دوم دی ماه، در واشنگتن سه سند رسمی مربوط به سه نشست ولادیمیر پوتین با رئیسجمهور جورج دبلیو بوش در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ منتشر شد.
بر اساس اطلاعات منتشر شده، این مجموعه به ۱۹ دیدار حضوری و ۷۳ تماس تلفنی میان پوتین و بوش در فاصله سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ اشاره دارد؛ با این حال، تاکنون تنها سه سند در دسترس عموم قرار گرفته است.
در متن حاضر، سند اول نه تنها بهعنوان یک گفتوگوی دوجانبه، بلکه در بستر تاریخی پایان جنگ سرد، فروپاشی شوروی و تلاش نافرجام برای تعریف نظم جدید امنیتی اروپا و جهان تحلیل میشود. تحلیل محتوای سند اول مربوط به نخستین ملاقات در ۲۶ خرداد ۱۳۸۰ سه ماه پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر است که کلیه مناسبات آمریکا با جهان و از جمله روسیه را تحت تأثیر عمیق قرار داد. مهمترین موارد مطرح شده در این سند به شرح زیر است:
۱. روابط استراتژیک و معاهده ABM: در این سند، اختلاف بنیادین دو طرف بر سر معاهده ABM آشکار است. دولت بوش این معاهده را میراثی محدودکننده از دوران جنگ سرد میدانست که مانع توسعه سپر دفاع موشکی در برابر «تهدیدهای نوظهور» مانند ایران و کره شمالی است. در مقابل، از نگاه روسیه، خروج آمریکا از ABM نه صرفاً یک تصمیم فنی، بلکه ضربهای به منطق بازدارندگی متقابل و نشانه بیاعتنایی واشنگتن به ملاحظات امنیتی مسکو بود. این اختلاف، یکی از نخستین شکافهای راهبردی جدی در روابط دو کشور پس از ۱۱ سپتامبر به شمار میرود.
۲. فروپاشی شوروی و احساس «فریبخوردگی»: پوتین در این مکالمه، فروپاشی شوروی را نه یک تحول طبیعی تاریخی، بلکه نتیجه مجموعهای از امتیازدهیها و عقبنشینیهایی میداند که به از دست رفتن نفوذ روسیه در اوکراین، قفقاز و آسیای مرکزی انجامید.
این روایت، بازتاب ذهنیت غالب نخبگان روس در آغاز دهه ۲۰۰۰ است؛ ذهنیتی که بعدها به یکی از پایههای سیاست خارجی تهاجمیتر روسیه تبدیل شد. در عین حال باید توجه داشت این برداشت، بیش از آنکه یک اجماع بینالمللی باشد، بازتاب تجربه و تفسیر خاص روسیه از نظم پساجنگ سرد است.
۳. چچن و اسلامگرایی رادیکال: پوتین جنگ چچن را در چارچوب مبارزه با «اسلامگرایی رادیکال» و نفوذ عناصر خارجی در روسیه صورتبندی میکند. او خروج روسیه در سال ۱۹۹۶ و بازگشت خشونت را شاهدی بر خطر رهاسازی این مناطق میداند. در اینجا، روایت امنیتی روسیه برجسته است، اما همزمان، انتقادات غرب نسبت به نقض حقوق بشر در چچن و استفاده ابزاری از «تروریسم» در متن سند کمتر بازتاب یافته است.
۴. بدهی خارجی روسیه و احساس تبعیض: پوتین از نحوه مدیریت بدهیهای خارجی روسیه گلایه میکند و آن را با برخورد آمریکا و غرب با کشورهایی مانند لهستان و مصر مقایسه میکند. این بخش نشان میدهد نارضایتی روسیه فقط امنیتی نبوده، بلکه ریشههای اقتصادی و حیثیتی نیز داشته؛ احساسی که روسیه را «بازنده بزرگ» نظم اقتصادی پساشوروی میدید.
۵. ایران، بازدارندگی هستهای و موشکی: در این سند بوش نگرانی جدی خود را از انتقال فناوری موشکی و تسلیحاتی روسیه به ایران مطرح میکند. پوتین در پاسخ، بر محدودسازی همکاریهای حساس تأکید کرده و حتی به ادعای خود تصریح میکند «هیچ شکی ندارد ایرانیها به دنبال سلاح هستهایاند». این اظهار نظر، بیش از آنکه بازتاب سیاست رسمی ایران در آن مقطع باشد، بیانگر نگاه بدبینانه کرملین و تلاش پوتین برای رفع سوءظن آمریکا نسبت به روسیه است. در عین حال نشان میدهد روسیه از همان زمان، در تنظیم مناسبات با آمریکا از کارت ایران بهرهبرداری میکرده است.
۶. پرسش درباره عادیسازی روابط ایران و آمریکا: پوتین با طرح احتمال عادیسازی روابط تهران- واشنگتن، تلاش میکند اتهامهای بوش را خنثی کند. پرسش در بستر دولت اصلاحات در ایران و طرح «گفتوگوی تمدنها» در آن زمان معنا پیدا میکند. رد قاطع این احتمال از سوی بوش و رایس، نشاندهنده محدودیتهای سیاست آمریکا در قبال ایران حتی در دورهای است که نشانههایی از تنشزدایی در تهران دیده میشد.
۷. کره شمالی و مناقشه ABM: پوتین سفر خود به کره شمالی را در ارتباط مستقیم با تلاش آمریکا برای خروج از ABM میبیند. از نگاه روسیه، واشنگتن با برجستهسازی تهدید پیونگیانگ (و ایران و عراق)، در پی مشروعیتبخشی به سیاست سپر دفاع موشکی بود؛ سیاستی که توازن راهبردی را به نفع آمریکا تغییر میداد.
۸. پاکستان و استاندارد دوگانه غرب: در سند، پاکستان بهعنوان نمونهای از «قدرت هستهای نظامیان حاکم »
مطرح میشود. اشاره به پاکستان، نقدی ضمنی به استاندارد دوگانه غرب است که در قبال برخی کشورها سختگیر و در قبال برخی مداراگر است؛ نقدی که بعدها به یکی از محورهای ثابت گفتمان روسیه تبدیل شد.
۹. افغانستان، طالبان و بنلادن: همکاری اطلاعاتی روسیه و آمریکا در افغانستان، تشکیل کارگروه مشترک و از دست رفتن برخی عوامل روسی نشان میدهد در این مقطع، سطحی از همپوشانی منافع وجود داشت. پرسش پوتین درباره راهبرد آمریکا در قبال طالبان، بیانگر تردید روسیه نسبت به افق حضور آمریکا در منطقه است؛ تردیدی که سالها بعد رنگ واقعیت به خود گرفت و جالبتر آنکه پس از گذشت بیش از دو دهه روسیه نخستین کشوری میشود که دولت طالبان را به رسمیت میشناسد.
۱۰. ناتو و احساس جاماندگی روسیه: پوتین با یادآوری تلاش شوروی برای پیوستن به ناتو در سال ۱۹۵۴ و موجهای گسترش پس از جنگ سرد، از احساس کنار گذاشته شدن روسیه سخن میگوید. در زمان این مکالمه (خرداد ۱۳۸۰)، دو موج اصلی گسترش ناتو تحقق یافته و موج سوم در راه بود.
۱۱. دموکراسی، اقتصاد بازار و هویت روسیه: بوش بر «غربی بودن» روسیه و ضرورت حرکت آن به سوی حاکمیت قانون، اقتصاد بازار و آزادی رسانه تأکید میکند. این در حالی است که آمریکا همزمان به بهانههایی چون حقوق بشر، از تعمیق روابط اقتصادی با روسیه پرهیز میکرد؛ تناقضی که به بیاعتمادی متقابل دامن زد.
۱۲. آزادی رسانه و پرونده گوسینسکی: پوتین برخورد با رسانههای وابسته به الیگارشها را مبارزه با فساد معرفی میکند نه محدودسازی آزادی مطبوعات. با این حال، در ادبیات تحلیلی، پرونده گوسینسکی نقطه عطفی در مهار رسانههای مستقل و تمرکز کنترل رسانهای در دست کرملین تلقی میشود؛ موضوعی که شکاف هنجاری روسیه و غرب را عمیقتر کرد.
۱۳. کوبا، عراق و همکاریهای محدود: اشاره پوتین به سفر به کوبا برای حل یک پروژه نیروگاه هستهای و احتمال همکاری در موضوع عراق، نشان میدهد در این مقطع هنوز امکان همکاریهای موردی وجود داشته؛ هر چند این امکان هرگز به شراکت راهبردی پایدار تبدیل نشد.
۱۴. WTO، جکسون–ونیک و رابطه اقتصادی با غرب: پوتین از تداوم اصلاحیه جکسون–ونیک به عنوان نماد بیاعتمادی آمریکا به روسیه گلایه میکند و وعده بوش برای لغو آن پس از پیوستن روسیه به WTO را یادآور میشود. این بخش نشان میدهد حتی در حوزه اقتصاد، میراث جنگ سرد یک دهه پس از آن همچنان سایه خود را بر روابط دو کشور حفظ کرده بود. نتیجه سند اول تصویری از «لحظه فرصت» در روابط روسیه و آمریکا ارائه میدهد؛ لحظهای که در آن امکان همگرایی وجود داشت، اما بهتدریج زیر فشار بیاعتمادی متقابل، گسترش ناتو، خروج از ABM و اختلافات هویتی از دست رفت. این سند نشان میدهد بسیاری از ریشههای تقابل امروز روسیه با آمریکا، نه در سالهای اخیر، بلکه در همان ابتدای قرن بیستویکم شکل گرفتهاند.
۸ دی ۱۴۰۴ - ۰۳:۰۷
کد خبر: ۱۱۲۰۵۴۱
دوم دی ماه، در واشنگتن سه سند رسمی مربوط به سه نشست ولادیمیر پوتین با رئیسجمهور جورج دبلیو بوش در سالهای ۲۰۰۱، ۲۰۰۵ و ۲۰۰۸ منتشر شد.
زمان مطالعه: ۵ دقیقه
منبع: روزنامه قدس



نظر شما