رئیسجمهور مستعفی و فراری یمن که در ریاض اقامت دارد، همچنین سرلشگر«علی محسن الاحمر» را به عنوان معاون خود منصوب کرد. الاحمر با حزب الاصلاح و گروه تروریستی «القاعده» در یمن ارتباط دارد.
این انتصابها زمانی معنادارتر میشود که به گفته «محمدعلی الدیلمی» تحلیلگر سیاسی یمن، عربستان از متحدان خود که عناصر القاعده باشند خواست خالد بحاح را در هتل قصر عدن ترور کنند که در این حمله که دیماه گذشته صورت گرفت دهها تن از نگهبانان هتل که وابسته به امارات بودند و همچنین چندین سرباز مزدور همراه کشته شدند اما بحاح جان سالم به در برد.
این امر از یک سو نشان میدهد که عربستان در مرحله کنونی امیدوار و بر این باور است که میتواند با جنبش انصارالله و حوثیهای یمن به یک توافق سیاسی دست یابد و در حال زمینه سازی برای مذاکرات آتی در ماه آوریل(خردادماه) است.
از اینرو حکومت عربستان میکوشد تا با حذف نیروهای نزدیک به امارات از دولت منصور هادی که عناصری مرتبط با علی عبدالله صالح رئیس جمهور اسبق یمن هستند، دایره چانه زنی را بین انصارالله و ترکیب جدید دولت منصور هادی که اکنون قاطبه کابینه او را نیروهای حزب اصلاحات وابسته به جریان اخوان المسلمین یمن تشکیل میدهند، محدود کند.
عربستان که زمانی انصارالله را گروه تروریستی نامیده و حتی حملات خود به یمن را با این عنوان توجیـــه میکــرد اکنــون آشکارا بر لزوم نزدیکی با انصارالله تاکید میکند. محمدسلمان جانشین ولیعهد و وزیر دفاع سعودی گفت: پیشرفتهای قابل توجهی در مذاکرات حاصل شده است. هر چند ادعای سلمان از سوی انصارالله رد شده اما بیان این مواضع از سوی سلمان به عنوان محور جنگ یمن، خود سندی بر شکست سعودی در برابر یمن است.
مثلث جنگ در یمن
«دیوید هیرست» تحلیلگر مسایل منطقه در مقالهای که در پایگاه خبری «میدل ایست آی» منتشر شد بر این امر تأکید دارد و مینویسد که رقابت و درگیری میان امارات و عربستان درباره یمن، رقابتی بر سر رهبری «جهان سنی عرب» است.
هیرست همچنین تأکید دارد که امارات میکوشد تا انتقال قدرت در یمن توسط عربستان با مشکل مواجه شود، و دولت عبدر به منصورهادی که برخی از اعضای حزب اصلاحات وابسته به گروه اخوان المسلمین را در خود جای داده است با ناکامی مواجه سازد وبه جای آن «احمد علی صالح» پسر رئیس جمهور اسبق یمن و فرمانده سابق گارد جمهوری و سفیر سابق یمن در امارات را به کرسی ریاست جمهوری بنشاند.
اختلافات امارات و عربستان در بحران یمن البته به روزهای آغاز این جنگ بازمیگردد و امارات با اکراه و صرفاً برای حفظ منافع خود تن به حضور در ائتلاف سعودی داد تا میدان را به حریف واگذار نکند. از اینرو بارها هواپیماهای هر دو کشور مواضع نیروهای نزدیک به رقیب خود را هدف بمباران قراردادهاند و اختلافات میان این دو در عمل در بسیاری از جبههها موجب پیشروی و پیروزی نیروهای مردمی، انصارالله و ارتش یمن شده و اجازه نداده مناطق استراتژیک یمن به تصرف ائتلاف سعودی درآید.
ریشههای رقابت ریاض و ابوظبی اختلافات میان عربستان و امارات که سبب افزایش تنش و رقابت میان دو طرف شده است، دلایل متعددی دارد، از جمله موقعیت استراتژیک یمن و اشراف آن به دریای سرخ از یک سو و اقیانوس هند از سوی دیگر اهمیت آن را دو چندان میکند.
تسلط عربستان بر این منطقه میتواند سبب شود سهم امارات تا حد زیادی از یمن کاهش یابد. از سوی دیگر به نظر میرسد امارات از تقسیم رهبری جهان سنی عرب میان عربستان و ترکیه ناخشنود است بویژه اینکه براساس اظهارات وزیرخارجهاش، خود را شایستهتر از ترکیهای میداند که به دنبال احیای امپراطوری عثمانی است.
علاوه بر این امارات از قدرت گرفتن حزب اصلاحات(وابسته به اخوان المسلمین) در یمن، که مورد حمایت سخاوتمندانه عربستان است نگرانی دارد.
شاید یکی از مهمترین دغدغههای امارات احساس خطر از طرح شهر نور است که بر اساس این طرح قرار است یک شهر و یک پل مهم میان یمن و جیبوتی بر روی دریای سرخ ساخته شود که آسیا را به آفریقا وصل میکند و سبب میشود تا نقش محوری و مهم بندر دبی رنگ ببازد و سببشود تا یکی از مهمترین منابع درآمد اقتصادی امارات که همان بندر دبی باشد دچار سقوط شود.
آخرین زمینه رقابت و اختلاف امارات و عربستان در این زمینه چشم طمع عربستان به منابع نفتی یمن است.عربستان میکوشد تا به میدان نفتی «واعد» که از استان جوف تا صحرای«الربع الخالی» امتداد دارد دست یابد و بیشترین بخش آن در یمن قرار دارد. تسلط بر این میدان نفتی بزرگ سبب میشود تا عربستان بتواند ضمن افزایش تولید نفت، راه جدیدی برای صادرات نفت از دریای عرب به جای تنگه هرمز پیدا کند.
نظر شما