اجلاس سازمان همکاری شانگهای در شرایطی خاتمه پیدا کرد که از میان دو موضوع مهم پیشبینی شده برای دستور کار این اجلاس، بحث عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در این سازمان بدون مواجهه با هرگونه مشکل خاصی مورد تأیید و پشتیبانی همه اعضا قرار گرفت؛ اما در بحثهای مرتبط با افغانستان همانطور که پیشبینی میشد، نظرات متفاوت و بعضاً متناقضی مطرح شد که بازتابی از تفاوت دیدگاههای کشورهای عضو در این زمینه بوده است. در این شرایط عضویت کامل جمهوری اسلامی ایران در سازمان شانگهای میتواند از جنبههای مختلف بر این دیدگاهها و روند تصمیمگیریهای سازمان در قبال افغانستان تأثیرگذار باشد. در بعد سیاسی قضیه، میتوان بر این نکته اذعان کرد که دیدگاههای کشورهای عضو شانگهای درباره افغانستان در اجلاس اخیر، عمدتاً بر مدار دو طیف موافقان برقراری ارتباط و همکاری با طالبان و مخالفان جدی این مسئله میچرخید. بر این اساس و در حالی که کشورهایی چون پاکستان، چین و ازبکستان خواهان برقراری ارتباط بیشتر و سطوح گستردهتری از همکاریهای اقتصادی با دولت تشکیل شده توسط طالبان بودند، اعضای دیگری چون تاجیکستانِ میزبان و هند بهشدت از استقرار نظام طالبان و پیامدهای آن بر گسترش تروریسم و افراطگرایی در منطقه ابراز نگرانی کردند و خواهان مهار این وضعیت بودند.
با توجه به رویکرد دوپهلو و سیگنالهای متفاوتی که از سوی روسیه منعکس میشود، در این شرایط نقش و تأثیر مواضع جمهوری اسلامی میتواند در نزدیک ساختن و به تعادل کشاندن این دیدگاهها بسیار چشمگیر باشد. تأکید نهایی اعضای سازمان بر ضرورت تشکیل یک دولت فراگیر در افغانستان و در عین حال تلاش برای حفظ سطوح مؤثری از تماس با طالبان، در واقع همان خط سیری است که جمهوری اسلامی در فرایند تحولات اخیر افغانستان در پیش گرفته است.
اما در بعد امنیتی با در نظر گرفتن اهداف سازمان در مبارزه با تجزیهطلبی، تروریسم، افراطگرایی و مواد مخدر، جمهوری اسلامی ایران از تجربیات مؤثر و کارآمدی در این زمینه بر خوردار است، بهخصوص که در چند دهه اخیر به سبب قرار گرفتن در یکی از مسیرهای مهم ترانزیت مواد مخدر از افغانستان، در خط مقدم مبارزه با این مواد افیونی قرار داشته است. در عین حال تجربیات ایران در مواجهه با گروههای افراطگرایی چون داعش در عراق و سوریه هم میتواند در رویکرد سازمان شانگهای در مقابله با رشد افراطگرایی در منطقه و بهویژه در افغانستان کمک مؤثری باشد.
در بعد اقتصادی نیز جمهوری اسلامی ایران میتواند در اتصال اقتصادی و ترانزیتی افغانستان و دیگر اعضای سازمان با هند، نقشی اساسی ایفا کند. با توجه به خصومت دیرینه هند و پاکستان از یکسو و استقرار طالبان در افغانستان و عدم تمایل دولت دهلی نسبت به برقراری ارتباط با این گروه از سوی دیگر، ایران از طریق پروژههایی چون بندر چابهار میتواند به تنها کانال ارتباطی افغانستان و دیگر اعضای سازمان با هند تبدیل شود.
پس از استقرار طالبان در افغانستان، هند احساس کرد بازنده بزرگ تحولات افغانستان بوده و سرمایهگذاریهای کلان دهلی در این کشور هدر رفته است. بر همین اساس حتی اعلام کرد با وجود طالبان، مشارکت افغانستان در پروژه چابهار خاتمه یافته تلقی میشود. در این میان با توجه به سرمایهگذاریهای مشترک تهران و دهلی، نقش جمهوری اسلامی ایران در متقاعد کردن هند به تداوم همکاری در محورهای ترانزیتی منطقهای و با سازمان شانگهای و به تبع آن با افغانستان میتواند سرنوشتساز باشد.
نظر شما