ساری- دیشب در اخبار شنیدم: کبوتران موادبر. سه روز پیش، خبر پوست کندن پلنگ و توله اش را خواندم. چندماه گذشته هم که از شکارچیان قوهای مهاجر چیزهایی به گوشم خورد و به همین ترتیب گوزن ها و قاطرها و ایگواناها... دقیقاً در دنیا چه خبر است!؟

قدس آنلاین-گروه استان ها- رقیه توسلی: اشرف مخلوقات چرا آفریده ها را دارد قلع و قمع می کند...؟ هریک را به شیوه ای...! یا با اسلحه می افتد به جان حیات وحش و خونین و مالین شان می کند یا برای منافع اجیرشان می سازد یا به سبب هزار عُقده و اَدا و پُز، لباس تن شان کرده، به زور می برندشان گردش.

خمیردندان های مارک خرج شان می کنند و مواظبند نوبت دکترشان فراموش نشود. ساعت مهدشان، غذایشان، حمام شان و اسم روی این زبان بسته ها می گذارند با قلاده های رنگی.

این چه تبِ بی درمانی ست که افتاده به جان آدمیزاد... جمعِ حیوان آزاری و دوستی با درندگان... مُد کرده اند هرکه خرگوش و سگی از نژاد برترش داشته باشد، کلاسش خیلی بالاست. توله خرس و قناری می آورند، بچه ببر قاچاقی در خانه نگهداری می کنند و توی پروفایل هایشان، عکس دوتایی می گذارند و زیرش می نویسند: خوشگل جدیدم، تمساحک!

اصلاً اخبار دیشب آشوبم کرد! دور و برمان چقدرعوض شده این سالها! مدل چشم به هم چشمی ها و فخرفروشی ها و متفاوت بودن ها!

چقدر ماهی و مرغ و خروس را رها کرده ایم؛ چون دوره، دوره ی سمندر و سنجاب و میمون و مار است. چون طرز فکرها مترقی شده و این وسط چیزی که اهمیت ندارد هپاتیت و کزاز و دیابت و ایذر و مننژیت و فلج اطفال و قارچ های پوستی ست.

برای خلأهای نامعلوم، این روزها روباه می آورند. موش و لاک پشت های مینیاتوری در آپارتمان نگهداری می کنند و از زبان یکی شان می شنوم که با اطمینان می گوید: این حیوان تنهایی ام را پُر کرده است کاملاً.

نمی دانم چه بنویسم دیگر، جز اینکه کبوترانِ بخت برگشته هم خدایی دارند... سگ ها باید بروند پی طبیعت شان... مارها، خانه شان شیشه و پاسیو و قفس نیست، همانطور که توله خرس های قهوه ای هم باید با خانواده شان لابه لای درخت ها و بوته ها سیر کنند و آزادانه از رودخانه بگذرند و ردپایشان را همه جا، جا بگذارند...

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.