اینکه دولت هشت‌ساله حسن روحانی با گره‌زدن همه مسائل به برجام و ارتباط با غرب هزینه‌های زیادی به کشور تحمیل کرد، نکته‌ای است که نمی‌توان به‌راحتی از کنار آن گذشت.

 آیا تحریم و FTAF مانع عضویت ایران در شانگهای بود؟

با اینوجود مرغ برخی اصلاحطلبان یک پا دارد! آنها هنوز هم تلاش دارند عدم موفقیتهای دولت گذشته را به تحریم و دیگر مسائل سیاست خارجی مربوط کنند نه کم کاری و ناکارآمدیها. برای نمونه تنها چند ساعت پیش از آغاز نشست همکاری شانگهای، حشمتالله فلاحتپیشه از چهرههای اصلاحطلب، با تأکید بر اینکه بسیاری از کشورها خطر تجارت با ایران را نمیپذیرند، مدعی شد ایران راه سادهای برای پیوستن به پیمان شانگهای ندارد. علاوه بر آن، پس از تحقق واردات گسترده و چند ده میلیونی واکسن در همین چند روز گذشته از دولت جدید، با وجود آنکه اصلاحطلبان نپیوستن به کنوانسیونهای FATF را مانع آن میدانستند و پیوستن رسمی ایران به سازمان همکاری شانگهای را هم مانند آن و به شرط قبول برخی شرایط ناممکن میدانستند، یک بار دیگر غلط بودن ادعاهای رسانههای اعتدال و اصلاحات ثابت شد. در گفتوگو با دکتر «مهدی خانعلیزاده» تحلیلگر سیاسی این نوع رویکرد  را به بحث گذاشتهایم.

 اصلاحطلبان ادعا میکنند مقدمات پیوستن ایران به شانگهای در دولت پیشین گذاشته شده. نظر شما در اینباره چیست؟

اصلاحطلبان تا پیش از این با بهانهتراشی، ماجرای نپیوستن به شانگهای را به مسائلی مانند تحریم و نبود برجام و عدم تصویب لوایح FATF  ربط میدادند، ولی خودشان هم میدانستند اینگونه نیست! این در حالی است که دولت روحانی یکسالونیم در چین سفیر نداشت! اتفاقی که در هشت سال گذشته افتاد این بود که عامدانه تلاش شد تمام راههایی که میتوانست بنبست را رفع کند، بسته شود تا فقط یک راه تحت عنوان «مذاکره با غرب» باقی بماند و اینگونه حاکمیت را مجبور کنند به سازش با غرب تن دهد. ما نمونه دیگر این ماجرا را در موضوع واردات واکسن هم داشتیم. بهانهتراشی بسیاری شد و مدعی شدند پول پرداخت شده اما به دلیل عدم تصویب FATF اجازه ورود واکسن به کشور را نمیدهند، ولی دولت جدید این دروغ را هم برملا کرد. این نشان میدهد در برخی مسائل متأسفانه مصالح کشور دستمایه و بازیچه سیاسی منافع برخی طیفها بوده برای اینکه بگویند هیچ راهی جز مذاکره نیست.

 برخی اصلاح طلبان مانند احمد زیدآبادی مدعی شدهاند تا ایران در مورد رژیم صهیونیستی و سکوت در این موضوع تضمین نداده باشد، امکان تحقق عضویت آن در شانگهای وجود نداشته. این مسئله چگونه قابل توضیح است؟

این حرفی کاملاً دروغ و برعکس است. رژیم صهیونیستی چندین سال است که برای عضویت در شانگهای اعلام تمایل کرده و حتی برخی از کشورها با این مسئله موافقت کرده بودند. هر کدام از اعضا هنگام پیوستن به این پیمان میتوانند یک حق شرط داشته باشند. اتفاقاً ایران هنگام ورود به سازمان همکاری شانگهای حق شرط اعلامی روشن و شفاف خود را «نبود رژیم صهیونیستی» اعلام کرد که به اتفاق آرا پذیرفته شد. در واقع تودهنی سیاست خارجی دولت رئیسی به رژیم صهیونیستی که در پیوستن به شانگهای عیان شد را تلاش دارند کاملاً وارونه نشان دهند و به یک نقطه ضعف تبدیل کنند. این ادعا هم متأسفانه از سوی طیف سیاسیای مطرح میشود که بهتازگی از گفتوگو با صهیونیستها و خوب بودن مردم اسرائیل دم میزدند. پس این درخواست دلسوزی برای مردم فلسطین نیست، بلکه یک تصفیه حساب سیاسی داخلی است.

شما عضویت ایران در شانگهای را در بیاثر کردن تحریمهای غرب چقدر مهم و مؤثر میدانید؟

واقعیت این است هدفی که غرب در موضوع تحریم مد نظر داشت، اعمال رنج و درد به مردم کشورمان بود تا واکنش نشان دهند و حاکمیت را وادار کنند به سازش تن بدهد، ولی اساساً پیمانهای منطقهای یکی از اصلیترین و بهترین راههای بی اثر کردن تحریمهای یکجانبه ایالات متحده است. از طرف دیگر به ضعیف شدن هژمونی آمریکا  کمک می کند. برای نمونه وقتی ایران و چین توافق کنند با پول ملی خود مبادله کنند یا تهاتر بین ایران و روسیه اتفاق افتد اساساً چرخه دلار و نظام اقتصاد آمریکا که ابزار فشار واشنگتن علیه کشورمان است، دور زده میشود و جمهوری اسلامی بهراحتی میتواند مشکلات اقتصادی خود را حل کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.