تحولات منطقه

قرارداد ۳۵ میلیارد دلاری گاز میان مصر و اسرائیل، نه تنها یک معامله تجاری، بلکه نمادی از وابستگی انرژی قاهره به تل‌آویو است. گاز، امروز، بیش از هر زمان دیگری، به یک زبان سیاسی و استراتژیک تبدیل شده و مرز میان انرژی، جنگ و سیاست را کمرنگ می‌کند.

از زُهر تا لویاتان؛ وقتی گازِ تل آویو، مصر را در بند می‌کند
زمان مطالعه: ۳ دقیقه

قرارداد ۳۵ میلیارد دلاری گاز میان مصر و اسرائیل، نه تنها یک معامله تجاری، بلکه نمادی از وابستگی انرژی قاهره به تل‌آویو است. پس از کشف میدان زُهر و امید به خودکفایی، کاهش تولید داخلی و افزایش مصرف، مصر را ناچار به واردات گاز اسرائیل کرده است. حالا گاز، فراتر از انرژی، به ابزاری سیاسی و استراتژیک در منطقه تبدیل شده و افق استقلال انرژی مصر را تاریک کرده است.

وابستگی اقتصادی زیر پوسته معاملات عادی

قرارداد ۳۵ میلیارد دلاری گاز میان مصر و اسرائیل ممکن است در نگاه اول یک معامله تجاری معمولی به نظر برسد، اما در واقع فصلی تازه در داستان طولانی وابستگی انرژی مصر است. این توافق، که مصر را تا سال ۲۰۴۰ متعهد به واردات حدود ۱۳۰ میلیارد متر مکعب گاز از اسرائیل می‌کند، نشان می‌دهد چگونه تصمیم‌های کوتاه‌مدت و کم‌توجهی به اصلاحات ساختاری می‌تواند امنیت انرژی یک کشور را به خطر بیندازد.

از خودکفایی تا کمبود گاز

در دهه‌های گذشته، مصر با ذخایر گسترده گاز در دلتا نیل و مدیترانه، نماد خودکفایی انرژی و امید به صادرات بود. با این حال، سیاست‌های انرژی کشور بیشتر تابع ملاحظات سیاسی و نه برنامه‌ریزی استراتژیک بود. قیمت پایین گاز داخلی مصرف را تشویق و سرمایه‌گذاری در انرژی‌های جایگزین یا اکتشاف را محدود می‌کرد. این روند، همراه با رشد جمعیت و توسعه صنعتی، به تدریج مصر را به واردکننده عمده گاز تبدیل کرد.

کشف زُهر؛ موقت اما فریبنده

کشف میدان زُهر در ۲۰۱۵، با ذخایر ۳۰ تریلیون فوت مکعب، موقتا امید بازگشت به خودکفایی را زنده کرد. تولید زهر در ۲۰۱۹ به ۳.۲ میلیارد فوت مکعب در روز رسید و واردات LNG متوقف شد. کارخانه‌های مایع‌سازی ادکو و دمیاط نیز دوباره فعال شدند و مصر به‌عنوان هاب انرژی در شرق مدیترانه مطرح شد. اما افزایش سریع تولید و سرمایه‌گذاری ناکافی در اکتشافات جدید باعث شد کاهش تولید زُهر از همان ابتدا قابل پیش‌بینی باشد.

بازگشت به واردات و وابستگی به اسرائیل

با کاهش تولید زُهر و رشد مصرف داخلی، واردات گاز از اسرائیل که از میدان‌های لویاتان و تامار تأمین می‌شود، ارزان‌تر و سریع‌تر از LNG بود. وابستگی مصر به گاز اسرائیل، علاوه بر تامین نیاز داخلی، امکان صادرات مجدد به اروپا را نیز فراهم کرده و روایت قاهره به‌عنوان هاب منطقه‌ای انرژی را تقویت می‌کند. اما واقعیت این است که مصر دیگر تولیدکننده غالب نیست و به کشوری ترانزیتی وابسته به اسرائیل تبدیل شده است.

جنگ و استفاده سیاسی از گاز

این وابستگی تازه در بحبوحه جنگ اسرائیل علیه غزه بارزتر شده است. برای تل‌آویو، جریان بدون وقفه گاز به مصر و اردن پیام قدرت و دوام زیرساخت‌های خود را منتقل می‌کند. اما برای مصر، استفاده از گاز اسرائیل هزینه سیاسی بالایی دارد. دولت تلاش کرده ضرورت‌های اقتصادی را از حمایت از فلسطین جدا کند، اما این موازنه نتوانسته افکار عمومی را آرام کند.

پیامدهای بلندمدت و هشدار کارشناسان

کارشناسان می‌گویند وابستگی به گاز اسرائیل، اگرچه برای تامین برق و صنایع ضروری است، ابزار سیاسی را نیز در دست تل‌آویو قرار می‌دهد. استفاده از گاز به‌عنوان اهرم در بحران‌های منطقه‌ای، مدیریت بحران را بر حل واقعی مسائل اولویت می‌دهد و ملاحظات اخلاقی و امنیت ملی را تحت تأثیر قرار می‌دهد. همچنین، بحران اقتصادی، تورم و بدهی‌های سنگین دولت مصر را محدود کرده و امکان سرمایه‌گذاری مجدد در زیرساخت‌های انرژی داخلی را کاهش داده است.

گاز دیگر تنها یک مسئله فنی نیست

در نهایت، داستان زُهر و لویاتان بیش از یک بحران فنی یا کاهش تولید یک میدان گازی است. این حکایت مدلی است که برد کوتاه‌مدت را بر استراتژی بلندمدت ترجیح داده، مصرف بی‌رویه را بر اصلاحات ساختاری و روایت‌های انرژی مسلح شده را بر بازسازی جدی بخش انرژی اولویت داده است. گاز، امروز، بیش از هر زمان دیگری، به یک زبان سیاسی و استراتژیک تبدیل شده و مرز میان انرژی، جنگ و سیاست را کمرنگ می‌کند.

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha