مقایسه جایگاه استقلالِ موسوم به «تیم کهکشانی» با بودجهای که گفته میشود به مرز پنج همت رسیده، با تیم نوبنیاد و کمهزینه چادرملوی اردکان، پاسخ روشنی به این سؤال میدهد؛ پاسخی که برای مدیران فوتبال چندان خوشایند نیست.چادرملو، تیمی که نه ستارههای پرزرقوبرق دارد و نه قراردادهای نجومی، با تکیه بر اعتماد به یک مربی جوان، استفاده از بازیکنان باانگیزه و عمدتاً بومی، و مهمتر از همه مدیریت بیحاشیه توانسته تا اینجای لیگ بالاتر از استقلال و حتی تراکتور بایستد و مقابل تیمهای پرهزینه نیز نتایج قابل قبولی بگیرد.
این اتفاق تصادفی نیست؛ محصول یک انتخاب مدیریتی آگاهانه است.در سوی مقابل، استقلال با انبوهی از نامها، هزینهها و انتظارات، هنوز نتوانسته به تناسب سرمایهگذاری انجامشده، ثبات فنی و هویتی پیدا کند. تیم کهکشانی وقتی فاقد انسجام، صبر مدیریتی و آرامش محیطی باشد، بیش از آنکه قدرتزا باشد، به منبع فشار و حاشیه تبدیل میشود. فوتبال نشان داده که ستارهها بدون ساختار، الزاماً تیم نمیسازند.
آنچه چادرملو را از بسیاری از باشگاههای پرمدعا متمایز کرده، درک درست از مدیریت منابع محدود است؛ یعنی پذیرش واقعیتها، پرهیز از تصمیمهای هیجانی، اعتماد به جوانها و دوری از فضای دلالمحور و حاشیهساز. چنین مدیریتی شاید تیترساز نباشد، اما در جدول لیگ بهخوبی دیده میشود.پیام نیمفصل لیگ روشن است:در فوتبال امروز ایران، مدیریت در کنار انگیزه، نظم و اعتماد به سرمایه انسانی، هنوز بهتر از پولِ بیبرنامه جواب میدهد. باشگاهی که بداند چه میخواهد و برای آن صبر کند، حتی با بودجه کمتر میتواند بالاتر از میلیاردرها بایستد.لیگ برتر بار دیگر ثابت کرد که اگرچه پول شرط لازم موفقیت است، اما بدون مدیریت حرفهای، تنها عددی بزرگ در ترازنامه خواهد بود؛ عددی که نه قهرمانی میآورد و نه آرامش.



نظر شما