیچ کسی را نداریم غیر از فاطمه زهرا(س) که از نور عظمت خدا خلق شده باشد. در میان زنهای عالم زنهای دیگری مثل مریم بنت عمران یا آسیه را داریم، ولی آنها با اینکه در میان زنان کامل بودند ولی باز هم این خصوصیت را نداشتند که از نور عظمت خدا خلق شده باشند.
تکریم نبوی به امر الهی
در روایتی از ابوبکر نقل شده است حضرت زهرا(س) روزی بر پیامبر اکرم(ص) وارد شد. پیامبر(ص) بلند شد و از حضرت استقبال کرد، دو دست فاطمه(س) را گرفت و بوسید. وقتی حضرت خواست خداحافظی کند و برود پیامبر(ص) او را مشایعت کرد، چند قدم همراه ایشان رفت و دوباره دستهای حضرت زهرا(س) را بوسید. ابوبکر به پیامبر(ص) اعتراض کرد و گفت: «یا رسولالله ما رأیت مثل هذا فی أحدٍ من النساء» من مثل این کاری که اینجا کردید در هیچ یک از زنهای دیگری که در بیت شما هستند، ندیدم. اعتراض کرد شما چرا این رفتار را نسبت به فاطمه(س) میکنید؟ یا شاید منظورش این بوده هیچ کسی راجع به دخترش این کار را نمیکند. جملهای که خیلی مهم است این است پیامبر(ص) فرمود: من کاری انجام ندادهام مگر به امر خدای تبارک و تعالی. تکریمی که پیامبر(ص) نسبت به فاطمه زهرا(س) داشت، جنبه عاطفی نداشت، به خاطر پدر و دختر بودن نبود؛ بهخاطر اینکه فاطمه(س) یک زن مسلمان مطهره طاهره است هم نبود بلکه فوق اینها بود؛ امر خدا بود.
نور واحد، منشأ علم بیکران
در روایتی دیگر آمده است عمار روزی به سلمان گفت: میخواهم خبر عجیبی برای تو نقل کنم. دیدم فاطمهزهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود «یا علی ادْنُ لِأُحَدِّثَک بِمَا کانَ وَ بِمَا هُوَ کائِنٌ وَ بِمَا لَمْ یکنْ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ حِینَ تَقُومُ السَّاعَة». عمار میگوید: فاطمه زهرا(س) به امیرالمؤمنین(ع) بیان کرد یا علی! نزدیک بیا میخواهم به تو خبر بدهم، خبر گذشته، حال و آینده تا روز قیامت را. امیرالمؤمنین(ع) تعجب کرد. آنچنان تعجب کرد که عمار میگوید دیدم حضرت عقب عقب میآید. یعنی مطلب بسیار عجیبی را از فاطمه زهرا(س) شنیده بود. این تعبیر من است و این تعبیر ذوقی است که شما بهتر از من متوجه میشوید، نتوانست آرام باشد، به زهرا(س) پشت نکرد و انکار نکرد. عقب عقب آمد تا به پیامبر(ص) پناه ببرد، خبر عجیبی است! یک زن به امیرالمؤمنین(ع) این حرف را میزند. حضرت علی(ع) آمد خدمت رسول خدا(ص)، عرض کرد یا رسولالله(ص) فاطمه(س) این حرف را به من فرموده است. جزئیات را نقل کرد، بعد امام علی(ع) عرض کرد: «نُورُ فَاطِمَةَ مِنْ نُورِنَا؟» أمیرالمؤمنین(ع) میدانست نور خودش و نور خدا یک نور است، عرض کرد: نور فاطمه(س) هم از نور ماست؟ پیامبر(ص) فرمود: «أَوَ لَاتَعْلَمُ؟» تو نمیدانی، بله نور من، تو و فاطمه از یک نور واحد است. «فَسَجَدَ عَلِی شُکراً لِلَّهِ تَعَالَی» امیرالمؤمنین(ع) شکر کرد.
عمار میگوید من خواستم ببینم امیرالمؤمنین(ع) چه میکند.
برگشت خدمت فاطمه زهرا(س)، حضرت(س) بیان کرد: یا علی رفتی، قضیه را به پدرم گفتی؟ فاطمه زهرا(س) تمام آنچه میان رسول خدا(ص) و علی(ع) رد و بدل شده بود را خبر داد و بعد فرمود: «اعْلَمْ یا أَبَا الْحَسَنِ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَی خَلَقَ نُورِی وَ کانَ یسَبِّحُ اللَّهَ جَلَّ جَلَالُهُ ثُمَّ أَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ فَأَضَاءَت». خیلی تعبیر عجیبی است، فاطمه زهرا(س) بیان کرد: یا علی، خدا نور مرا خلق کرد و نور من تسبیح خدا میکرد «و کان یسبّح الله» یعنی این نور، نه زمان دنیا که یک سال و هزار سال باشد، از وقتی که خدا نور من را خلق کرد «ثُمَّ أَوْدَعَهُ شَجَرَةً مِنْ شَجَرِ الْجَنَّةِ فَأَضَاءَت» آن را در میوهای به ودیعه گذاشت، وقتی پدرم به معراج رفت از آن میوه خورد و نور من در صلب او قرار گرفت.
حب فاطمه(س)، نجاتبخش ۱۰۰ موطن
انسان باید عمری را در فهم خلقت فاطمه(س) توقف کند، بزرگان و علمای ما باید عمری را صرف کنند که بدانند اصلاً خلقت این بانوی یگانه چگونه بوده؟ این نور چه نوری بوده؟ در بعضی از روایات داریم خدای تبارک و تعالی غیر از قضیه ازدواج امیرالمؤمنین(ع) و فاطمه(س)، تعبیر این است «أمهرها ربع الدنیا»، یک چهارم دنیا را ملک فاطمه(س) قرار داده است. این چه مخلوقی است که پیامبر(ص) فرمود حب او در ۱۰۰ موطن به درد انسان میخورد که کوچکترین آنها قبر است، کوچکترین آنها موت است، کوچکترین آنها صراط است. همیشه به ائمه طاهرین(ع)، فاطمه زهرا(س)، رسول خدا(ص) عرض میکنیم دست ما را هنگام موت بگیرند، دست ما را در عالم قبر بگیرند و یاری کنند، در صراط، در میزان، اما در این روایت آمده «حب فاطمه» اینقدر ارزش دارد که این کمترین اثر آن است.
این روایات ما را وادار میکند مقداری بیشتر فکر کنیم که فاطمه زهرا(س) چه شخصیتی بودهاست. باید واقعاً در درسها و مطالعاتمان بحث فاطمهشناسی را دنبال کنیم. روایات فراوانی در مورد حضرت زهرا(س) وارد شده که هر کدامش نیاز به کتابها و بحثها دارد. امیدوارم در این ایام که ایام ولادت آن بانوی یگانه و بینظیر است، بتوانیم گامی عملی در راستای معرفت و شناخت بیشتر آن حضرت برداریم و سیره آن حضرت را در زندگی خود جاری و ساری کنیم.



نظر شما