نهادهای اجتماعی به منظور بالا بردن سطح زندگی و زیست بشر در طول تاریخ به وجود آمدهاند. یکی از مهمترین این نهادها خانواده است. در شماره پیش، از توصیههای قرآن و روایات در مورد چگونه بودن محل سکنای خانواده، یعنی خانه صحبت کردیم؛ در این شماره نیز به تکمیل آن موارد میپردازیم. با حجتالاسلام والمسلمین محمدباقر مشکاتی، سندپژوه و پژوهشگر تاریخ و سیره اهلبیت(ع) به عنوان کارشناس دینی به گفتوگو پرداختهایم تا ابعاد اجتماعی و فرهنگی مفهوم «خانه» را در پرتو آیات قرآن و آموزههای روایی مرور کنیم.
خانه؛ امن و امان
کوچکترین واحد اجتماعی یعنی خانواده، محلی است که افراد معمولاً با نسبتهای نسبی و سببی به منظور برخورداری از جایگاهی امن و مطمئن برای رشد و تکامل در آن زیست میکنند. از این رو زمینهسازی شرایط برای حفظ امنیت خانه در جامعه ضروری است. آیه ۲۶ سوره مبارکه انفال درباره همین زمینهسازی صحبت میکند؛ «و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین، گروهی کوچک، اندک و زبون بودید؛ آنچنان که میترسیدید مردم شما را بربایند! ولی او شما را پناه داد و با یاری خود تقویت کرد و از روزیهای پاکیزه بهرهمند ساخت؛ شاید شکر نعمتش را بجا آورید».
اگرچه این آیه در مورد اجتماع مؤمنان در مدینه است، اما «آواکم» (به شما پناه داد) به معنای فراهم آوردن مکانی امن برای تجمع و شکلگیری هویت اجتماعی است. باید در نظر داشته باشیم خانه، نقطه آغاز استقلال اجتماعی و توسعه یک ملت و امت است. زمانی که امنیت در خانهها تأمین شود، جامعه قوی شده و از تضعیف و پراکندگی نجات مییابد.
کارکرد اجتماعی خانه و خانواده
خانه نباید صرفاً مکانی برای تأمین نیازهای ابتدایی ساکنان خود باشد، بلکه باید پایگاهی برای تعاملات مثبت اجتماعی، کمک به نیازمندان و گسترش فرهنگ احسان باشد.
مفهوم کلی تعاون درآیه «وَتَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَیٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ»(مائده/۲) آمده است. اگرچه آیه اشاره مستقیمی درباره وظیفه اجتماعی خانه ندارد، اما اهل خانه جزو مخاطبان این آیه برای تعاون هستند. همچنین امر به انفاق و صدقه (مانند زکات) نشان میدهد خانهها باید مرکزی برای تجلی این همکاریها باشند(مانند آلعمران/ ۱۹۱) هر چند تعاون بر پایه برّ و تقوا، فراتر از مرزهای خانه است، اما اجرای آن از داخل خانه آغاز میشود. خانه مؤمن باید محلی باشد که در آن فرهنگ دستگیری از نیازمندان، یتیمان و رسیدگی به وضعیت همسایگان شکل بگیرد. خانه پایگاه اجتماعی و مرکزیت ارتباط بر پایه تعاون و احسان است، نه محلی برای انزواطلبی.
فرهنگ حفظ اسرار و امانتداری در خانواده
آموزههای قرآن تأکید میکند ساختار خانواده نیازمند حفظ اسرار درونی است تا اعتماد و صمیمیت آسیب نبیند. آیات کلیدی در این زمینه عبارتاند از: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُیُوتًا غَیْرَبُیُوتِکُمْ حَتَّیٰ تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَیٰ أَهْلِهَا»(نور/ ۲۷)(تکرار بحث عدم تجسس) و «وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ»(مؤمنون/ ۸). با نگاهی به این آیات درمییابیم قانونگذاری قرآنی در باب خانه، تجسس را ممنوع میداند(همانند آنچه در بحث حریم خصوصی گذشت). این ممنوعیت شامل جستوجو در اسرار خانواده، مسائل خصوصی و اموال دیگران است. خانه یک صندوق امانت الهی است که اسرار آن باید نزد اهل خانه باقی بماند و هرگونه افشای اسرار، نقض عهد و پیمان الهی محسوب میشود.
قداست خانههای اهل ایمان
قرآن با ذکر منزلت خاص خانه پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت طاهرش، به تمامی خانههایی که بر پایه ایمان و تقوا بنا شدهاند، قداست میبخشد. آیه الهامبخش مؤمنان در این زمینه، آیه مشهور تطهیر است: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا»(احزاب/ ۳۳).
آیه تطهیر، بر جایگاه رفیع «بیت» پیامبر(ص) و ساکنان آن تأکید دارد. این تقدیس، الگویی الهامبخش است برای ارزش نهادن به خانههایی که در آنها پاکی معنوی، اخلاص و اطاعت از خداوند اولویت دارد. هر خانهای که مؤمنان در آن ساکن بوده و سعی در پیادهسازی آموزههای الهی داشته باشند، سهمی از این برکت و تقدیس را کسب خواهد کرد.
خانههای عبرتآموز در قرآن
قرآن کریم با ذکر سرنوشت خانههای پیامبران و اقوام گذشته، کارکرد تربیتی و تمدنی خانه را به تصویر میکشد. با نظر بر قصص قرآن و آیات موجود در این زمینه، نمونههایی در این خصوص ذکر میشود.
۱- خانه ابراهیم(ع): پایگاه توحید و ساخت اولین خانه عبادی(کعبه). این خانه نماد یکپارچگی رسالت و خانواده بود.
۲- خانه مادر موسی(ع): محلی برای هدایت الهی و نجات یک پیامبر الهی. خانه در اوج خطر، به پناهگاه و ابزار نجات تبدیل شد.
۳- خانههای اقوام مستکبر: سرنوشت خانههای قوم عاد و ثمود که براساس تکبر و ظلم بنا شده بودند و ویرانی آنها نشاندهنده زوال تمدنهای مبتنی بر پایههای فاسد خانوادگی و اجتماعی است.
این نمونهها نشان میدهند استحکام یا انحطاط یک تمدن، ریشه در کیفیت و کارکرد خانههای آن جامعه دارد. خانه پاک، بنیانگذار تمدن سازنده است و خانه فاسد، مسیر انحطاط را هموار میکند.
در جمعبندی نهایی گفتنی است منظومه آموزههای قرآن درباره «خانه» یک مدل کامل از سکونتگاه انسانی، اجتماعی و معنوی است. خانه بر مبانی آموزههای قرآنی، مرکز «سکون» و آرامش روانی، کانون «تربیت» اخلاقی و دینی، پایگاه «کرامت» انسانی و حریم خصوصی و مظهر «طهارت» محیطی و معنوی است. این واحد بنیادی، مسئولیت «حفاظت نسل» و انتقال ارزشها را بر عهده دارد و باید بستر «ارتباط سالم» اجتماعی براساس احسان و تعاون باشد. در نهایت، خانه، سنگ بنای سلامت اخلاقی و تمدن دینی–انسانی است و عملکرد صحیح آن، بازتاب مستقیم سلامت ساختار کلان جامعه اسلامی را به همراه خواهد داشت.




نظر شما