۳۰ دی ۱۳۹۸ - ۰۹:۲۱
کد خبر: 688964

یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که اقتصادهای باثبات و قدرتمند توانستند برای اقتصاد خود تعیین تکلیف کنند نقش‌پذیری یا قابلیتمند کردن یا افزایش نرخ بهره‌وری منابع انسانی در کشورهاست. قطعاً ما باید به این پرسش مهم پاسخ دهیم منابع انسانی ما تا چه حد مهارت و تخصص دارند؟

قدس آنلاین: یکی از مهم‌ترین چالش‌هایی که اقتصادهای باثبات و قدرتمند توانستند برای اقتصاد خود تعیین تکلیف کنند نقش‌پذیری یا قابلیتمند کردن یا افزایش نرخ بهره‌وری منابع انسانی در کشورهاست. قطعاً ما باید به این پرسش مهم پاسخ دهیم منابع انسانی ما تا چه حد مهارت و تخصص دارند؟ چه مقدار به این موضوع آگاه هستند که پس از دانش‌آموختگی از دانشگاه چه مسئولیت، وظیفه و شغلی را باید در کشورعهده‌دار شوند؟ تا زمانی که نتوانیم بهره‌وری عوامل انسانی را در کشور ارتقا دهیم دقیقاً عین دو خط به هم نارسیده یا نامتقارن عمل کرده‌ایم.

در طول دهه‌های گذشته ثابت شده بسیاری از سیاست‌گذاری‌ دولت‌ها، مخالفت با تقویت اقتصادی است. اعداد و ارقام عجیب و غریبی هم عموماً از سوی دولت‌ها مطرح می‌شود دال بر حل مشکلات اقتصاد و اشتغال، اما همچنان شاهد هستیم جمع کثیر و بزرگی از جوانان تحصیلکرده بیکارند. تا زمانی که این نقیصه را برطرف نکنیم و بهره‌وری را مبتنی بر دانشی‌کردن اقتصاد جلو نبریم، در حوزه اقتصاد قدرتمند نخواهیم شد. وقتی هم درباره قدرتمند شدن اقتصادی صحبت می‌کنیم اگر بخواهیم یک بار از ابتدا تا انتها تعریف کنیم، شاید هم آسیب‌شناسی آن با ذکر دلایل به شکل تفصیلی هم با جزئیات هم به شکل مسئله هم به شکل پاسخ به مسئله به سیاست‌های اقتصادمقاومتی باید رجوعی دوباره شود. حال باید به این موضوع بپردازیم که پس از نزدیک به ۶سال ما کجای منحنی رشد اقتصاد مقاومتی در کشورمان هستیم و چه مقدار توانستیم اقتصادمان را تاب‌آور کنیم؟ چه مقدار توانستیم ظرفیت‌های انسانی و دانشی اقتصاد و بهره‌وری عوامل را ارتقا دهیم؟ ما چقدر توانستیم بهره‌برداری از سرمایه‌های راهبردی اقتصادمان مثل نفت، گاز و منابع را روند بهتری بخشیم؟ آیا با درست کردن مثلاً یک پالایشگاه چون خلیج‌فارس بخش بزرگی از نیازهای ما به خارج برطرف می‌شود؟ در واقع برای قوی‌سازی اقتصاد باید سرمایه‌گذاری و ظرفیت‌سازی را چندوجهی کرد و در مناطق اقلیمی کشورمان با توجه به ظرفیت‌ها توسعه بخشید تا بخش بزرگی از اتکا به درآمدهای نفتی تبدیل به درآمدهای منطقه‌ای نفتی می‌شد و بخش زیادی از نیازهای اقلیمی ما برطرف می‌شد و بخش بزرگی از تحریم‌های انرژی ما از بین می‌رفت و مهم‌تر از آن بخش‌های بزرگی از اقتصاد ما قدرتمندتر می‌شد.

به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین الزاماتی که در پایان باید به آن توجه شود، مقابله با فقر است. هر چقدر بتوانیم سامانه نگاه به مبانی و اصول و بایسته‌ها و الزامات اقتصاد ملی را قدرتمند کنیم، اما اگر در اقتصاد کشور حتی یک فقیر هم وجود داشته باشد؛ یعنی آنکه دانش و بهره‌وری ایجاد شده به تکامل‌یافتگی و چابکی نرسیده و اقتصاد ملی همچنان ضعیف مانده و برای قدرتمند کردن آن باید همچنان برنامه‌ریزی و تلاش کرد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.