از آنجايي كه حساسيت اين موضوع بالا بود مأموران با دريافت حكم قضايي سريعا براي دستگيري اين فرد عازم شهرستان شهريار شدند. پس از بررسيهاي بيشتر بالاخره آنها موفق شدند مظنون اصلي با نام مستعار اسي شب لات را دستگير و به تهران منتقل كنند.
با اينحال اين فرد تنها متهم به اين شد كه گوشي مسروقه را با بيمبالاتي خريد كرده است در حاليكه هيچكدام از آنها جعبه نداشته اند، پس از مشخص شدن واقعيت اين موضوع، او با دستور بازپرس نصرتي در اختيار مأموران اداره پنجم آگاهي قرار گرفت تا در نتيجه همكاري خود با مأموران پليس دو متهم اصلي اين پرونده را معرفي كند. پس از اتمام جلسه بازپرسي خبرنگار ما با او گفت و گويي انجام داده که در ادامه میخوانید:
***چرا اسي شب لات؟
از بچههاي محل بپرسيد.
***خب كسي اينجا نيست؟
به دليل اينكه در يك شب با لات و گنده محلمان دعوا كردم و اسمم شد اسي شب لات.
***ارزشش را داشت به خاطر يك گوشي سابقه دار شوي؟
نه به خدا. جز اينكه آبرويم رفت هيچ عايدي برايم نداشت. درست است كه اين كارها براي برقراري قانون واجب است اما باور كنيد من فكر نمي كردم به اين سادگيها به خاطر يك گوشي خريدن گير بيفتم و اصلا باور نداشتم اين همه قانون سفت و سخت باشد. من گوشي ميخواستم كه با آن به اينترنت بروم و اين دو تا بچه يك دفعهاي اين گوشي سامسونگ را به من پيشنهاد دادند. گفتم چرا جعبه ندارد كه گفتند داريم 400 تومان زير قيمت ميفروشيم. من هم گول خوردم گفتم اگر 50 تومان از سرش ميزنيد ميخرم و آنها هم پذيرفتند. وگرنه باور كنيد كه قصد من فقط گوشي خريدن بود. نه من مالخرم نه ميتوانم از اين راهها پول در بياورم. يعني عرضه آن را ندارم. من نانوا هستم و در يك نانوايي مشغول به كارم. همين و بس.
***پشيماني؟
پشت دستم را داغ ميكنم اگر سمت اين كارها بروم. به خدا كلي اذيت شدم از شهرستان تا به اينجا رسيديم. الان هم ميخواهند من را انتقال بدهند به آگاهي كه اصلا خوب نيست و فكر ميكنم باز هم اذيت شوم. اينها مرا آزاد كنند همينكه از اينجا بيرون رفتم هر دو نفر سارق را تحويلشان ميدهم. اصلا خودم كت بسته ميآورمشان.
نظر شما