یه گزارش قدس انلاین،یکی از اقداماتی که محمدرضا در زمان قدرت خود از آن دریغ نمی نمود، تحقیر زیردستان بود و حتی به صمیمی ترین دوستان و امرای مملکتی خود نیز رحم نمی کرد به نحوی که حسینیان می نویسد:
علم وزیر دربار، از اینکه شاه نخست وزیرش هویدا را سخت تحقیر می کرد، لذت می برد. او در توصیف روحیه ی شاه می نویسد: «همان گونه که خدا یکی است، شاه هم یکی است. هر قدر زیردستانش بیشتر تحقیر شوند، او بیشتر خوشش می آید.»
شاه حتی وزیران خود را «الاغ هایی» می نامید که به «دردی» نمی خورند. او برای هر یک از زیردستان خود نامی تحقیرآمیز گذاشته بود و در دربار آن ها را با این نام ها صدا می زدند. شاه، عقل منفصل خود و دوست دوران کودکی و نوکر وفادار خود یعنی ژنرال حسین فردوست را «خردوست» صدا می کرد و نوکری مانند ارتشبد نعمت الله نصیری را که به خاطر شاه دست به هر جنایتی می زد، «نعمت خرگردن» صدا می زد. ملکه ی مادر علت انتخاب این نام را برای نصیری، داشتن «گردن کلفتی مثل خر» می دانست. ارتشبد عباس قره باغی، رئیس ستاد مشترک ارتش شاهنشاهی ایران، با آن همه عظمت و یال و کوپال، در دربار «پشکل» خوانده می شد.
این روحیه حتی در نزدیکان دربار تأثیر کرده بود و به ادارات دولتی نیز سرایت کرده بود. اردشیر زاهدی، داماد شاه و وزیر امور خارجه، برای هر معاونی نامی را انتخاب کرده بود. زاهدی در هنگام کار هرگاه می گفت: «بی شرف یا حرامزاده به اتاقش بیاید، همه فوراً درک می کنند منظور او چه کسانی هستند.»
روش دیگر تحقیر که شاه از آن لذت می برد، دلقک بازی بود. شاه از محمود حاجبی رئیس فدراسیون تنیس روی میز و همنشین ثابت شاه در قمار می خواست که «صدای خر در بیاورد. حاجبی با استادی تمام عرعر می کرد و حاضرین از خنده روده بر می شدند.» استهزای شخصیت های درجه اول کشور، امر رایجی در دربار بود. قلی ناصری، دلقک معروف دربار که به «کریم شیره ای» اعلیحضرت معروف بود با ادای هویدا را سخت تحقیر می کرد. به گزارش فریده دیبا، در یک مهمانی که در کاخ شمس برگزار شده بود، قلی ناصری با «تقلید صدا و حرکات هویدا سنگ تمام گذاشت و به خصوص حرف هایی را زد و اداهای زنانه ای را درآورد که مخنث بودن هویدا را نشان می داد. شاه و میهمانان فوق العاده شاد شدند و خیلی زیاد خندیدند... هویدا رنگش سفید شده بود و بیچاره مثل کسی که برق او را گرفته باشد خشک و بی حرکت در جایش میخکوب شده بود.»
منابع:
1- علم، امیراسدالله. یادداشت های علم، تهران: انتشارات معین و مازیار، 1380.
2- دیبا، فرح. دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: به آفرین، 1381.
3- انصاری، احمدعلی. پس از سقوط، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش سیاسی، بی تا.
4- حسینیان، روح الله. چهارده سال رقابت ایدئولوژیک در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.



نظر شما