تحولات منطقه

قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: متأسفانه یکی از جلوه های بارز و منفی قدرت، در اکثر افراد، جدا شدن از مردم و دوستان صمیمی و حتی بی احترامی به آن هاست که بی شک، محمدرضا پهلوی که دست پرورده ی رضاشاه بی عفت و لجام گسیخته بود، در این امر نیز گوی سبقت را از پدر خود ربوده بود!

نام های مستعار دوستان محمدرضا پهلوی چه بود؟
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

یه گزارش قدس انلاین،یکی از اقداماتی که محمدرضا در زمان قدرت خود از آن دریغ نمی نمود، تحقیر زیردستان بود و حتی به صمیمی ترین دوستان و امرای مملکتی خود نیز رحم نمی کرد به نحوی که حسینیان می نویسد:
علم وزیر دربار، از اینکه شاه نخست وزیرش هویدا را سخت تحقیر می کرد، لذت می برد. او در توصیف روحیه ی شاه می نویسد: «همان گونه که خدا یکی است، شاه هم یکی است. هر قدر زیردستانش بیشتر تحقیر شوند، او بیشتر خوشش می آید.»

شاه حتی وزیران خود را «الاغ هایی» می نامید که به «دردی» نمی خورند. او برای هر یک از زیردستان خود نامی تحقیرآمیز گذاشته بود و در دربار آن ها را با این نام ها صدا می زدند. شاه، عقل منفصل خود و دوست دوران کودکی و نوکر وفادار خود یعنی ژنرال حسین فردوست را «خردوست» صدا می کرد و نوکری مانند ارتشبد نعمت الله نصیری را که به خاطر شاه دست به هر جنایتی می زد، «نعمت خرگردن» صدا می زد. ملکه ی مادر علت انتخاب این نام را برای نصیری، داشتن «گردن کلفتی مثل خر» می دانست. ارتشبد عباس قره باغی، رئیس ستاد مشترک ارتش شاهنشاهی ایران، با آن همه عظمت و یال و کوپال، در دربار «پشکل» خوانده می شد.

این روحیه حتی در نزدیکان دربار تأثیر کرده بود و به ادارات دولتی نیز سرایت کرده بود. اردشیر زاهدی، داماد شاه و وزیر امور خارجه، برای هر معاونی نامی را انتخاب کرده بود. زاهدی در هنگام کار هرگاه می گفت: «بی شرف یا حرامزاده به اتاقش بیاید، همه فوراً درک می کنند منظور او چه کسانی هستند.»

روش دیگر تحقیر که شاه از آن لذت می برد، دلقک بازی بود. شاه از محمود حاجبی رئیس فدراسیون تنیس روی میز و همنشین ثابت شاه در قمار می خواست که «صدای خر در بیاورد. حاجبی با استادی تمام عرعر می کرد و حاضرین از خنده روده بر می شدند.» استهزای شخصیت های درجه اول کشور، امر رایجی در دربار بود. قلی ناصری، دلقک معروف دربار که به «کریم شیره ای» اعلیحضرت معروف بود با ادای هویدا را سخت تحقیر می کرد. به گزارش فریده دیبا، در یک مهمانی که در کاخ شمس برگزار شده بود، قلی ناصری با «تقلید صدا و حرکات هویدا سنگ تمام گذاشت و به خصوص حرف هایی را زد و اداهای زنانه ای را درآورد که مخنث بودن هویدا را نشان می داد. شاه و میهمانان فوق العاده شاد شدند و خیلی زیاد خندیدند... هویدا رنگش سفید شده بود و بیچاره مثل کسی که برق او را گرفته باشد خشک و بی حرکت در جایش میخکوب شده بود.»

منابع:
1- علم، امیراسدالله. یادداشت های علم، تهران: انتشارات معین و مازیار، 1380.
2- دیبا، فرح. دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: به آفرین، 1381.
3- انصاری، احمدعلی. پس از سقوط، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش سیاسی، بی تا.
4- حسینیان، روح الله. چهارده سال رقابت ایدئولوژیک در ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علي IR ۰۸:۱۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
    27 0
    اين محمدرضا به دوستاش رحم نميكرده ، اون وقت ميخواسته به مردم ايران رحم كنه!!!!!!!
  • احمد IR ۰۸:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۹
    28 0
    زيبا بود و تا حالا اينو نميدونستم كه چقدر اين آدم نامرد بوده.
  • مجيد IR ۱۱:۵۴ - ۱۳۹۲/۰۳/۲۹
    1 0
    جائي که عقاب پر بريزد=از پشه لاغري چه خيزد! شما نقل قولهائي ازافرادي که پژوهشگرند،وبااستناد به کتابهائي که دراين باره نوشته شده،مطالبي نوشته ايد افراد عادي نظيرمن از زوايا وگوشه هائي که نوشته ايد،بي اطلاعيم ولي با مطالعه خاطرات علم چنين مستفاد ميشود،که ،تمسخرشاه نسبت به هويدا،جنبه سياسي داشت،پيش ازآنکه جنبه طنزويا مجلس آرائي داشته باشد،طبق نوشته علم،شاه بطورعلني هفته اي يکي،دو بار با فواحش داخلي وخارجي حشرو نشرداشت،وچون فرح حاضربه تحقيرنبود،دائما" درگيري هاي معمول و اختلاف نظرهاي مشکلي بين آندو،حتي درحضورمهمانان رسمي شاه بوقوع مي پيوست،بهمين خاطرفرح تصميم گرفت بخاطرکوبيدن علم که دلال اينکاربود،با هويدا باندي را دردرباربنفع خود درست کند،بهمين خاطرنه علم چشم ديدارهويدارا داشت ونه هويدا،تحمل علم را ميکرد.شاه بخاطرحفظ علم که دوست ومشاورش بود،هويدارا درمجامع غيررسمي ( مهمانيها ) دست ميانداخت