هنوز چند دقیقه‌ای از بارگذاری طرح‌هایش در اینستاگرام نگذشته بود که به صورت اتفاقی آن‌ها را در صفحه‌اش دیدم.

المپیک قدس

بلافاصله به او پیام دادم و خواستم در مورد طرح‌ها با هم گفت‌وگو کنیم. نادر اسمر ۲۳ ساله و ساکن رام‌الله در بحبوحه المپیک و زمانی که چشم همه مردم جهان به این رویداد در توکیو بود، با یک مجموعه طرح با عنوان «المپیک روزانه فلسطینی‌ها» توانست نگاه‌ها را به صورت هنرمندانه به مسئله فلسطین برگرداند. برای فهمیدن میزان استقبال از ایده او در پیوند دادن مسئله فلسطین و المپیک کافی است سری به صفحه‌اش بزنید.

 در حالی که دیگر طراحی‌های او نهایتاً ۲۰۰ لایک گرفته، این مجموعه طراحی او بیش از ۵ هزار لایک از طرف مخاطبان گرفته است.

من طرح‌هایی را که با عنوان «المپیک روزانه فلسطینی‌ها» در همان ساعات اولیه   در اینترنت منتشر کردی دیدم و فهمیدم با اقبال مواجه شده است. طراحی‌های تو خیلی خوب توانسته تضاد و تباین میان بازی‌های المپیک و آنچه را به تعبیر خودت هر روز در فلسطین رخ می‌دهد، نشان دهد. پیش از پرداختن به این طراحی‌ها بد نیست کمی از خودت برایمان بگویی. کجا زندگی می‌کنی و به چه کاری مشغول هستی؟

 فکر می‌کنم علاقه‌ام به هنر بر کسی پوشیده نباشد. پس از سال‌ها کار و تمرین در این عرصه، زمانی که احساس کردم در این زمینه استعداد دارم، تصمیم گرفتم به کالج هنر   دانشگاه ملی النجاه در نابلس (در کرانه باختری رود اردن) بروم و در رشته گرافیک تحصیل کنم. البته کار طراحی را خودم پیش از ورود به دانشگاه شروع کرده بودم. 

 از چه تکنیکی در نقاشی استفاده می‌کنی و دلیل اینکه رفتی سراغ این تکنیک چیست؟

در طراحی‌هایم سعی می‌کنم به سمت ابداع روش‌های جدید بروم. دوست ندارم از کسی تقلید کنم اما باید اذعان کنم که تحت تأثیر مکتب کلاسیک طراحی و اکسپرسیونیسم هستم.

اگر موافقی سراغ طراحی‌هایت با عنوان «المپیک روزانه فلسطینی‌ها» برویم؛ تو ۶ طرح را با این موضوع منتشر کردی، به نظرم خیلی خوب است که در خصوص ایده تک‌تک آن‌ها برای ما توضیح بدهی که از کجا نشأت گرفته است؟

طراحی اول همان طور که در نگاه اول هم مشخص است، به بازی فوتبال در المپیک اشاره می‌کند و همزمان یک فوتبالیست فلسطینی را نشان می‌دهد که در ارسال و برگرداندن گاز اشک‌آور به سمت اشغالگران به درجه استادی رسیده و مثل بازیکنان حرفه‌ای فوتبال عمل می‌کند. صحنه‌ای که در تمام رویارویی‌ها در فلسطین تکرار می‌شود.

طراحی دوم روشن کردن مشعل در روستای «بیتا» در جنوب نابلس در کرانه غربی را در نظر داشته‌ام، این طراحی ادای دین به مردان جوان (نگهبانان کوه) است که در مقابل حملات شهرک‌نشینان صهیونیست تقریباً هر شبانه‌روز با به همراه داشتن و روشن کردن مشعل به ارتفاعات بلا می‌روند تا جلو آن‌ها بایستند و مانع از اشغال این منطقه شوند.  

سومین طرحم در خصوص دیوار حائل (آپارتاید) است که کرانه باختری را از منطقه اشغال شده توسط صهیونیست‌ها جدا می‌کند. فلسطینی‌های زیادی هر روز از این دیوار بالا می‌روند؛ افراد خیلی معمولی که ورزشکار [المپیک] نیستند. باید این دیوارها را از نزدیک ببینید تا بفهمید چقدر بلند هستند.

طرح بعدی، ماجرای شیرجه زدن‌های حیرت‌آور و در عین حال خطرناک از دیوارهایی است که در حمله ناپلئون به عکا و محاصره آن به شدت آسیب دیدند ولی همچنان پابرجا هستند. شیرجه زدن از این دیوارها کار هر روزه فلسطینی‌هاست، گویی هیچ زمان ناپلئونی در کار نبوده است. 

طرح بعدی هم نسبتاً واضح است و فلسطینی‌ها را در حال پریدن از موانع آهنین در باب العامود نشان می‌دهد. این موانع آهنین در جلو درب باب العامود و برای منع رفت و آمد به مسجدالاقصی توسط نیروهای اشغالگر گذاشته شده بود که جوانان فلسطینی تصمیم گرفتند این موانع را بردارند.

این هم ایده دیگری بود که اجرا کردم، گردانی از ارتش اشغالگر که در حال مبارزه با یک جوان بدون سلاح فلسطینی هستند. به نظرم این صحنه به شدت الهام‌بخش است؛ دقیقاً مثل مسابقات کشتی المپیک می‌ماند با این تفاوت که دو طرف مسابقه هم‌وزن و برابر نیز نیستند. 

تو می‌توانستی ایده پرتاب سنگ را هم با مسابقات پرتاب دیسک یا چکش در المپیک مقایسه کنی. چرا سراغ این ایده نرفتی؟

ایده‌های زیادی با موضوع پرتاب دیسک یا دویدن وجود دارد اما من سعی کردم ایده‌هایم را در قالب ۶ طرح جذاب و بدیع ارائه کنم. پیاده کردن همین ایده‌ها نیز کلی از من زمان گرفت. ان‌شاءالله دفعه بعد ایده‌های جدیدتری را پی خواهم گرفت. 

تا پیش از این ورزشکاران ایرانی از مسابقه دادن با حریف‌های اسرائیلی خودداری می‌کردند ولی نکته جالبی که این المپیک داشت این بود که ورزشکارانی از کشورهایی چون الجزایر، سودان و لبنان نیز در حالی که مطابق قرعه باید با حریف‌های اسرائیلی مبارزه می‌کردند از این کار امتناع کردند. نظرتان در این خصوص چیست؟

 قطعاً آنچه فلسطینی‌ها را خوشحال می‌کند کناره‌گیری  بعضی از ورزشکاران مسلمان از بازی کردن با حریف‌های اسرائیلی است؛ چرا که نشانه‌ای از مبارزه علیه عادی‌سازی روابط با صهیونیست‌هاست.

در جنگ اخیر غزه ما دیدیم که هنرمندان ایرانی تقابل میان موشک‌های فلسطینی‌ها و گنبد آهنین را دستمایه طراحی‌های خود قرار داده بودند. هنرمندان ایرانی را هم می‌شناسی و آیا خودت از جنگ اخیر در غزه برای طراحی‌هایت الهام گرفته‌ای؟

 بله طرحی که یکی از هنرمندان ایرانی به اسم میکائیل (براتی) کشیده بود را دیدم که طرحی خلاقانه بود. من خیلی علاقه دارم در طراحی روی جنبه‌های انسانی دست بگذارم و از این نظر جنگ غزه قطعاً یکی از الهام‌بخش‌ترین قضایا برای من بوده است.

حرف پایانی داری؟

پیامی که می خواهم از طریق این نقاشی ها به مردم منتقل کنم این است که ملت فلسطین در زندگی روزمره خود و در مواجهه با اقدامات رژیم اشغالگر،  کارهای طاقت فرسا و قهرمانی های خطرناک تر و سخت تری دارد  که نه تنها در ازای آن مدالی دریافت نمی کند بلکه جانش نیز در خطر است.

خلاصه حرف‌ها و آرزوهایم، آزادی فلسطین است و برای همه مسلمانان نیز بهترین آرزوها را دارم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.