استاد جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت که در طول تعطیلات نوروز در بیمارستان عرفان بستری بود، 13 فروردین ماه در سن 85 سالگی درگذشت. پیکر این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، از مقابل تالار وحدت تشییع شد.

وداع با کمال‌الملک سینمای ایران

 زهره کهندل/

 استاد جمشید مشایخی، بازیگر پیشکسوت که در طول تعطیلات نوروز در بیمارستان عرفان بستری بود، 13 فروردین ماه در سن 85 سالگی درگذشت. پیکر این بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون، از مقابل تالار وحدت تشییع مشد.
جمشید مشایخی از بازیگران پیشکسوت و چهره‌های ماندگار سینما، تئاتر و تلویزیون و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود که فعالیت هنری خود را پیش از انقلاب اسلامی در سال 1336 با بازی در نمایش «وظیفه پزشک» آغاز کرد. با فیلم کوتاه «جلد مار» در سال 42 مقابل دوربین رفت و دو سال بعد با فیلم «خشت و آینه» وارد سینما شد.
این بازیگر در بیش از 90 فیلم سینمایی و 50 سریال بازی کرد که با نگاهی به تمام این فیلم‌ها آثاری دیده می‌شود که سازنده آن‌ها یا از کارگردان اولی‌ها بوده‌اند یا در زمانی که استاد مشایخی در آثارشان بازی کرده است از افراد شناخته شده‌ای در سینما نبوده‌اند. وی علت پذیرفتن بعضی نقش‌ها را کمک به کارگردان آن فیلم‌ها دانسته است، حتی اگر به کارنامه بازیگری‌اش لطمه وارد شود. مشایخی در دوران فعالیت هنری خود دو سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را در جشنواره فیلم فجر به ترتیب برای فیلم‌های «کمال‌الملک» و «گل‌های داوودی» دریافت کرد.
وی همچنین جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را برای ایفای نقش در فیلم «بانوی من» در هفتمین دوره جشن خانه سینما گرفت و نامزد دریافت تندیس بهترین بازیگر نقش اول مرد در سومین دوره جشن خانه سینما شد و جایزه بهترین بازیگر مرد را برای بازی در فیلم «پدربزرگ» از جشنواره بین‌المللی پیونگ یانگ به دست آورد.
این هنرمند تا به امروز ایفاگر نقش‌های متفاوت و ماندگاری در ژانرها و سبک‌های مختلفی در سینما و تلویزیون بوده است. از ناصرالدین شاه و کمال‌الملک گرفته تا نقش یک رفتگر و با کارگردانان برجسته‌ای در طول تاریخ سینما همکاری کرده است. از جمله آثاری که او در آن‌ها ایفای نقش کرده است می‌توان به بازی در فیلم‌های «گاو»، «قیصر»، «شازده احتجاب»، «سوته دلان»، «خانه عنکبوت»، «کمال‌الملک»، «گل‌های داوودی»، «آوار»، «پدر بزرگ»، «طلسم»، «سرب»، «روز واقعه»، «خانه روی آب»، «جرم» و «سیزده 59» و مجموعه‌های «هزاردستان»، «داستان‌های مولوی»،«سلطان صاحبقران»، «امام علی (ع)» و «پهلوانان نمی‌میرند» اشاره کرد.
زنده یاد مشایخی در حوزه تئاتر هم فعالیت‌های مؤثری داشته و برای نخستین بار در سال 1339 در تله تئاتر «بعد از سی سال» به کارگردانی علی نصیریان بازی کرد و در فاصله این سال‌ها تا سال 1352 در حدود 10 تله تئاتر حضور داشت و با هنرمندانی چون علی نصیریان، عباس جوانمرد و رکن‌الدین خسروی همکاری کرد.

  همنسلان من از استاد مشایخی بسیار آموختند
مجید مظفری، بازیگر کشورمان درباره آشنایی و همکاری‌اش با زنده یاد جمشید مشایخی به خبرنگار ما می‌گوید: من از سال 50 که وارد اداره تئاتر شدم در محضر استادانی همچون جمشید مشایخی، عزت‌الله انتظامی، محمد علی کشاورز و علی نصیریان بسیار آموختم و افتخار این را داشتم که در فیلم‌های «تفنگدار» و «آوا» با آقای مشایخی همبازی شوم. 
وی ادامه می‌دهد: یک هنرپیشه جلوی دوربین و روی صحنه باید صادق باشد چون صحنه بسیار بی‌رحم است و بدرفتاری‌ها و بدکرداری‌ها را رسوا می‌کند. روی صحنه نمی‌توانید دروغ بگویید یا بازیگری را بازی کنید باید صادقانه و قابل باور بازی کنید این‌ها را از جمشید مشایخی آموختم، ضمن اینکه ایشان در پشت صحنه هم به هنر بازیگری و لباس این حرفه، احترام می‌گذاشت چون ارزش صحنه را می‌دانست.
این بازیگر درباره ویژگی‌های اخلاقی زنده یاد مشایخی می‌گوید: ایشان در کار بسیار نظم داشت و همیشه به موقع روی صحنه می‌آمد. به یاد دارم آقای مشایخی سر تمرین تئاتر زودتر از دیگران می‌آمد و سر صحنه فیلمبرداری زودتر از بقیه آماده می‌شد. بسیار شاد و پرانرژی بود و به جوان‌ها احترام می‌گذاشت. مثلاً اگر روزی 10 تا پرسش از ایشان می‌پرسیدم با انرژی و خوشرویی پاسخ می‌دادند. 
مظفری خاطرنشان می‌کند: جمشید مشایخی عاشق خانواده، کارش و همکارانش بود. ندیده بودم که وقتی وارد صحنه بشوند و صحنه را نبوسند. بسیار مردمدار بودند و در مواجهه با مردم همواره تکرار می‌کردند که خاک پایتان هستم. ایشان خصلت‌های انساندوستانه بسیاری داشتند که نسل من خیلی از مرام و منش ایشان آموختیم. 
بازیگر فیلم مسافران یادآور می‌شود: هنرپیشه‌ها سه تا زندگی دارند؛ زندگی کاری، زندگی اجتماعی و زندگی خصوصی. استادان بزرگی همچون جمشید مشایخی هیچ وقت این سه عرصه زندگی را با هم در نمی‌آمیختند مثلاً اگر شام به منزلشان می‌رفتم و فردای آن روز وارد دفتر کارشان می‌شدم، کاملاً رسمی و جدی برخورد می‌کردند و اصلاً در کار شوخی نداشتند.
مظفری ادامه می‌دهد: یکی از افتخارات من در کار هنری‌ام این است که در نمایش «ولد کشته» به کارگردانی صادق هاتفی به جای آقای مشایخی بازی کردم. به یاد دارم که ایشان پیش از یکی از اجراهایشان سرما خوردند و صدایشان گرفته بود ولی تا آخر نمایش تحمل کردند و با همان احوال نمایش را قطع نکردند. فردای آن روز آقای هاتفی به من گفتند که به جای آقای مشایخی، آن نقش را بازی کنم من از ایشان اجازه گرفتم و آقای مشایخی هم اجازه بازی در آن نقش را به من دادند. تنها چیزی که در اجرای آن تئاتر ماندگار به من کمک کرد، روحیه‌ای بود که آقای مشایخی به من داد تا با اعتماد به نفس بازی کنم.
وی با بیان اینکه طی همکاری‌اش با جمشید مشایخی دوبار نقش پسر این بازیگر پیشکسوت را بازی کرده است، می‌گوید: ایشان نگاه والایی به هنر و ادبیات نمایشی داشت، وقتی با ایشان جلوی دوربین می‌رفتم با اینکه کم تجربه بودم، طوری رفتار و بازی می‌کردند تا به من اعتماد به نفس بدهند. پشت صحنه هم طوری رفتار می‌کردند که گویی پدرم هستند، این‌ها سبب می‌شد تا جلوی دوربین با ایشان احساس راحتی داشته باشم و این به بازی من کمک می‌کرد.

  به بازیگر مقابلش حس بازی بهتر می‌داد
پروانه معصومی، بازیگر سینما به خبرنگار ما می‌گوید: همه می‌دانند که سینمای ایران با فقدان جمشید مشایخی چه گوهری را از دست داد.
وی ادامه می‌دهد: در فیلم گل‌های داوودی نخستین بار بود که با زنده یاد مشایخی بازی می‌کردم. ایشان یک بازیگر حرفه‌ای، با وجدان و همراه بود و به بازیگر مقابلش بسیار کمک می‌کرد. به یاد دارم در صحنه‌ای که در این فیلم به زندان رفته بودم، من خیلی معمولی بازی می‌کردم و ایشان در نقش مقابل، چنان با حساسیت و دقت بازی کردند که بازی ایشان به من کمک کرد تا بتوانم حس خوبی را در آن صحنه بگیرم. هر بازیگری این کار را نمی‌کند و اینقدر انرژی نمی‌گذارد اما جمشید مشایخی چنین بود. مرحوم داوود رشیدی هم این طور بودند و سعی می‌کردند که با بازی خوبشان به بازیگر مقابل هم کمک کنند، این نشأت گرفته از بزرگواری و اعتماد به نفس این بازیگران پیشکسوت بود. 
معصومی درباره کم کاری زنده یاد مشایخی در سال‌های پایان عمرش یادآور می‌شود: هر بازیگری تا سنی می‌تواند بدرخشد و در نقش‌های سنگین و متفاوت بازی کند، سنش که بالاتر می‌رود سعی می‌کند نقش‌های ملایم‌تری را برای بازی انتخاب کند. مثلاً من نقش‌هایی را قبول می‌کنم که خیلی این طرف و آن طرف نروم چون توان جسمی‌ام را کم می‌کند و معمولاً خودم قبول نمی‌کنم، شاید آقای مشایخی هم در سال‌های اخیر خودشان نقش‌های سنگین را قبول نمی‌کردند وگرنه در توانایی و قدرت هنری ایشان در عرصه بازیگری تردیدی نیست. 
وی می‌گوید: زنده یاد مشایخی دوست داشتند که کار خوب ارائه بدهند و برای کارشان بسیار ارزش قائل بودند و تلاش می‌کردند. از سوی دیگر توقع داشتند که دیگران هم کارشان را خوب انجام دهند. فقدان ایشان بسیار تأثربرانگیز بود و امیدوارم جایگزینی برای ایشان در سینمای ایران یافت شود، اگرچه واقعاً جایگزینی برای ایشان وجود ندارد. 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.