به گزارش قدس آنلاین و به نقل از ایرنا، «مونت ماترس» نویسنده این گزارش آورده است: «بخشی از بی ثباتی در اتحادیه اروپا در یونان به عنوان یکی از اعضای «قدیمی تر» اتحادیه اروپا و عضوی از منطقه شنگن تجلی یافته است. از وقتی همسایه شمالی یونان، مقدونیه و از جمهوری های سابق یوگسلاوی سابق، مرزهای خود را بست، هزاران پناهجو و مهاجر در یونان گرفتار شده اند.
یونان هنوز هم در شوک ناشی از شش سال بحران اقتصادی شدید بسر می برد و جمعیت این کشور با نرخ بالای بیکاری و سیاست های ریاضتی دشوار دست و پنجه نرم می کند؛ وضعیتی که یونان را با شرایط سخت تری برای مقابله با بحران پناهجویان و آوارگان مواجه کرده است.
علاوه بر این، یونان همان طور که درباره سایر کشورهای اروپایی نیز صدق می کند، آمادگی چنین جابجایی دائمی و خشونت آمیز جمعیتی را نداشت. هیچ کشوری در اتحادیه اروپا نمی توانست آمادگی چنین تراژدی را داشته باشد و هیچ کشوری آمادگی مقابله موثر با چنین رویدادی را در یک دوره زمانی کوتاه ندارد.
چنین وضعیتی اکنون وخیم تر شده است. هزاران پناهجو، خود را در وضعیتی متزلزل، نه تنها در جزایر دریای اژه بلکه بندر پیرائوس یونان و در قلب آتن و منطقه مرزی «آیدومنی» (روستایی در یونان)، می بینند.
تصمیم مقدونیه برای بستن مرزهایش و پذیرش صرفا تعداد اندکی از سوری ها، تهدید تسریع در بروز تنش و تبدیل شدن آن به تنش هایی خشونت آمیز را به دنبال دارد.
به نظر می رسد که یونان به رغم اعلام صریح حمایت از این کشور از سوی برخی از رهبران اروپایی، تنها مانده است.
این در حالیست که رهبران سیاسی اتحادیه اروپا بر اساس منافع سیاسی شان برای رفع بحران کنونی تلاش می کنند. در برخی از کشورهای اروپایی، دوره انتخابات و برگزاری همه پرسی ها پیش رو است و در برخی دیگر نتایج نظرسنجی ها گویای آن است که بحران پناهجویان بشدت به وجهه سران کشورها آسیب رسانده و به اروپاستیزی و اروپا هراسی کمک کرده است.
در حقیقت، مساله پناهجویان در صدر اولویت های سیاسی بسیاری از اعضای جدیدتر اتحادیه اروپاست. در انگلیس که دوران حساس برگزاری همه پرسی ماندن یا خروج از اتحادیه اروپا را پشت سر می گذارد، وضعیت کنونی فضای مناسبی را برای واکنشی متوازن فراهم نمی آورد به ویژه با توجه به این حقیقت که این کشور با مشکل اردوگاه جنگل در بندر کاله (فرانسه) و جنون تلاش پناهجویان برای رسیدن به انگلیس مواجه است.
این حقیقت همچنان وجود دارد که بحرانی واقعی و در واقع تنها بحران واقعی که اتحادیه اروپا از بدو پیدایش با آن مواجه بوده است، به طور مستقیم آینده این اتحادیه را تهدید می کند. کشورهای این منطقه یکدیگر را در چنین بحرانی مقصر می دانند و فقدان مفهوم انسجام و وحدت در برخی کشورهای عضو دقیقا بر خلاف اهداف واقعی این اتحادیه است.
بحران پناهجویان و آوارگان باید در اتحادیه اروپا، به عنوان یک ماهیت متحد و یکپارچه حل شود و برخی از اعضا بر اساس قابلیت های اقتصادی و امتیازات خود در حل این بحران کمک کنند.
هر گونه گمانه زنی بر اساس نیازهای انتخاباتی ملی و برخلاف چنین مسیری، به طور مستقیم آینده اروپا را تهدید می کند.»