به گزارش قدس آنلاین از تبریز، اسفند ماه سال گذشته موعد برچیدن بچینگ ساخت بتن در یک کارگاه عمرانی شهر میانه بود؛ اما با لانه کردن لک لک و تخمگذاری روی مخزن، این عملیات سه ماه به تعویق افتاد. پرسنل شرکت برای آسیب ندیدن جوجه لک لکها تا زمان سر از تخم درآوردن آنها صبر و در نهایت روز پانزدهم اردیبهشت، لانه این پرنده را به مکان دیگری منتقل کردند.»
اگر این خبر، شما را چون من به چند دقیقه لبخند و لذت مهمان کرده است، لابد خاطره تلخ سگ کشی اخیرِ ائل باغی و شکار فلامینگوی بازگشته به دریاچه ارومیه، هنوز فراموشتان نشده است. اگر شما هم چون خیلی کثیری از دوستدارانِ طبیعت و محیط زیست با شنیدن اخبار امید بخش، در مورد بالاآمدن سطح آب دریاچه ارومیه، یک روز تعطیل، عزم کرده اید تا بعد از سال ها، سری به دریاچه بزنید و یک گوشه از ساحل سفید نمکین اش که روزگاری نه چندان دور، احتمالاً جزء حوضه آبی دریاچه بوده، ایستاده و قربان صدقه موج های کوچک ارومیه رفته اید، دیدن لیوانی یکبارمصرف و رها شده آن آطراف، شما را دچار جنون کرده است. بعد ردیف خاطره های تلخ را کنار هم چیده اید و برای انسانیت فاتحه ای خوانده اید.
در حقیقت رابطه ما با طبیعت، اغلب با نامهربانی همراه بوده و سواستفاده. چه؛ بی آنکه بخواهم سخن را به درازا بکشانم، با خواندن همین چند سطر، انبوهی از خاطره ها و تجربه های تلخ را از نظر گذرانده اید لذا، اگر جزء این گروه هستید، محق هستید خبر بالا را بارها و بارها بخوانید تا امیدوار شوید، انسانیت، در رابطه با محیط زیستش، همین اطراف هنوز نفس می کشد.
به تعویق انداختن یک عملیات عمرانی، آنهم برای مدت سه ماه، به جهت طی شدن چرخه طبیعت برای تولد جوجه لک لک ها، اتفاق بسیار مبارکیست. لابد کسی در میان جمعِ گروه عمرانی، وقتی با لانه و تخم های لک لک مذکور مواجه شده، نه از سر لطف، که از سر وظیفه، باقی افراد را برای توقف عملیات و چاره اندیشی در آن لحظه، دعوت کرده است.
باز به خاطره های ناگوارتان فلش بک بزنید تا این بار بتوانید با اخلاص، بوسه بر دست های این فرد یا افراد زده و آرزو کنید از این دست افراد در جامعه تکثیر شود.
ساده است خود را بر این روش تربیت کنیم که حافظ محیط زیست اطرافمان باشیم و کودکانمان را بر همین روال بزرگ کنیم. نظیر اینکه آنچه از نان و برنج اضافی، بر سر سفره هر روزه مان می ماند، جمع کرده و پای هره پنجره ای، برای کفترها و گنجشک ها بریزیم، وقتی مهمان طبیعتیم با دیدن یک سگ یا گربه، زود دست به سنگ نشویم و چیزی از سفره خود را با حیوانات سهیم شویم که چشم کودکانمان به دست های تربیتی والدینشان شان دوخته شده و بنای رفتاری آنها را در آینده ای نه چندان دور رقم خواهد زد. در این صورت همین فرزندان، احتمالا در آینده، با دیدن تخم لک لک بر بلندای ساختمان های بتنی سر به فلک کشیده در حال تخریب، باقی افراد گروه را تشویق خواهند کرد به صبوری.
با این تفاسیر، تصور اینکه لک لک ها بر سر بام لانه کنند و جوجه لک لک ها بر منقارشان، صفا، صمیمیت و برکت های گمشده زندگی را با خوش یمنی برایمان به ارمغان بیاورند، بعید نخواهد بود.
یادداشت: مها فاطری
نظر شما