خواب ابدی در غروبی پاییزی. با آن همه ابهام و رازآلودگی. با یک سال سؤال بی جواب. با موجی از تأثر جهانی و مردمی تنها کار تو بود و بس .سکوت. بهت. حیرت .سؤال. اندوه. تأسف. شایعه هم کار ما بود و بس.

فوتبال علیه استکبار

باور نمی‌کردیم. مثل گل‌هایت به انگلیس. مثل ویرانگری‌هایت مقابل برزیل. مثل محرومیتت در جام جهانی آمریکا. خاصیت خبرهای تو این بودند و این ماندند. توفانی و غافل‌گیرکننده. درست یک سال قبل. درست در آستانه پایان سال سخت میلادی خبر فوتت وسط همه‌گیری کرونا به دلیل بیماری قلبی همان‌قدر که همه مردمان عاشق فوتبال در دنیا را غمزده کرد، سیاستمدارانی که با آن‌ها یک دم سازش نکردی را ذوق زده کرد. همان‌هایی را می‌گویم که با پله سامبا می‌رقصند و با پلاتینی زیر برج ایفل شام می‌خورند و برای سلطه‌گری‌شان بر دنیا با توسل به فوتبال نقشه می‌کشند.

از زمانی که چشم بستی ستاره‌ای در قواره تو پیدا نشد که موی داغ آمریکایی‌ها و اشغالگران شود. با همه شر وشور بودنت در زمین فوتبال و حاشیه‌هایت و اعتیادت، در خارج از آن اما همیشه با عنوان «ال دیگو» سمت مخالفان زورگویی ایستادی. در فوتبال علیه مافیای فیفا سر برداشتی و تاوانش را هم با محرومیت‌های سنگین دادی.

با اینکه افتخارات تو بسیار کمتر از پله بود، اما همواره گوی سبقت در محبوبیت را از او ربودی. تو سمت مردم ماندی و پله مقابل آن‌ها. او بازوی تبلیغاتی و اجرایی برای فیفا شد و تو  خار چشم «هاوه لانژ» و «سپ بلاتر». تو در حالی که با آزادی‌خواهان لاتین همنوایی می‌کردی پله حتی از میلیون‌ها برزیلی معترض به برگزاری بازی‌های جام جهانی فوتبال در سال ۲۰۱۴ هم حمایت نکرد. در این یک سال و در نبود تو هم از او بخاری بلند نشد.

سال ۲۰۱۵، در بوینس آیرس پس از مافیا خواندن تک تک مقامات عالی فیفا فریاد زدی: «من باید با مافیایی که هنوز در فیفا باقی مانده، مبارزه کنم». با آن هوش فوتبالی معرکه‌ات خوب دست آن‌ها را قبل از همه خوانده بودی و به فساد و پولشویی و رشوه گیری محکومشان کردی.

حتی وقتی همه دنیا تو و هنرت را ستایش می‌کردند و گران ترین بازیکن جهان بودی، وارد بازی سران زر و زور نشدی و خلاف جریان آب و محافظه کاری معمول ستاره‌ها شنا کردی. در بخشی از فیلم «امیرکوستوریتسا» یک سال پس از قهرمانی جام جهانی، می‌بینیم که به دیدار «فیدل کاسترو» رفته ای و یاد «چگوارا» را کنارش زنده داشتی .

کاسترو را پدر دوم خود خواندی و علاقه ات به چاویسم و سوسیالیسم انقلابی را پنهان نکردی. به یانکی‌ها یادآوری کردی نمی توان با بمب محبوب دل مردم شد.خودت را در نبرد با آمریکا سرباز محرومان خواندی و مردم کشورت را برای تظاهرات علیه جورج بوش به خیابان‌ها فراخواندی. «آشغال انسانی»،این تعبیری بود که از رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۰۵ کردی. از مخالفان سرسخت کاخ سفید بودی و با تمام ثروتی که به آن رسیدی همیشه حامی فقیران بودی.

 در این ماه‌های نبودنت به یاد ندارم هیچ فوق ستاره ای در دنیای هنر و ورزش به روشنی و صراحت تو از فلسطینی‌ها حمایت کرده و اشغالگران را به باد انتقاد گرفته باشد. در جام جهانی روسیه به نشانه انزجار از اشغالگران به دیدار رهبران جنبش خودگردان فلسطین رفتی و خودت را فلسطینی خواندی. اگر این روزها بودی حتماً علیه اینفانتینو،رئیس فیفا که برای صهیونیست‌ها دم تکان می‌دهد و می‌خواهد برای آن‌ها سپری فوتبالی مقابل اعتراضات جهانی ایجاد کند، سکوت نمی کردی.می دانم اگر بودی حتماً از قهرمان نشدن انگلیسی‌های متجاوز به جزایر فالکلند در یورو قند در دلت آب می‌شد.

در این یک سال نبودی که ببینی مدعیان حقوق بشر و تمدن با سیاهان در استادیوم‌ها چه کردند. با آنکه سفیدپوست بودی اما الگوی مبارزه با نژاد پرستی و آپارتاید در ورزش شدی. «ماندلا» تو را حامی سیاهان خواند و کسی از مقدار کمک‌های بشردوستانه‌ات به مدارس سیاهان در قلب آفریقا سر درنیاورد.اتفاقاً ایران را هم خیلی دوست داشتی.ایران را محور مقاومت مقابل استکبار می‌دانستی. متقابلاً اینجا در ایران هم خیلی طرفدار داشتی. وقتی از مرگ دریبل خوردی اینجا همه شوکه بودیم.

شاید بعد از آرژانتین در هیچ کشوری مثل ایران مردم پیگیر اخبار و شایعات پس از مرگت نبودند. بد اخلاقی می‌کردی، اما خوش قلب بودی. معتاد به کوکائین بودی، اما برای مردم، آزاری نداشتی.حاشیه داشتی اما از اصل اعتقادت به آزادی خواهی پا پس نمی کشیدی. برای ایرانی‌ها که همیشه فوتبال را جسورانه و بی پروا و لاتین می‌خواهند، تو مظهر زیبایی فوتبال بودی و ماندی. برای ما که زیر بار حرف زور نمی رویم و زخمی بی‌عدالتی‌ها در فیفا و تحریم‌ها هستیم، کسی مثل تو حتی با آن همه حاشیه و جنجال و اعتیاد و زندان همیشه در ذهن و قلبمان جاودانه است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.