عکاسی که نامش فراتر از قدس و در میان پیشکسوتان این حرفه در کشور شنیده میشود، ۵۷ بهار را پشت سر گذاشته است و همچنان خود را وامدار عکاسی میداند. خودش میگوید اگر یکبار دیگر به دنیا میآمد، باز هم همین مسیر را انتخاب میکرد. علاقهاش به تصویر، از کودکی و در بستری خانوادگی ایجاد شد و در سالهای نوجوانی با فعالیت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، مسیر حرفهایتری به خود گرفت.عاملبردبار پس از تجربه عکاسی، تئاتر و فیلمسازی در سالهای جوانی، به این نتیجه رسید که عکاسی زبان اصلی بیان او است. همین نگاه موجب شد مسیر حرفهای خود را جدیتر دنبال کند تا آنکه در سال ۱۳۷۲، با قبولی در آزمون روزنامه قدس، وارد این مجموعه شد؛ حضوری که ۲۵ سال به طول انجامید و بخش مهمی از هویت کاری او را شکل داد.فرامرز در روزنامه قدس بهعنوان فتوژورنالیست فعالیت میکرد؛ نقشی فراتر از ثبت صرفِ خبر. او معتقد است فتوژورنالیسم روایت واقعیت است و عکاس باید بتواند داستانی اجتماعی را در قالب تصویر بازگو کند. به همین دلیل، علاقه اصلیاش به عکاسی مستند اجتماعی بود و در دوران فعالیت مطبوعاتی، بیشتر به سراغ گزارشهای موضوعمحور میرفت تا پوششهای روزمره خبری.او میگوید: بسیاری از گزارشهای تصویری که در روزنامه قدس منتشر شده، نتیجه تعامل مؤثر میان عکاس و خبرنگار بوده و در مواردی حتی به رفع مشکلات اجتماعی انجامیده است. همین تأثیرگذاری اجتماعی، مهمترین انگیزه او برای ادامه فعالیت در عرصه مطبوعات به شمار میرفت.یکی از اقدامات ماندگار عاملبردبار در روزنامه قدس، پیشنهاد و راهاندازی «صفحه گزارش تصویری» در اواسط دهه ۷۰ بود؛ گام ارزندهای که در آن زمان در مطبوعات ایران سابقه نداشت. فرامرز به آن روزها اشاره میکند و می افزاید: در روزنامه قدس این پیشنهاد را به مسئولان روزنامه دادم تا صفحه گزارش تصویری داشته باشند و حالا میبینیم بسیاری از روزنامهها صفحه گزارش تصویری را در دستور کار خود قرار دادهاند. این موضوع حدود سال ۱۳۷۵ اتفاق افتاد و من در آن سالها صفحه مصور کار میکردم و زیر هر عکس، متن و توضیحی درباره آن عکس مینوشتم که البته پس از اینکه اینترنت در دنیا همهگیر شد، متوجه شدیم در بسیاری از روزنامههای دنیا پوشش خبری تصویری هم وجود دارد و ما در روزنامه قدس بدون اطلاع از این موضوع در این زمینه فعالیت میکردیم.این موفقیت را تنها به خود نسبت نمیدهم، چون اگر اجازه سردبیر نبود، این اتفاق نمیافتاد که خوشبختانه از این پیشنهاد من استقبال شد. صفحه گزارش تصویری پس از اینکه شروع به فعالیت کرد به صورت مجموعهای با موضوعات مختلف همچون بحران چای ایرانی، حاشیهنشینی در شهر و موضوعات دیگری از این قبیل گزارش تهیه میکرد و به مرور زمان این اتفاق به یک سنت تبدیل شد و هماکنون در بیشتر روزنامهها میبینیم که به صورت تصویری هم گزارش تهیه میشود.عاملبردبار همچنین از تجربه حضور در رویدادهای مهم خبری مانند حادثه قطار نیشابور، زلزله بم، افتتاح راهآهن مشهد–سرخس–تجن و سفر رهبر معظم انقلاب به سیستان و بلوچستان یاد میکند؛ حضوری که گاه با خطر، فشار و حتی تنشهای کاری همراه بوده، اما از نگاه او بخشی جدانشدنی از تعهد حرفهای یک عکاس مطبوعاتی است.او در کنار انتقاد از کمتوجهی برخی رسانهها به سرویس عکس و آرشیوهای تصویری، از تجربه مثبت روزنامه قدس در حمایت از عکاسان خود یاد میکند؛ رسانهای که تلاش کرد هویت بصری مستقل داشته باشد و به عکس، بهعنوان بخشی از حافظه تاریخی بها بدهد. با این حال، مسیرعکاسی همیشه هموار نبوده است؛ عامل بردبار از محدودیتها و چالشهای جدی این حرفه میگوید؛ از ممنوعیتهای بیدلیل عکاسی در فضاهای عمومی گرفته تا جلوگیری از ثبت لحظات تاریخی و... «در دوران جنگ تحمیلی، اجازه عکاسی نمیدادند؛ اما سالها بعد، از ما عکس همان دوران را با وعده پول و برگزاری نمایشگاه مطالبه میکنند؛ وقتی عکاسی ممنوع بوده، چطور میشد ثبت کرد؟».حالا فرامرز عاملبردبار اگرچه روزهای بازنشستگی را میگذراند، اما همچنان دغدغه اجتماعی و عشق به عکاسی را زنده نگه داشته؛ عشقی که در قابهای قدس، سالها ماندگار شده است.
۲۷ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۵
کد خبر: ۱۱۱۸۰۱۴
عکاسی که نامش فراتر از قدس و در میان پیشکسوتان این حرفه در کشور شنیده میشود، ۵۷ بهار را پشت سر گذاشته است و همچنان خود را وامدار عکاسی میداند. خودش میگوید اگر یکبار دیگر به دنیا میآمد، باز هم همین مسیر را انتخاب میکرد.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما