جالب است بدانید که ایران تا اوایل سال 1323ش فاقد مکانی مستقل و دارای امکانات حداقل جهت نگهداری زندانیان زن (که بعضاً نیز بی گناه بودند) بود و این امر نیز صدقه سری شاهان مستبد و خوش گذر پهلوی و قجری محسوب می شد!
در سند شماره 4122 اسناد وزارت کشور مورخه ی 26/3/1323 وضعیت زندان زنان که خانه ای استیجاری بیش نبوده است چنین توصیف شده است:
وضع این محل نیز به طوری است که سخت ترین قلب ها را متأثر نموده و خونسردترین اشخاص را مجبور می کند که مدت ها در اطراف این مؤسسه تفکر نماید. عده ای از زنان که به تهمت قتل و دزدی در این زندان به سر می برند، دشوارترین مرحله زندگانی خود را به سر می برند. کوچک ترین توجهی به وضع نظافت و بهداشت آن ها نشده و اشخاصی که فاقد لباس شخصی می باشند به لباس مردانه (پیراهن خیلی کوتاه و شلوار کوتاه) ملبس هستند، تعداد قلیلی فقط دارای یک پتو هستند و تعدادی از داشتن آن هم محروم و وسیله دیگری برای خوابیدن و استراحت ندارند. اتاق غذاخوری این زندان بسیار کثیف و یک قطعه مشمع پاره و مندرس روی میز نهارخوری را پوشانیده است. دو نفر از زندانیان شکایت می نمودند که همواره از طرف رصدبان افغانی که هر روز یک مرتبه نگهبانی آن جا را به عهده دارد، کتک می خورند و ناسزا می شنوند، یک نفر به اسم ربابه فرزند ملاحسین بدون تقصیر سیزده ماه است، زندانی است، کوچک ترین توجهی به حال او نشده است، این موضوع مورد گواهی افسر نگهبان وقت نیز بود.
این زندان به وسیله پنج پاسبان حفاظت می گردد که تا این تاریخ لباس تابستانی مقرره خود را دریافت نکرده و هنوز ملبس به لباس زمستانی هستند و یک نفر از همین پاسبانان اظهار می نمود که شش ماه حقوق نیز طلب دارد. به طور کلی در این مؤسسه ممکن است با جزئی توجهی از استعداد مخصوص زنان استفاده کرده، آن ها را به کارهای دستی ظریف و کارهای اختصاصی دیگر از قبیل قالیبافی، پارچه بافی، جوراب بافی و غیره وادار کرد تا، از این راه بدون تحمیل تودجه، هم کمکی به طرز زندگانی داخلی آنان شود، هم وسیله ای برای سرگرم کردن و تهذیب اخلاق آنان فراهم کرد.
در واقع از اسناد و مدارک موجود برمی آید که تا اوایل سال 1332 ش زندان مخصوص زنان در ایران وجود نداشته است، زیرا تا سال 1332 زندان زنان عبارت بود از یک خانه اجاره ای در یکی از محلات شهر تهران، که دارای حیاط بزرگ و اتاق های متعددی بود، ولی در تاریخ فوق یعنی سال 1332 به علت گرانی اجاره منزل، اداره زندان ها تصمیم گرفت که زندانیان زن را به زندان قصر منتقل کند. بنابراین بی درنگ حیاط دارالتأدیب که در گوشه شمال غربی زندان قصر وجود داشت، تخلیه شد و در اختیار زندان زنان قرار گرفت.
احمد هومن نیز در کتاب خود به نام زندان و زندانیان یا رژیم پنی تانسیس درباره ی این زندان می نویسد:
این زندان که در قسمت شرقی زندان شماره دو است، دارای اتاق های متعدد، حمام و زایشگاه و بیمارستان است، تا به حال سعی کرده اند مأموران این زندان را از بین زنان انتخاب کنند، ولی غالباً پاسبانان مأمور مراقبت می شوند.
منابع:
1- ربیعی، ناصر؛ احمد راهرو خواجه. تاریخ زندان در عصر قاجار و پهلوی، تهران: ققنوس، 1390.
2- هومن، احمد. زندان و زندانیان یا رژیم پنی تانسیس، تهران، بی نا، 1339.
3- اسناد وزارت کشور، ش 4122، 26/3/1323.



نظر شما