مادر شوهرش با افتخار به او میگوید: میشه بیای با هم سیب زمینی رو سرخ کنیم و کم کم میز رو بچینیم. عروس جوان پاسخ میدهد: من بلد نیستم سیب زمینی سرخ کنم. همون اولم گفتم که آشپزی بلد نیستم!
سیمای زنانه مادری
تغییر و تحولات جامعه امروزی را نمیتوان انکارکرد، بخصوص وقتی آثار آن بر کانون خانواده نیز سایه افکنده است. اما زنان امروزی ما تا چه حد درانجام وظایف خود با این تحولات همسو هستند؟
فاطمه فولادی، کارشناس ارشد کتابداری که مطالعاتی در این خصوص داشته، میگوید: امروزه نمیتوان سطح گسترده تغییرات را در اجتماع نادیده گرفت. تحولاتی که گستردگی فناوریهای نوین نمود عینی و محسوس آن به شمار میرو د. بنابراین زنان نیز برای حضور مؤثر به عنوان مادر، در چنین جامعهای نیازمند تغییر در کارکردهای پیشین خود هستند. این امر نیز محقق نمیشود مگر اینکه به خودشناسی و توانمندی رسیده و وظایف خود را ارزیابی و بازنگری کنند.
وی میافزاید: اینکه تأکید میکنیم، زنها باید مادری به روز باشند، به معنای نفی و رد وظایف مادری به عنوان کارکردی سنتی نیست، زیرا یک مادر در تمام ادیان، فرهنگها و زمانها مسؤولیت تربیت نسل را برعهده دارد. این گونه چنانچه قرار است زن در تامین اقتصادی خانواده مشارکت داشته باشد باید محاسبه کند در این به دست آوردن چه مسایل وفرصتهایی را ازدست میدهد.
زنان، دنبال مرد شدن نباشند!
وی ادامه میدهد: من به دوستان شاغل و حتی مردانی که زنانشان گرفتار چند پیشگی شدهاند، میگویم: شما میدانید در برابر 700 یا 800 هزارتومان درآمد بیشتر چه فرصتهای ارزشمند خانوادگی را از دست میدهید؟ این در حالی است که بنابر باورهای نادرست سالهاست برای نشان دادن برتری و ارزشمندی نقش زنان درجامعه، جایگاه آنها را در قالب مردانه ارزیابی میکنند. حال آنکه زنان مایه آرامش و نماد عاطفه هستند. از این رو بزرگان دین و حتی صاحبنظران تربیتی تاکید میکنند اگر به زنان یک بار بگویید: «دوستت دارم» آنها سالها از خاطر نمیبرند. همان گونه که به مردها اگر بگویید: «من به شما افتخار میکنم.» این سخن را فراموش نخواهند کرد.
بنابراین با هر انگیزه و نیتی باید تلاش کرد حضور اجتماعی زن و نقشهای نوین او صدمهای به ذات زنانه و مسؤولیتهای اصیل او وارد نکند. گرچه لازمه زندگی امروزی مشارکت اقتصادی زن میباشد، اما گاه شاهدیم برخی زنان برای حفظ اشتغال و درآمد بیشتر تن به چند پیشگی و اضافه کاری میدهند که این مسأله باعث تضعیف روحیه مهرورزی و فرسایش روحی و عاطفی زن میشود. بدین ترتیب امنیت عاطفی خانواده نیز دستخوش آسیب شده وحتی فرزندان از چترحمایتی و نظارت تربیتی والدین دور میشوند.
به باور من حتی زنها نباید از اینکه به عنوان موجودی مهر طلب و جمال پسند شناخته شوند، احساس ضعف و کاستی کنند، زیرا این صفات برای آنها مزیت و هنر محسوب میشود.
مادری به سبک مدرن
مادر هنوز پنجاه سالگی را تمام نکرده که بارها انتقادها و ایرادهای پسر جوانش را شنیده است: مامان! شما واقعا چطوری میتونی این طوری زندگی کنی؟ زمونه عوض شده؟!
زهرا مرادی، مشاور خانواده درباره وظایف زنان در جامعه امروزی میگوید: درحال حاضر کمتر فردی است که در زندگی خود از ابزار نوین و مدرن بهره نبرد و ضرورت وجودش را نپذیرد. بدین ترتیب نمیتوان افکار و برنامههای مرتبط با این گونه زندگی را نادیده گرفت. در واقع وقتی خانمی اصرار دارد آخرین وسایل برقی را در خانه داشته باشد، نمیتواند شیوهها و راهکارهای مرتبط با این ابزار را در تعامل با اعضای خانواده نادیده بگیرد، زیرا مسؤولیت مادر امروزی تنها در انجام وظایف متعارف همانند پخت و پز خلاصه نمیشود، زیرا توقعات و نیازهای فرزندان نیز تغییر کرده است. در40-50 سال پیش دختران در14-15 سالگی و پسرها در 19-20 سالگی ازدواج میکردند و خانواده تشکیل میدادند، اما حال سن ازدواج به بالای 27 سال رسیده است. به طورحتم خواستهها و دغدغههای جوان 27 ساله امروز متفاوت از دختر14 ساله دیروز است. پس باید بر همین اساس برنامه ریزی و عمل کرد.
مادران باید «آگاه به زمانه» باشند
وی ادامه میدهد: زمانی یک مادر میتواند هدایتگر فرزندان باشد که خود به آگاهی رسیده و تغییرات زمانه را بپذیرد. اماگاه مادران نه تنها منکر این تغییرات شده، حتی آنها را محدودکننده و آسیب زا میدانند. بنابراین در برابر آن جبهه میگیرند، حال آنکه باید عناصر مثبت این دگرگونیها را پذیرفت و از مزایای آن سود جست.
فولادی نیز معتقد است: نفوذ ابزار رسانهای، نحوه روابط و تعامل اجتماعی گسترده از مسایلی است که در زندگی امروزی مشهود است. از این رو والدین بخصوص مادران نمیتوانند با تأکید بر اینکه فرزندشان به این فضاها دسترسی ندارد یا از آن دور است، اظهار خشنودی و یا موفقیت در تربیت کنند، زیرا این تحولات به لایههای زیرین باورها و ساختارهای زندگی نفوذ کرده و حذف و محدود ساختن آن، راهکار مقابله با تأثیرهای آن نیست، بلکه یکی از راهکارهای اثر بخش در مقابل آسیبهای احتمالی تحولات موجود، آشنایی با زیر و بمهای آن است. البته به نظر من، مهمترین ابزاری که میتواند مادر را در فرزند پروری یاری کند، استفاده از هنر مهروزی و همدلی او با فرزند است. به طوری که فرزند نیز مادر را امین دانسته و اسرار خود را بیواهمه با او در میان میگذارد.
وی ادامه میدهد: دراطراف ما جوانان بسیاری عضو شبکههای مجازی و اتاقهای گفت وگو هستند. درحال حاضر نیز با ابزار رسانهای پیشرفته نمیتوان مانع این حضور شد، اما واکنش والدین در برابر این مساله نیز متفاوت است. گروهی سرسختانه حضور در این فضاها را در خانواده منع میکنند، بدون آنکه بدانند یا بپذیرند، این فرزند میتواند در دانشگاه، کافی نت و مکانهای دیگر به اینترنت دسترسی داشته باشد. والدین دیگری اما این ابزار را پذیرفته و با علم به آسیبهای آن برای فرزندان چارچوبهایی را در نظر میگیرند که عنصر اصلی آن رابطه سالم با فرزند است. به گونهای که فرزند برای رهایی از اما واگرها و بازخواستها، ناگزیر به پنهان کاری نباشد.
وقتی کارکرد خانواده به هم می ریزد
مراسم مذهبی درخانه دوستی برگزار میشود. سخن واعظ به ساده زیستی و پرهیز از تجمل میرسد. نگاهم در سالن میچرخد. فضا چندان با صحبتهای سخنران هماهنگ نیست، از میهمانان تا میزبان همه، به شکل دیگری هستند. اشرافی و مجلل!
فاطمه فولادی میگوید: وقتی در جامعه شاهد آسیبهایی همانند طلاق هستیم، یعنی کارکرد خانواده دچار اختلال شده و این به معنای ایراد در کارکرد اعضای خانواده است. این چالش نیز اصلاح نمیشود مگر آنکه آموزش مادران آن هم از سوی گروههای مرجع جدیتر گرفته شود. از این گروهها میتوان به رسانهها و نهادهای دینی اشاره کرد، زیرا بن مایه جامعه ایرانی دینی بوده و براساس مقتضیات زمان، این نهادها باید درکارکرد خود نیز دگرگونی ایجاد کنند. چنانکه در مساله جنبش تنباکو، نهادهای دینی با رنگ و بوی سیاسی ظاهر شده و استقلال و اقتدار کشور را صیا نت کردند. در حال حاضر نیز با توجه به شرایط زمانه باید به تبیین احکام و آموزههای دینی بپردازند، زیرا از مسؤولیتهای عمده نهادهای دینی باید حفظ کیان و اصالت خانواده باشد.
وی اضافه میکند:گاه با افرادی مواجه میشویم که ناآگاهانه و حتی مغرضانه با انگشت گذاشتن روی موارد حقوق و مسوولیت زنان در جامعه اسلامی، معتقدند: نگاه اسلام به زن عادلانه نیست، چون برای نمونه چند همسری را ترویج کرده است. بدین ترتیبگاه شاهد انفعال زنان حتی اقشار فرهیخته دراین زمینه هستیم. گروهی نیز درحد دانش خود به تصحیح این باورها میپردازند، چنانکه من که دانش کافی درعلوم دینی ندارم، براساس باورهای قلبی خود در دفاع از اسلام پاسخ میدهم: شما که روشنفکر و امروزی هستید چند بار نه به دلیل مسایل معنوی که فقط بر اساس رابطه عاطفی و مهر پدری پیش پای دختران بلند شدید؟ حال آنکه در سیره حضرت رسول اکرم (ص) و دیگر بزرگان دینی ما رفتارهای تکریم آموزی با زنان میبینیم که سابقه نداشته است و حتی امروز نمیبینیم. - زیرا: اسلام به ذات خود ندارد عیبی / هر عیب که هست از مسلمانی ماست - به هرحال در رویارویی با این شبهه افکنیها وظایف نهادهای دینی سنگینتر شده است.
جایگاه مناسب زن
چند سالی است برنامه ریزان کشور برای ارتقای جایگاه مادری طرحهایی همانند احتساب خانهداری به عنوان یک شغل مطرح کردهاند؛ طرح و بحثهایی که به فرجام نرسیده است.
مرادی در این زمینه میگوید: زمانی میتوان نقش زن و مادر را در جامعه تبیین و تایید کرد که این نقش و آثار آن را پذیرفت. در غیر این صورت قوانین و طرحهایی که تاثیرش در حد سیاه کردن کاغذ است نمیتواند این جایگاه را تقویت کند. زمانی هم که زنی نتواند جایگاه مناسب خود را پیداکند، نمیتوان نقش مؤثری در فرهنگ سازی وپرورش نسل داشته باشد.
وی میافزاید: برای آنکه زنان نقش موثری داشته باشند باید جایگاه متناسب با شرایط را برای آنها تعریف و زمینههای این حضور را نیز فراهم کنیم. ازموارد این مساله همسویی و هماهنگی عناصر موثر نظیر عرف وفرهنگ وقانون است. اگر باور عرفی ما تأکید میکند «مهریه را کی داده کی گرفته» قانون نمیتواند در احقاق حقوق زن مؤثر باشد.
فولادی نیز با اشاره به تقابل و تعارض میان عناصری همانند عرف و آموزههای دینی میگوید: گرچه سالهاست براصلاح سبک زندگی و تقویت باورهای دینی در افراد تأکید میشود، اما شاهد نمود واقعی دین در زندگیها نیستیم. این درحالی است که اغلب ما به انجام فرایض و مناسک دینی معتقد هستیم. ازدلایل این مساله همسو نبودن باورهای عرفی و فرهنگی با آموزههای دینی است. چنانکهگاه با تأکید دین بر اجرای مکارم اخلاق و پرهیز از تجمل گرایی، تکریم زنان، شاهدیم مردم گونهای دیگر عمل میکنند، درحالی که باید باورهای دینی عمیق در زندگیها ساری وجاری باشد. بدین ترتیب باید نقش وکارکرد زن امروزی را نیز در چارچوب هماهنگ این عناصر باز تعریف کنیم.
رسانهها غافل از چهره راستین زن امروزی
وی تأکید میکند: برای این تحولات باید زیر ساختها دگرگون شود. نظام آموزشی ما باید بپذیرد که با اصرار بر محفوظات و نظریهها نمیتواند کارآیی داشته باشد. رسانه ما بخصوص تلویزیون نیز باید کارکردی متفاوت از آنچه داشته، ارایه کند. بدین ترتیب دست از برنامههای سطحی و آثار کم جان بردارد و چهره واقعی زن امروزی را با نتیجه گیری مؤثر نشان دهد. چنانکه در زندگی امروزی کم نیستند زنانی که با وجود محدودیتهای اقتصادی و مشکلات متعدد همراه و همپای همسر، خانواده را حفظ میکنند.
بدین ترتیب پس از نمایش آثار سینمایی و تلویزیونی فاخر اجتماعی فرصتی برای آسیبشناسی به کارشناسان دهند تا پیامهای این آثار به روشنی و مؤثر به جامعه منتقل شود.
مرادی نیز معتقد است: از بسترهایی که میتواند نقش و جایگاه حقیقی زن را تثبیت و ارایه کند رسانههای تصویری است. درحالی که اغلب این فضاها با سهل انگاری تصویر تحریف شده زن را نشان میدهند. چنانکه گاه به سیمای سخیف و بزک کرده زن، بسنده میکنند، حال آنکه حقیقت جایگاه زن طور دیگری است.
بنابراین بانوان انتظار دارند سیمای واقعی آنها بدون تحریف و به دور از افراط و تفریط نشان داده شود. از این رو همان گونه که نمایش یک زن در قالب راننده خودرو سنگین برای او ارزشمندی ندارد، همان طور نیز چهره زنی در چرخه روابط بیهوده و ازدواج پنهانی قابل قبول نیست.



نظر شما