سرمربی تیم ملی والیبال ایران با بیان اینکه از طریق روزنامه‌های روسیه از دعوت فرهاد قائمی به تیم ملی ایران باخبر شده است، گفت: قائمی یک صدم افتخارات من را هم ندارد.

الکنو: مربی نیستم که کسی به من فشاری وارد کند/ قائمی یک صدم عناوینی که کسب کرده ام را ندارد

به گزارش قدس آنلاین، تیم ملی والیبال ایران پس از کسب عنوان دوازدهمی مسابقات لیگ ملت‌ها تمرینات خود را برای حضور در المپیک توکیو آغاز کرد و امیدوار است با هدایت سرمربی روس خود بتواند در توکیو نتایج قابل قبولی کسب کند.

ولادیمیر الکنو، سرمربی تیم ملی والیبال امروز دوشنبه با حضور در نشست خبری به تشریح وضعیت تیم ملی در آستانه اعزام به سی و دومین دوره بازیهای المپیک پرداخت.

لیگ ملت ها به سوالات من پاسخ داد

اگر یادتان باشد قبل از شروع مسابقات گفتم امیدوارم لیگ ملت ها به بسیاری از سوالات من پاسخ بدهد. می توانم بگویم به بسیاری از سوالات من پاسخ داده شد. آزمونی برای تیم ما بود. مسابقات بسیار سختی را پشت سر گذاشتیم. در یک محیط بسیار سخت ۱۵ مسابقه فشرده انجام دادیم.

نتایج تیم ملی در لیگ ملت ها راضی کننده نبود

جوان ها را مورد آزمایش قرار دادم و سطح کلی تیم خودمان را مورد محک قرار دادم. نه تنها جوان ها بلکه همه بازیکنان را ارزیابی کردیم. از نظر نتیجه نه مورد پسند من بود و نه مورد پسند شما. اما حجم کاری که تیم انجام داد را نکات مثبتی می بینم. نکته بارز این بود که شما جوانان خوبی را دیدید. کسانی که امروز و آینده از پرچم ایران دفاع خواهند کرد.

می شد در لیگ ملت ها نتیجه بهتری گرفت

وی در پاسخ به این پرسش که آیا نمی شد کاری کنید که تیم ملی با نتایج بهتری لیگ ملت ها را به پایان برساند گفت: می شد نتایج بهتری کسب کرد. مخصوصا در دیدار با صربستان. جوانان خوبی داشتیم. با یکی دو تعویض بازیکنان باتجربه می توانستیم این بازی را ببریم. اما همانطور که قبل از مسابقات گفتیم، هماهنگی کردیم که این مسابقات آمادگی باشد برای المپیک. به همین خاطر خواستم جوانان را تحت فشار و استرس آزمایش کنم و ببینم چطور از این آزمایش بیرون می آیند.

به معجزه اعتقاد ندارم

البته می دانستم که این مسابقات بسیار طولانی و پرفشار است. به همین خاطر برای جلوگیری از مصدومیت بازیکنان این تغییرات را انجام می دادم اما می دانستم که این تغییرات ثبات را برای تیم ملی به وجود نمی آورد. یادآوری می کنم که تیم ملی ایران تقریبا دو سال بازی رسمی انجام نداده بود. ۵۰ درصد تیم را جوانانی تشکیل می دادند که تقریبا بازی رسمی انجام نداده بودند. من به معجزه اعتقاد ندارم و فکر می کنم که فقط باید با کار به هدف رسید.

قائمی یک صدم عناوین من را هم کسب نکرده است

وی در پاسخ به سوال خبرنگار مهر مبنی بر این که واکنش شما به دخالت هایی که فدراسیون در تیم ملی می کند چیست، گفت: قبلا این را یک بار گفتم بودم الان تکرار می کنم. از زمان شروع کارم در تیم ملی تاکنون همه تصمیمات را من می گرفتم. در مورد مسائلی که شک یا تردید داشتم دو همکار دارم که با آنها مشورت می کردم. در هیچ مسائلی نه رئیس فدراسیون و نه مسئول دیگری فشاری بر من وارد نکرده است. من از آن دسته مربیانی نیستم که کسی فشاری به من وارد کند. در مورد فرهاد قائمی نمی خواستم صحبت کنم اما از آنجایی که این مسئله در موردش صحبت زیاد شده است برخی مسائل را روشن می کنم. تفاوت بنیادی که بین من و این بازیکن و جود دارد این است که من بزرگتر از ایشان هستم. ایشان در مورد گذشته و عناوین صحبت هایی کرده است اما یک صدم عناوینی که من کسب کرده ام را ندارد. تفاوت اصلی این است که من ایشان را جلوی خودم نشاندم و همه حرف هایم را زدم اما او جوابش را در رسانه ها داد.

با سعید معروف درباره قائمی صحبت کردم

در رابطه با قائمی من حدود یک ماه و شاید هم بیشتر سوال کردم. با سعید معروف در مورد او صحبت کردم. به کاپیتان گفتم که با کمال تاسف فیاضی به این مسابقات نمی رسد. دلم می خواست به فرم ایده آل خودش برسد اما در این مدت نرسید. باید تاکید کنم که ایشان سعی و تلاش زیادی کرد که به فرم برسد اما نرسید. از او به خاطر سعی و تلاشش تشکر می کنم.

در روزنامه های روسیه از دعوت قائمی باخبر شدم!

به من گفته شد بازیکنی داریم که می تواند در دریافت ها و سرویس ها خیلی خوب است. او فرهاد قائمی بود. به من گفته شد که ایشان ازدواج کرده و به دنبال زندگی اش است. البته مصدومیتی هم دارد که مانع از حضور جدی اش در مسابقات می شد. با این شرایط مسئله قائمی منتفی شد اما بعد از مسابقات لیگ ملت ها که یک هفته به روسیه رفتم. بازیکنان هم استراحت کردند. دو روز قبل از آمدنم در تهران در روزنامه های روسی خواندم که این بازیکن به تیم ملی دعوت شده است. در حدود دو سه ساعت بعد که این خبر را خواندم دستیارم گفت خوش خبر زنگ زده و گفتم شما موافق هستید که قائمی به تیم ملی دعوت شود؟

قائمی و میرزاجانپور دو، سه روز فرصت داشتند خودشان را نشان بدهند

من در جواب گفتم اگر این بازیکن در آمادگی کامل باشد و یک سروگردن از بازیکنانی که در اردو هستند آماده تر باشد من مخالفتی ندارم. اگر ببینم این بازیکن می تواند به تیم ملی کمک کند حتما این بازیکن در لیست ما خواهد بود. درست همین شرایط را برای میرزاجانپور در نظر گرفتیم. در همان تمرین اول من جلوی همه بازیکنان به این دو بازیکن اشاره کردم و گفتم از آنجایی که تا زمان رفتن ما به المپیک ۸ تا ۱۰ جلسه تمرین باقی مانده است شما دو سه روز وقت دارید که خودتان را نشان دهید که یک سرو گردن از بازیکنانی که در اردو هستند بالاتر هستید و می توانید در لیست باشید اما بعد از تمرین اول مشاهده کردم که قائمی در شرایط مطلوب نیست.

اگر فرصت داشتیم به قائمی بیشتر زمان می دادم

می دانم که قائمی تمرین کرده بود ایشان اما چیزی که من دیدم نمی خواستم ایشان را اذیت کنم. برای همین از آنجایی که نمی خواستم بدن ایشان را مورد اذیت قرار دهم بعد از تمرین او را صدا کردم و ضمن تشکر برایش آرزوی موفقیت کردم. اگر این موقعیت دو سه ماه قبل از المپیک رخ می داد حتما امکان و زمان بیشتری به ایشان می دادم که به آمادگی برسد اما ۱۰ روز مانده به رفتن ما این امکان غیرممکن است. بسیاری تیم ها از مدتها پیش با ۱۲ بازیکن تمرین می کنند. این تصمیم و انتخاب خودم بودم اما همچنان ابهاماتی وجود دارد که گذاشته ام تصمیم آخر را خودم بگیرم.

مربی بدنسازم از ۸ صبح تا ۸ شب در سالن است

یک کادر فنی دارم که کارشان را انجام می دهند. دو مربی یعنی آقای توتولو که کارهای آنالیز را انجام می دهد و در سالن به من کمک می کند. آقای تندروان هم در کار انالیز و تمرین شرکت می کند. او ایرانی است و فارسی صحبت می کند و زیر نظر من پروسه تمرین را انجام می دهد. مربی بدنساز به طور کامل جوابگوی سطح آمادگی بازیکنان است و از ساعت ۸ صبح تا ۸ شب از سالن بیرون نمی آید! ایشان به طور کلی با تمام بازیکنان تمرین می کند و سپس به صورت انفرادی با بازیکنان مصدوم و کسانی که نیاز به کار بیشتری دارند. مترجم من هم اینجا جوابگوی رسانه ها است. فقط موقع تایم اوت ترجمه نمی کند. او از ۹ صبح تا ۱۱ شب با من است؛ ارتباط با بازیکنان، با ریاست فدراسیون و زندگی شخصی من؛ همه جا در کنار من است.

هیچکس نمی تواند به من فشار بیاورد حتی فدراسیون

اگر امروز ارتباط خوبی با بازیکنان برقرار کردم به خاطر مترجم است. صحبت درباره پزشک تیم ملی هم بیهوده است. یک زمانی متخصصان والیبال صربستانی و ایتالیایی به روسیه آمدند و یک روس در میان آنها نبود و ارتباطی بین تیم و آنها ایجاد نشده بود. از روزی که من اینجا آمدم درهای تیم ملی روی ایرانی ها باز بود. می خواهم بگویم چند مربی ایرانی داریم که از روز اول به ما کمک کرده اند بدون چشمداشت. آنها تجربه بسیار بالایی دارند. هرچیزی که می خواستند ببینند و یاد بگیرند، در این مدت دیدند. تجربه مدنظر در این اردوها کسب می شود نه نشستن روی تریبون در مسابقه. رفتن به المپیک برای هر مربی افتخار است اما امروز ذهن من بیشتر درباره بازدهی و تاثیر کارم است نه اینکه بخواهم برای کسی تبلیغ کنم. اگر می خواهید بدانید چه کار می کنیم به اردو بیایید. راز پنهان ندارم. مسئله آخر اینکه از آن مربیانی نیستم که بتوان به من فشار آورد نه از طرف فدراسیون نه از طرف شخص دیگری.

واکنش به مشاوره اشتباه و مصدومیت امیر غفور

تا جایی که امکانش وجود دارد توضیح دادم. شاید بلند صحبت نمی کنم! تمام تصمیمات را بنده به تنهایی می گیرم. درباره غفور بعد از بازی اول یک مقدار با کتفش کارهایی کرد که باعث تشدید مصدومیتش شد. متاسفانه غفور مسابقات را از دست داد ولی به صورت انفرادی کار می کرد. او حتی به یکی از بهترین متخصصان ایتالیایی هم مراجعه کرد. آن پزشک گفت مصدومیت جدی نیست و به غفور کارهایی داد که در طول مسابقات آن را انجام داد. می توانم بگویم غفور مشکلی برای بازی ندارد و با آمادگی کامل به المپیک می رود. درباره رفتن یا نرفتن غفور به المپیک نیازی به مشورت کسی ندارم. تصمیم خودم بوده است.

خودم را از درون می‌خورم

این بزرگترین نکته منفی من است که از باخت متنفر هستم. در طول دوران ورزشی یاد نگرفتم که با شکست مدارا کنم. برای همین، این آخرین المپیک من خواهد بود. بعد از این مسابقات حتما مدتی برای استراحت و بازسازی خودم نیاز دارم.این شکست ها باعث می شود من خودم را «از درون بخورم». باید از این مورد دوری کنم و فقط دنبال برد باشم. قرصی نیست که این مشکل را درمان کند و برای همین مدتی از والیبال دور می شوم.

گروه ما در المپیک «کاری» است

دوست ندارم در زندگی گام های بلند بردارم و نمی خواهم پیشگویی کنم ولی گروه ما در المپیک، گروه کاری است. در این گروه به جز لهستان و ایتالیا که برتری نسبی به ما دارند، می توان امید داشت مقابل بقیه تیم ها بازی خوبی انجام بدهیم. تاکتیک من این است که گام به گام و آهسته جلو بروم. اگر بخواهیم با ونزوئلا بازی کنیم ولی به فکر بازی با ژاپن باشیم درست نیست. بازی های ما در لیگ ملت ها آنالیز شده است. مواد جالبی داریم که می توانیم روی آن کار کنیم. امیدوارم این کار ما در المپیک نتیجه بدهد.

سکوی المپیک؟ ابتدا به لیگ ایران نگاه کنید

در ورزش تضمینی وجود ندارد. دیروز چه کسی می توانست پیروزی ایتالیا را در فینال فوتبال یورو تضمین کند؟ قبل از شروع پنالتی می دانستید ایتالیا قهرمان می شود؟ تا حدودی جواب شما را دادم. حضور روی سکوی المپیک تنها آرزوی رئیس فدراسیون نیست و آرزوی من، شما و همه مردم ایران است. نمی توانیم کسی را به خاطر این امید محکوم کنیم ولی اینکه از الان تضمین کنیم تیم ملی روی سکو می رود، حرف زودهنگام است. برای اینکه این قضاوت را کنیم، باید به سطح کلی لیگ ایران نگاه و آن را با لیگ تیم های دیگر مقایسه کنیم که امید دارند روی سکو بروند. در لیگ ایران ۶۰ تا ۷۰ درصد بازیکنان، سرویس «موجی» می زنند. در بخش دریافت، بازیکنان لیگ ایران جلوی سرویس های لئون، میخائیلوف و ... قرار نمی گیرند. در دیدار با روسیه در لیگ ملت های والیبال، تا مقطعی برابر پیش می رفتیم. پانکوف که سرویس زدن را شروع کرد، دیگر نتوانستیم کاری کنیم. نه به این خاطر که ما دلمان نمی خواست کاری کنیم بلکه نتوانستیم موضوع سرویس او را حل کنیم. اگر می خواهیم درباره سکوی المپیک صحبت کنیم باید در لیگ خودمان تغییراتی ایجاد کنیم. باور کنید من هم مثل رئیس دلم می خواهد این آرزو تحقق یابد.

ضعف والیبال ایران؟ سطح دریافت های شما متوسط است

به احتمال بسیار زیاد با بازیکن دریافت کننده چهارم که لیبرو است راهی المپیک می شویم. این به این خاطر نیست که می خواهم آزمایشی انجام بدهم. فقط به این خاطر است که این عامل در تیم ایران ضعیف است. در تیم ما به جز میلاد عبادی پور، بقیه بازیکنان از سطح دریافت متوسط برخوردار هستند. اینها کلمات من است که به صورت عامیانه می گویم. اگر بخواهیم باید به آمار و ارقام مراجعه کنیم. هر کدام می توانیم نظر خودمان را داشته باشیم ولی آمار واقع بینانه است. در لیگ ملت ها هر بازیکن حدود ۱۰ بازی داشتند و آمار، نشان دهنده جایگاه کلی آنها است. با سرویس و دریافت متوسط اینکه داعیه قرار گرفتن بین تیم های اول جهان را داشته باشیم، کار سختی است. این مشکل اصلی والیبال ایران است. نشانه کوچک آن را  در تیم ملی والیبال می بینم. مثلا بازیکنی مثل میثم صالحی آینده درخشانی خواهد داشت. او در حمله مشکلی ندارد اما اگر روی دریافت خودش کار نکند، یک بازیکن متوسط خواهد بود. 

بازیکنانی مثل فیاضی در دنیا بسیار نادر هستند

شما دارید مرا تکه تکه می کنید! با قلب دردناک می گویم متاسفم این بازیکن در تیم ما نیست. از فیاضی بسیار سپاسگزارم. رفتار، منش، شخصیت و تلاش بی وقفه این بازیکن و رفتارش نسبت به تیم مثال زدنی است. این بازیکنان در دنیا بسیار نادر هستند. تاسف می خورم او در تیم ملی نیست. نمی توانم رابطه شخصی ام را بالاتر از رابطه تیمی و منفعت تیم قرار بدهم. فیاضی یک ماه بیشتر زمان نیاز داشت. فیاضی تمام سعی و تلاشش را کرد ولی مصدومیتش، به زمان بیشتری نیاز داشت و به فرم ایده آل نرسید. قبل از خداحافظی، چند بار با این بازیکن صحبت کردم ولی متاسفانه، متاسفانه مجبور شدم این تصمیم را بگیرم. یک بار دیگر از او تشکر می کنم. به جوان های تیم گفتم فیاضی مثال بارزی است که می توان از او درس گرفت. او مرا یاد سرگئی تتیوخین می اندازد و از نظر شخصیتی و کار تیمی خیلی به او شباهت دارد. 

امکانات ما با قدرت های برتر جهان فرقی ندارد

اگر منظورتان از ساختار، امکانات تیم ملی باشد باید بگویم با قدرت های برتر جهان تفاوتی نداریم. تمام امکانات برای ما فراهم شده است، محل تمرین، مسابقه، اسکان و تغذیه. از این نظر کمبود نداشتیم ولی در مسابقه بازیکنان شرایط را تغییر می دهند نه این امکانات. اگر بازیکنان جوان در شرایط سخت واهمه نداشته باشند، مطمئن باشید نتایج خوبی کسب خواهیم کرد. 

مراسم خط زدن بازیکنان شبیه به هم بود

به همه بازیکنان تیم از روز نخست با کمال احترام برخورد کردم و تا این لحظه هم با احترام کامل صحبت می کنم. اگر می خواهیم منصفانه صحبت کنیم بیایید فیاضی را با بردیا سعادت مقایسه نکنیم. رابطه خاصی با سعادت دارم و به این بازیکن علاقه دارم. این بازیکن، بسیار جوان، برومند، مودب و با سعی و کوشش در تمرینات بود. آینده بسیار، بسیار درخشانی در انتظارش است. برای بازی های المپیک، سعادت یک مقدار بی تجربه و خام است. خداحافظی بازیکنان در شرایط یکسانی بود. این بازیکنان را دعوت و با آنها رودرو صحبت می کردیم. خط زدن بازیکن از سخت ترین لحظات یک مربی است ولی این وظیفه مربی است و باید آن را انجام می دادم. این مراسم خط زدن برای همه یکسان بود.  روزی که به تهران آمدم و فیاضی را در تمرین دیدم، او به زحمت راه می رفت. این بازیکن درد زیادی داشت ولی با زحمت تمرین می کرد. با آگاهی از مصدومیتش می دانم چه حجم تمرین انجام می دهد برای کمک به تیم. در این موردی نیست که اگر با بازیکنی در این سطح از تجربه، در حضور بازیکنان دیگر خداحافظی کردم.

اسفندیار باید خودش را ریست کند

به امیرحسین اسفندیار شانس زیادی داده شد حتی بیشتر از آنچه که استحقاقش را داشت. او جوان بسیار خوب و با اخلاقی است اما بازی در تیم ملی برای بازیکنی که در باشگاه خودش روی نیمکت نشسته بود، یک شانس بود که داده شد. در حال حاضر اسفندیار برای من ماده ای است که می توان روی آن کار کرد. شریفی از نظر نکات والیبالی، برتری بیشتری نسبت به اسفندیار دارد. درباره آماری که گفتید با دستیار خودم توتولو صحبت می کنیم ولی همیشه آمار و ارقام هم بیانگر یکسری نکات ریزی که در بازی وجود دارد، نیست و می تواند یک نظر شخصی هم دخیل باشد. برای همین اسفندیار باید مثل کامپیوتر خودش را از نظر ذهنی ریست کند و باشگاهی را انتخاب کند که در ترکیب اصلی اش بازی کند. او باید از نظر فیزیکی خودش را به فرم ایده آل برساند منظورم اضافه وزن است. در مرحله اول باید ذهنیتش را تغییر بدهد که هدفش چیست ولی از نظر بازی، بازیکنی است که می توان روی او برای آینده کار کرد. 

اگر مرندی را مقابل روسیه داشتیم بهتر عمل می کردیم

نیاز نداشتم مرندی خودش را ثابت کند. او بازیکن باتجربه ای است. یکی از این لیبروها به عنوان بازیکن عادی در زمین خواهد بود. امیدوارم در المپیک شرایطی که در ست چهارم بازی با روسیه رخ داد، تکرار نشود. اگر چنین بازیکنی در دریافت داشتم، در آن مسابقه بهتر عمل می کردیم. طبق قانون جدید فدراسیون جهانی، یک ساعت قبل از بازی امکان تغییر بازیکن را داریم. اگر این تصمیم را گرفته ام به این خاطر است که مرندی می تواند کارش را به صورت تخصصی در پست خود انجام بدهد.

مگر سعید معروف آدم آهنی است؟

فرض کنید ما اسفندیار را به مسابقات می بردیم؛ کسی که دارای دریافت و دفاع متوسط است و سرویس خوبی دارد. اگر او مصدوم می شد چه؟ سعید معروف را داشتیم که مصدوم شد. مگر او آدم آهنی است و حق مصدومیت ندارد؟ چرا کسی نمی پرسد که اگر یکی از لیبروهای ما مصدوم شود چه؟ برای همین دو لیبرو با خودمان می بریم. اگر خدایی ناکرده اتفاقی برای غفور بیافتد، صابر کاظمی را داریم. اگر امکان داشتم ۱۶ یا ۱۸ بازیکن را ببرم، این سئوال ها مطرح نمی شد. 

لیست تیم ملی آماده است؛ فقط درباره میرزاجانپور تردید دارم

لیست تیم ملی تقریبا کامل شده و آماده است. در یک پست کمی شک و تردید دارم. میرزاجانپور بازیکن بسیار خوبی است. در تمام دوران حضورم در ایران روزی نبود که من و مانلی را تحت تاثیر خودش قرار ندهد و درباره عشق به تیم ملی صحبت نکند. او مصدومیت جدی را رفع کرد. اندک بازیکنانی هستند که در مدت زمان کم خودشان را آماده کنند. این قابل احترام است. این همان پستی است که مرا کمی مردد کرده است و تصمیم نهایی خودم را نگرفته ام. 

خوشبخت ترین آدم روی زمین خواهم بود اگر...

اگر اتفاقی که من و ملت ایران آرزویش را دارند در المپیک رخ بدهد، این حسی خواهد بود که می گوید انتخاب ایران و سفرم به این کشور بی مورد نبوده است و خوشبخت ترین آدم روی زمین خواهم بود. به هر حال تصمیم خودم را گرفته ام و نمی توانم خودم را فریب نمی دهم. می دانم دنبال چه جوابی هستید ولی تصمیمم را گرفته ام. 

اشتباه کردم بعد از لیگ ملت ها با ۱۶ بازیکن تمرین کردیم

درباره حضرت پور باید بگویم بازیکن خوبی از نظر فنی و اخلاقی است. نمی دانم چطور به شما توضیح بدهم که ما هفت تمرین دیگر داریم. در ماه اپریل و می، ۲۳ بازیکن در تمرین داشتم. نمی خواستم توانایی تمرین با ۲۳ بازیکن را به رخ بکشم بلکه به این خاطر بود که خدایی ناکرده بعدا نگویند چرا بازیکنی دیده نشد. یکی از اشتباهات بزرگ من این بود که بعد از لیگ ملت ها، تمرینات را با ۱۶ بازیکن شروع کردم. برای همین سعی کردیم فورا تصمیماتی بگیریم که ما را به رخداد بزرگی که در پیش داریم، نزدیک کند بخصوص این از نظر روحی و روانی برای تیم مهم بود. در حال حاضر ۴ مدافع میانی داریم. تصمیم خودم را تا قبل از سفر به ژاپن حتما می گیرم. اینکه چهار مدافع در تمرین هستند، مانع تمرین خوب ما نیست. 

خوش خبر: ۱۲ بازیکن تیم ملی تقریبا مشخص شده است

همیشه  از من درخواست لیست ۱۲ نفره دارند. الکنو سپس به امیر خوش خبر سرپرست تیم ملی اشاره کرد که در کنار سالن نشسته بود. سرمربی تیم ملی والیبال گفت: خوش خبر از تمام رازهای تیم باخبر است؛ می توانید از ایشان سئوال کنید. 

در ادامه خوش خبر هم گفت: ۱۲ نفر تقریبا مشخص شده است و آی دی کارتها را گرفته ام. از کمیته المپیک خواستیم به ما فرجه بدهند که اگر در لحظه آخر قرار شد بازیکنی جابجا شود، امکانش باشد. بر اساس لیستی که داده شده است، جلو می رویم. می توانند تا روز رفتن به ژاپن اسامی را تغییر بدهند. 

خوش خبر در پاسخ به سئوال خبرنگار مهر درباره بازی های تدارکاتی هم گفت: سرپرست تیم ملی آمریکا به من ایمیل زد و خواست در ژاپن بازی تدارکاتی داشته باشیم. با تیم های فرانسه و روسیه هم در لیگ ملت ها صحبت کردیم که اگر شرایط فراهم شد، بازی تدارکاتی انجام بدهیم. بازی با آمریکا را قبول کردیم مشروط به اینکه خودشان آنجا امکانات و سالن را فراهم کنند. برای روسیه و فرانسه با میزبان المپیک صحبت کردیم که گفتند امکانش نیست مگر اینکه بتوانیم سالن فراهم کنیم. به جز این سه درخواست، مورد دیگری نبوده است. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.