حتی در عصری که علم توانسته اسرار ژنها، کهکشانها و رازهای عمیق ذهن انسان را کشف کند، باز هم پرسشی پایدار باقی است: چرا با همه این دانش و تکنولوژی، دل انسان همچنان به چیزی فراتر از علم محتاج است؟
با نگاه به پیشرفتهای شگفتانگیز علمی انسان، ممکن است این پرسش پیش بیاید که «آیا دیگر به دین نیازی داریم؟» پاسخ کوتاه این است: علم ابزار است، اما دین جهت و معنا میبخشد.
علم میتواند به ما نشان دهد چگونه زندگی راحتتر، طولانیتر و پیشرفتهتری داشته باشیم، اما نمیتواند پاسخ دهد که «هدف نهایی زندگی چیست» و «چگونه انسان میتواند به کمال و سعادت حقیقی برسد».
همانطور که استاد مطهری میگوید: «زمانی خیال میکردند اگر تمدن پیشرفت کند، دیگر جایی برای دین نیست. امروز معلوم شده که پیشرفت علم و تمدن نیازهای عمیق انسان به دین را رفع نمیکند.»
قرآن کریم نیز فطری بودن نیاز انسان به دین را تصریح میکند: «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» (روم: ۳۰) «توجه خویش را به سوی دین حقگر پایدار کن؛ این فطرت الهی است که همه مردم را بر آن آفریده است.»
نکته مهم و حرفهای این است که پیشرفت علم نه تنها جای دین را خالی نمیکند، بلکه باید ما را بیشتر به سوی دین و ایمان سوق دهد.
هرچه انسان جهان را بیشتر میکاود و پیچیدگیها و نظم شگفتانگیز طبیعت و هستی را میبیند، حیرت او از خالق این جهان بیشتر میشود.
کوونتایم حس مذهبی را «بعد چهارم انسان» میداند و میگوید: «حس دینی یکی از عناصر اولیه ثابت و طبیعی روح انسانی است.
اصلیترین و ماهویترین قسمت آن با هیچ یک از رویدادهای دیگر قابل تطبیق نیست، بلکه نحوه ادراک فطری و راه عقلی است که یکی از چشمههای آن از ژرفای روان ناخودآگاه فوران میکند.»
تجربه تاریخی و گفتههای دانشمندان غربی نیز نشان میدهد که علم، به خودی خود انسان را به تکامل اخلاقی و معنوی نمیرساند. کارل میگوید: «مغزها خیلی پیش رفتهاند، اما افسوس که دلها هنوز ضعیفاند. دل را فقط ایمان قوی میکند.»
تمدن و فناوری ابزارهای بسیار قدرتمندی در اختیار انسان میگذارند، اما این ابزارها خود انسان را تغییر نمیدهند؛ دین است که ارزشها، هدف و جهت زندگی را به انسان میدهد.
دین، علاوه بر جنبه فطری، پاسخگوی نیازهای انسانی نیز هست. تولستوی میگوید: «ایمان همان چیزی است که انسان با آن زندگی میکند؛ سرمایه زندگی است.»
دین به انسان معنا میدهد، مسیر زندگی او را روشن میکند، ترس و دودلی را از بین میبرد، آرامش میبخشد و حتی همبستگی اجتماعی و اخلاق را تقویت میکند.
همانطور که علامه طباطبایی (ره) فرمودهاند: «خصلتهای نیکوی موجود در انسانهای امروز، هر چند اندک باشد، ناشی از تعلیمات دینی است.»
نکته کلیدی این است که علم با مشاهده و آزمون، ابزار پیشرفت میدهد، اما مشاهده نظم پیچیده جهان، اندامهای دقیق بدن، قوانین طبیعی و اسرار کیهان، انسان را به حیرت واداشته و او را بیش از پیش به سوی ایمان به خالق این جهان سوق میدهد.
به بیان دیگر، هرچه علم پیشرفت کند، آگاهی انسان از عظمت و حکمت هستی بیشتر میشود و این آگاهی خود پلی میشود برای رشد دینی و معنوی.
در نهایت، علم و دین نه تنها در تضاد نیستند، بلکه مکمل یکدیگرند: علم چراغ راه فهم جهان است و دین چراغ راه رسیدن به کمال، آرامش و سعادت حقیقی. بدون دین، علم ممکن است مغز را قوی کند اما دل را تنها بگذارد؛ اما ترکیب علم و ایمان، انسان را به عالیترین جایگاه انسانی و الهی میرساند.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی حجت الاسلام انصاریان، سایت دین شناسی



نظر شما