در سالروز ولادت حضرت امام محمد باقر(ع)، ملقب به «باقرالعلوم»، فرصتی است تا به بازخوانی میراث علمی و تمدنی ایشان بپردازیم. دورانی که ضعف حکومت اموی، فضایی مناسب برای یک جهاد علمی بزرگ فراهم آورد و امام (ع) با بهرهگیری از این فرصت، پایههای علوم اسلامی را بنیان نهاد و با تربیت شاگردانی برجسته، مکتب اهل بیت(ع) را تثبیت کرد.
برای بررسی ابعاد مختلف شخصیت و اقدامات علمی ایشان، با حجتالاسلام دکتر امیرعلی حسنلو، استادحوزه و مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات وپاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه گفتگو کردیم.
چرا به امام محمد باقر (ع) القاب «شکافنده علوم»، «ناطق به حق» و «شکافنده علم پیامبر» را دادهاند؟
یکی از مشهورترین القاب ایشان «باقرالعلوم» به معنای شکافنده علوم است. این لقب را پیامبر اکرم (ص) سالها پیش از تولد حضرت به ایشان داده بودند، زیرا مقدر بود که ایشان علوم آل محمد (ص) و علوم الهی را ابداع، ظاهر و تشریح نمایند. شیخ صدوق در «علل الشرایع» به نقل از جابر جعفی آورده است که وقتی از او پرسیدم چرا به امام پنجم، باقر میگفتند؟ پاسخ داد: «چون علم را میشکافت و اسرار آن را آشکار میکرد».
در «مناقب ابن شهر آشوب» نیز نوشته شده است: «گفتهاند برای هیچیک از فرزندان امام حسن و امام حسین (ع) این اندازه از علوم، از قبیل تفسیر، کلام، فتوا، احکام و حلال و حرام فراهم نشد که برای امام باقر (ع) فراهم شد». برای درک عمق این موضوع، میتوان به نقل محمد بن مسلم اشاره کرد که میگوید از آن حضرت سیهزار حدیث پرسش کردم.
بنابراین، میتوان گفت امام باقر (ع) هر آنچه تمدن اسلامی در آن مقطع به آن نیاز داشت را مطرح فرمودند. جوانههای اولیه تمدن اسلامی به معنای واقعی کلمه، از علوم امام باقر (ع) رویید، علوم مختلف تأسیس شدند و مکتب اهل بیت (ع) برجستهتر از همیشه مطرح شد. در حقیقت، علوم پیامبر (ص) که همان علوم وحیانی بود، توسط ایشان برای مردم شکافته و تشریح شد. برای دیگر ائمه (ع) چنین شرایط سیاسی و اجتماعی فراهم نبود، اما برای امام باقر (ع) این فرصت مهیا گردید و ایشان علوم اسلامی را بنیان گذاشتند. از این رو، تمدن اسلامی اصلیترین عنصر خود، یعنی «علم»، را مرهون تلاشهای امام باقر (ع) است و دهها علم گوناگون از روایات نقلشده از ایشان قابل استنباط است.
بارزترین ویژگی اخلاقی و رفتاری امام باقر (ع) چه بود؟
جهالت بزرگترین دشمن انسان است و هرکس بتواند این دشمن را از زندگی بشر دفع کند، بزرگترین خدمت را به بشریت کرده است. امام باقر (ع) در عصر خود این خدمت بزرگ را به بشریت ارزانی داشتند. تابش نور و شعاع علم حضرت، تمام ممالک اسلامی را فرا گرفت و همه دانشمندان عصر پیرامون وجود ایشان گرد آمدند.
مالک جهنی در ستایش مقام علمی امام چنین میسراید: «هر گاه مردم بخواهند کاملاً از حقایق قرآنی واقف شوند، باید حلقه درِ خانه بزرگی را به دست بگیرند که قریش، با آنکه اهل قرآن و مردمی باکمالند، ریزهخوار خوانِ کمالات اویند... او مانند ستارهای تابناک است که چراغ شبهای تاریک مسافران است و مانند کوههای عظیمی است که مملو از علم و کمال است.»
علمای اهل سنت نیز در باب فضائل و مناقب آن حضرت بیانات بسیاری دارند. برای مثال، عبداللّه مکی گفته است: «همواره علما و دانشمندان را در برابر ابوجعفر محمد (ع)، حقیر و کوچک میدیدم، چنانکه حق نفس کشیدن به خود نمیدادند، با آنکه آنها را در برابر دیگران اینگونه ناتوان مشاهده نمیکردم.» او همچنین میگوید: «میدیدم حَکَم بن عُتَیبه با آن جلالت مقامی که در نزد خود داشت، در برابر آن حضرت مانند کودک خردسالی در مقابل معلم بود.»
عادت جابر جعفی آن بود که هر گاه سخنی از آن حضرت نقل میکرد، میگفت: «حَدَّثَنی وَصِیُّ الأوصیاء وَ وارثُ عُلومِ الأنبیاء، محمد بن علی» (برایم حدیث گفت جانشین جانشینان و وارث علوم پیامبران، محمد بن علی).
ابونعیم در «حلیة الاولیاء» نقل میکند: مردی از ابن عمر درباره مسئلهای پرسید و او نتوانست پاسخ دهد. پس به سوی امام باقر (ع) اشاره کرد و گفت: «نزد این کودک برو و این مسئله را از او بپرس و جوابش را هم به من بازگوی.» آن مرد نزد امام باقر (ع) رفت و مشکل خود را مطرح کرد. امام نیز پاسخ او را گفتند. مرد نزد ابن عمر بازگشت و او را از جواب امام آگاه کرد. آنگاه ابن عمر گفت: «اینان اهل بیتی هستند که از همه علوم آگاهی دارند.»
شاگردان امام باقر(ع) چه نقشی در گسترش و حفظ مکتب اهل بیت داشتند؟
امام شاگردان فراوانی تربیت کردند. شیخ طوسی نام ۴۶۷ نفر از اصحاب امام باقر (ع) را در کتاب رجال خود ثبت کرده است. این افراد ارتباط بسیار نزدیکی با امام داشتند، در حالی که در کتب اهل سنت نیز افراد بسیاری یافت میشوند که از ایشان حدیث نقل کردهاند.
از میان اصحاب امام، چند نفر شهرت بیشتری داشتند و بیش از نیمی از احادیث امام باقر (ع) در جوامع حدیثی شیعه از طریق آنها نقل شده است. بزرگانی چون زرارة بن اعین، معروف بن خربوز، برید بن معاویة عجلی، ابوبصیر اسدی، فضیل بن یسار و محمد بن مسلم از کسانی بودند که همعصر امام باقر و امام صادق (ع) بوده و مورد تأیید کامل علمای شیعه هستند.
اهمیت این شاگردان به حدی بود که امام صادق(ع) درباره زراره فرمودند: «خدا زراره را بیامرزد، اگر او نبود آثار نبوت و احادیث پدرم از بین میرفت.» این جمله نشان میدهد که زراره نقشی حیاتی در حفظ و ترویج مکتب اهل بیت داشته است.
افرادی نظیر محمد بن مسلم، معرفتی عمیق به امام پیدا کرده بودند. او خود میگفت: «درباره هر چیزی که دچار تردید شدم آن را از ابو جعفر (ع) پرسیدم. از آن حضرت سی هزار حدیث و از ابو عبد الله (ع) شانزده هزار حدیث پرسیدم.»
جابر بن یزید جعفی نیز یکی دیگر از شخصیتهای برجسته بود. معرفی او از امام با این عبارت که «وصی اوصیاء و وارث علم پیامبران» برایم حدیث فرمود، در واقع معرفی مکتب اهل بیت و بنیانهای استوار آن بود. جایگاه علمی او به حدی بود که ابوحنیفه دربارهاش گفت: «از نظر من در کوفه، در نوع خودش، بزرگتر از او شخصیتی وجود نداشت.»
امام صادق (ع) در مورد یاران کلیدی پدر بزرگوارشان میفرمودند: «احادیث پدرم را کسی جز زراره و ابوبصیر مرادی و محمد بن مسلم و برید بن معاویه از خطر نابودی و فراموشی حفظ نکرد. اگر اینها نبودند کسی هدایت نمییافت. اینها حافظان دین و مورد اعتماد پدرم بر حلال و حرام الهی هستند. اینها در دنیا و آخرت به سوی ما سبقت گرفتهاند.»
در واقع، امام باقر (ع) با تربیت این شاگردان، به جامعه شیعه انسجام و هویتی کامل و تعریفشده بخشیدند و زمینه را برای تأسیس دانشگاه بزرگ امام صادق(ع) و مرحلهای نوین در تاریخ امامت فراهم نمودند و خطر آمیختگی عقاید شیعه با عقاید انحرافی را دفع کردند.



نظر شما