بیستوهشتم اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم خیام نیشابوری است که با رباعیهایش در زبان فارسی و عرصه ادبیات جهان جاودانه شده اما علاوه بر آن یکی از بزرگترین اندیشمندان و دانشمندان ایران و جهان نیز بهشمار میآید و بهطور کلی باید گفت از نوادری است که همانند او را تاریخ بشریت کمتر به خود دیده است. امروزه شاید بسیاری افراد بهویژه جوانها و نوجوانها بپرسند چرا باید چنین شخصیتهایی را بزرگ بداریم و روزی برای پاسداشت آنها در تقویم رسمی ایران یا جهان داشته باشیم. در پاسخ به این پرسش ابتدا باید زندگی و زمانه خیام را بهیاد بیاوریم و ببینیم او چه کرده که اینک شایسته نکوداشت است.
حکیم خیام نیشابوری سال ۴۳۹قمری در نیشابور زاده شد، در دوران فرمانروایی سلجوقیان زیست و حدود سال ۵۲۶قمری پس از عمری مجاهدت علمی و فکری و فرهنگی در نیشابور درگذشت. با اینکه لقبش در کتابهای تاریخی «حجتالحق» است اما مورخان معاصر او را «حکیم همهچیزدان» میدانند زیرا در فلسفه، ریاضیات، ستارهشناسی، اسطورهشناسی و شعر از سرآمدان تاریخ است.
خیام شاگرد معنوی ابنسینا در فلسفه بوده و آرای فیلسوفان ایران و یونان را در رسالههایی شرح و نقد کرده است. همچنین رسالههایی در ریاضیات دارد که دربردارنده نوشتههایی ازجمله حل معادلات درجهسوم و مطالعاتی درباره هندسه و مثلثات است و نام او را در تاریخ علم ریاضی به ردیف نخست دانشمندان جهان کهن برده است. سرپرستی رصدخانه اصفهان و ترتیبدادن «زیج ملکشاهی» برای شناخت دقیق نام و موقعیت و زمان حلول اجرام آسمانی نشاندهنده تبحر خیام در ستارهشناسی و کیهانشناسی است. در همین راه بود که خیام با دانش و دقت بسیارش گاهشمار ایران را طراحی و تدوین کرد که چون در زمان وزارت نظامالملک توسی و پادشاهی جلالالدین ملکشاه سلجوقی انجام شد «تقویم جلالی» نام گرفت و یکی از دقیقترین و مهمترین تقویمهای جهان است که بیشترین تناسب را با زندگی طبیعی انسان دارد و اینک نیز تقویم رسمی کشور ایران است. کتاب «نوروزنامه» منسوب به خیام است اما اگر نوشته او باشد بهروشنی نشاندهنده اشراف حکیم بزرگ نیشابور بر فرهنگ و اساطیر ایرانی است.
بنابراین میبینیم که جایگاه خیام در تاریخ دانش و اندیشه بسیار بلند و ارجمند است اما در دوران معاصر بیشتر بهعنوان شاعری بزرگ و یکی از پنج سراینده بزرگ شاهکارهای زبان فارسی بهشمار میآید. بیرون از مرزهای فرهنگی زبان فارسی نیز خیام شهرتی جهانی دارد که البته این شهرت بیشتر مدیون ترجمه آزادی است که فیتزجرالد انگلیسی از رباعیات خیام در قرن ۱۹میلادی انجام داد و سرچشمه ترجمههای بسیار به زبانهای گوناگون دنیا شد. البته تا حدی طبیعی است که در این ترجمهها و گردشهای زبانی ممکن است معنای رباعیها نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شود و مردم دنیا با تعریفهای مختلفی خیام را بشناسند.
این سخن را درباره شاعری خیام باید بیفزاییم که او در معنای معمول «شاعر» بهشمار نمیآمده بلکه بهرسم برخی بزرگان دیگر مانند ابنسینا و نصیرالدین توسی گاه رباعیهایی میسروده و در حاشیه مکتوباتش مینوشته است اما جالب است که مردم ایران و جهان در یکیدو سده اخیر بهشدت به همین رباعیهای معدود روی آورده و آنها را عاشقانه حفظ کرده و بازخواندهاند و اینک خیام را در کنار فردوسی و سعدی و مولوی و حافظ جای میدهند که بهقول معروف «پنج سخنگوی وجدان ایران» بهشمار میآیند.
پژوهشگران زیادی از محمدعلی فروغی و صادق هدایت تا سیدعلی میرافضلی درباره این رباعیها پژوهش کرده و کوشیدهاند رباعیهای قطعی سروده خیام را از رباعیهایی که دیگران سروده و به او نسبت دادهاند جدا سازند، اما بهنظر میرسد همان صدواندی رباعی معروف که در پژوهش صادق هدایت بهنام «ترانههای خیام» آمده بیشتر از همه به حافظه تاریخی مردم ایران راه یافته و نقل محافل شعر و ادب است؛ اگرچه درباره درستی یا انتساب آنها به خیام اختلافنظر بسیاری وجود دارد. همین رباعیها که بهنام خیام میشناسیم، شاید محصول ویرایش و گزینش فارسیزبانها در هشتنه سده اخیر باشد اما هرچه هست جاودانهترین شکل شعر فلسفی در زبان فارسی است.
به همه این دلایل باید خیام را بزرگ بدانیم و نامش را نیکو بداریم اما این بزرگدانستن و نکوداشتن دلیل دیگری نیز دارد؛ خیام از انسانهایی است که در تاریخ ما انگشتشمارند اما یکتنه کاری کردند که وظیفه ارتقا و انتقال فرهنگی و تمدنی ایرانیان در یک قرن برعهده آنها باشد و وجود آنها بهتنهایی یکی از ستونهای بزرگ بنای عظیمی بهنام «فرهنگ و تمدن ایران» است؛ آنچه امروز به آن میبالیم و تنها دارایی و دستاویز ما در این دنیای وانفساست.
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۰
کد خبر: ۶۰۱۱۳۷
امروز شاید بسیاری از افراد بهویژه نسل جوان بپرسند چرا باید شخصیتهایی همچون خیام را بزرگ بداریم و روزی برای پاسداشت آنها در تقویم رسمی داشته باشیم.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
نظر شما