«اقدامات تشخیصی، درمانی و مراقبتی در مؤسسات پزشکی باید با حفظ حق اختیار بیمار براساس موازین شرعی، قانونی و اصول پزشکی ‌توسط کارکنان فنی همجنس به‌عمل آید مگر در مواردی که به علت ضرورت این امر امکان‌پذیر نباشد».

پزشکی نامتوازن!

این متن ماده۵ آیین‌نامه اجرایی است که ‌هیئت وزیران چهاردهم شهریور ۱۳۸۰ بنا به پیشنهاد وزارت بهداشت و به استناد ماده۷ قانون انطباق امور اداری و فنی مؤسسات پزشکی با شرع مقدس مصوب ۱۳۷۷ آن‌ را تصویب کرد. 

از زمان تصویب قانون انطباق ۲۳سال و از مدت آیین‌نامه اجرایی ماده فوق بیش از یک دهه می‌گذرد با این حال هنوز زنان به خصوص در شهرستان‌های کوچک مجبورند برای درمان بعضی بیماری‌ها مثل داخلی و ارولوژی، مغز و اعصاب و.... نزد پزشکان متخصص مرد بروند. این وضعیت درحالی است که براساس آخرین آمار رسمی ارائه شده از سوی شهیندخت مولاوردی، معاون پیشین ریاست‌جمهوری در امور زنان و خانواده که مربوط به سال ۱۳۹۵ می‌شود، ۴۹درصد پزشکان ایران را زنان تشکیل می‌دهند که ۳۲درصد آنان در رشته‌های تخصصی و ۲۷درصد دیگر در عرصه فوق‌تخصصی فعالیت می‌کنند. همچنین براساس گزارش یادشده رشد ۳۰۱درصدی پزشکان عمومی، ۴۰درصدی پزشکان فوق‌تخصص، ۹۹درصدی پزشکان زنان‌وزایمان در سال‌های اخیر قابل مشاهده است و برپایه آمارها نیز ۵۶درصد دانشجویان دانشگاه‌های دولتی نیز مختص بانوان است و ۵۳درصد این دانشجویان دختر در رشته‌های پزشکی تحصیل می‌کنند.

پس مشکل کجاست و چرا هنوز در برخی بیماری‌ها، پزشک متخصص زن کم داریم و بیماران زن به‌ناچار باید برای دریافت خدمات درمانی به پزشکان مرد مراجعه کنند؟

ظرفیت برخی رشته‌های تخصصی خالی مانده است

علی‌اکبر حق‌دوست، معاون برنامه‌ریزی راهبردی و هماهنگی وزارت بهداشت در پاسخ به قدس می‌گوید: در خیلی از رشته‌های علوم پزشکی درصد دخترانی که پذیرفته می‌شوند از پسران بیشتر است و حتی به‌زودی در برخی رشته‌ها مثل چشم‌پزشکی، پوست، رادیولوژی و رشته‌های طب فیزیک حالت معکوس ایجاد می‌شود که جای نگرانی دارد؛ چون افزایش پذیرش آنان در چنین رشته‌هایی چندان با بار بیماری زنان و آقایان تناسب و همخوانی ندارد. از سوی دیگر با اینکه فرصت مناسب برای زنان وجود دارد تا مثل مردان در برخی رشته‌ها مثل جراحی، ارتوپدی، مغز و اعصاب، ارولوژی و داخلی تخصص بگیرند، اما دشواری و سختی کار این رشته‌ها به گونه‌ای است که زنان تمایل چندانی به انتخاب این رشته‌ها برای دوره تخصصی ندارند برای همین است که ظرفیت این رشته‌ها خالی می‌ماند.

وی در همین زمینه می‌افزاید: خیلی وقت‌ها زنان با اینکه می‌توانند در برخی رشته‌ها برای تخصص قبول شوند، اما انتخاب رشته نمی‌کنند و حاضرند یک سال بیشتر مطالعه کنند تا سال بعد در رشته دیگری برای دوره تخصص قبول شوند.

حق‌دوست با اشاره به اینکه تمایل پزشکان برای ورود به دوره تخصصی در برخی رشته‌ها کم است، می‌افزاید: مثلاً در رشته ارولوژی این مشکل را هم در بین زنان و هم در بین مردان داریم. البته در شهرهای بزرگ به اندازه کافی ارولوژیست خانم داریم تا مثلاً اگر یک خانم بیمار نخواست توسط یک متخصص مرد تحت درمان قرار گیرد از سوی متخصص زن درمان شود. ضمن اینکه میزان بیماری یاد شده در آقایان خیلی بیشتر از خانم‌هاست. 

وی با اشاره به نیاز ارولوژیست‌ها به دستگاه‌ها و اتاق عمل مجهز، می‌گوید: تهیه چنین امکاناتی برای آنان آسان نیست چون این تجهیزات بسیار گران هستند و اگر کار کم باشد از نظر اقتصادی به‌صرفه نخواهد بود. 

معاون برنامه‌ریزی راهبردی و هماهنگی وزارت بهداشت در پاسخ به این پرسش که نسبت پذیرش زنان و مردان برای دوره تخصصی پزشکی در پنج سال اخیر چگونه بوده است، می‌گوید: آمار دقیقی ندارم ولی می‌دانم در پذیرش دوره تخصصی تعداد پزشکان زن از پزشکان مرد کمتر نیست. یعنی به لحاظ کمّی تعداد پذیرش‌شدگان آقا و خانم یا برابر است یا آمار به نفع خانم‌هاست. 

وی در همین زمینه می‌افزاید: شاید بعضی‌ها به اسم عدالت جنسیتی تصور کنند اگر پذیرش در دوره تخصصی بین زنان و مردان ۵۰- ۵۰ شود بهترین حالت است، اما اصلاً چنین نیست. این را در نظر بگیریم که عدالت جنسیتی به معنی برابری جنسیتی نیست. مثلاً تصور کنیم دختر ما را برای خدمت به یک منطقه دورافتاده بفرستند، چقدر برای او و ما سخت خواهد بود. اما اگر یک آقا به آنجا برود قطعاً سختی کار کمتر و موضوع پذیرفته‌تر است.

وی با بیان اینکه نمی‌توان مناطق محروم را با پزشکان متخصص خانم پُر کرد، تصریح می‌کند: برای خانم‌ها در بیمارستان‌ها نمی‌توان کشیک و آنکالی‌های مداوم گذاشت، اما می‌توان برای پزشک متخصص مرد این کار را کرد تا مثلاً اگر بیمار بدحالی مراجعه کرد، این پزشک خودش را به بالین وی برساند. اما زندگی زن چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد. بنابراین اگر موضوع حرمت خانم‌ها و صیانت از خانواده است باید قبول کنیم خانم در تربیت فرزندان نقش خیلی کلیدی‌تری دارد و اصلاً صلاح نیست آنان مثل آقایان هم صبح‌ها و هم عصرها کار کنند یا همه روزهای هفته را به مطب و درمانگاه بروند. اگر قرار باشد پزشکان زن بهتر به وظایف دیگر خود بپردازند - موضوعی که همکاران در مجلس دنبالش هستند - شاید نتوانیم میزان کاری را که برای یک پزشک مرد در نظر می‌گیریم، برای یک خانم پزشک هم در نظر بگیریم، چون هیچ دلیلی وجود ندارد که حتماً ۵۰درصد متخصصان بیماری‌های داخلی مرد و ۵۰درصد هم زن باشند. البته در رشته‌های خاصی مثل جراحی زنان و زایمان موضوع فرق می‌کند؛ ولی برای خیلی از رشته‌ها اینکه حتماً باید ۵۰درصد متخصصان زن باشند نه اقتصادی است و نه عاقلانه. در همه جای دنیا هم این طور نیست که درصد متخصصان آقا و خانم با هم برابر باشد. برای نمونه در آمریکا به جز رشته تخصصی زنان و زایمان که ۵۵درصد متخصصان این رشته زن و ۴۵درصد مرد هستند، در سایر رشته‌ها آقایان حضور دارند. مثلاً تا پنج سال پیش تعداد زنان متخصص چشم‌پزشکی در این کشور ۱۸درصد بوده است.

توزیع نامناسب پزشکان 

معاون پیشین درمان وزارت بهداشت نیز در پاسخ به قدس می‌گوید: پس از ابلاغ قانون انطباق دیگر به آقایان اجازه ورود به رشته‌های تخصصی بیماری‌های زنان و زایمان داده نشد و فقط خانم‌ها حق ورود به این رشته‌ها را دارند و هم‌اکنون همه پزشکان بیماری‌های زنان، فقط زن هستند مگر اینکه پیش از قانون انطباق، دانش‌آموخته شده و یا از کشورهای دیگر تخصص گرفته و بعد برای فعالیت به ایران آمده باشند. 

اسماعیل اکبری در خصوص میزان پذیرش دانشجوی زن برای رشته‌های پزشکی و یا پذیرش در رشته‌های تخصصی هم می‌گوید: پذیرش برای دوره‌های تخصصی کم نیست. هم‌اکنون ۶ خانم پزشک فوق‌تخصص در محل کار من فعالیت می‌کنند. شاید بیمار نزد این‌ها برود اما در نهایت بنده را انتخاب کند، چون مسن‌تر از آن‌ها هستم.

وی عدم توزیع مناسب پزشکان متخصص را یکی از دلایل کمبود پزشک متخصص زن در شهرستان‌های کوچک می‌داند و می‌گوید: بسیاری از پزشکان متخصص زن پس از ازدواج راهی کلانشهرها می‌شوند چون معمولاً همسرشان در پایتخت یا مراکز استان‌ها هستند. به هرحال زندگی اجتماعی پزشکان بخشی از کار است و نمی‌توان به آسانی از این موضوع گذشت. 

وی در خصوص راهکار خود برای توزیع مناسب پزشکان متخصص زن در شهرهای کشور هم می‌گوید: برای پزشکان خانم باید حرمت قائل شویم. یعنی باید برای آنان که در شهرهای کوچک ارائه خدمت می‌کنند امتیازات خاصی در نظر گرفته شود. شهرهای کوچک جاذبه‌ای ندارد. مدرسه باکیفیتی در محل کار و زندگی پزشک در شهرهای محروم وجود ندارد. میزان درآمد پزشکان هم در کلانشهرها بیشتر از مناطق محروم است، بنابراین این‌گونه کارها به صورت دستوری انجام نمی‌شود. باید مردم‌محوری را در دستور کار قرار دهیم، البته از سوی دیگر باید تبلیغ کرد که بهتر است بیمار زن نزد پزشک زن برود و معالجه شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.