نشریه فارن‌افرز در مقاله‌ای به رویکرد دولت آمریکا در قبال چین انتقاد کرده و نوشته است: «برای مقابله با پکن، دولت بایدن باید تصمیم بگیرد که چه می‌خواهد.» در این مقاله آمده که ایالات متحده بیش از آن‌که درصدد تغییر رفتار چین باشد، در پی پاسخ‌گویی به اقدامات آن است.

راهبرد از دست رفته آمریکا در قبال چین

به گزارش قدس آنلاین، در این مقاله آمده است: استراتژی‌های خوب یک حالت مطلوب را بیان کرده و چگونگی دستیابی به آن را مشخص می‌کنند. چنان‌چه جرج کنان در مقاله معروفش در فارن‌افرز در سال ۱۹۴۷ هدف مطلوب را «فروپاشی یا تضعیف تدریجی شوروی» از طریق سیاست مهار و تشدید فشارها عنوان کرد.

آمریکا پس از جنگ سرد، حالت مطلوب را ایجاد یک چین «باثبات و غیرتهاجمی» عنوان کرد و راهبرد این مسیر را «یک سیاست عمل‌گرایانه تعاملی» دانست. دولت بوش تبدیل چین به یک «ذی‌نفع مسئول» را نیز بدان افزود.

ولی در دوران ترامپ، چین یک «قدرت تجدیدنظرطلب» نام گرفت که باید مهار شود. هر چند دولت ترامپ راهبرد مشخصی برای این هدف نداشت و این سبب شد از توافق تجاری دوجانبه تا «تغییر رژیم» روی میز سیاست‌گذاران آمریکا قرار بگیرد.

نه جذب چین در نظم لیبرال و نه تغییر ساختار سیاسی آن، واقع‌بینانه نیست. بلکه صرفاً «چینی که نمی‌خواهد یا نمی‌تواند نظم منطقه‌ای و جهانی را تضعیف کند، یک هدف نسبتاً مطلوب برای سیاست ایالات متحده است.»

به نظر نویسنده، کاهش اتکا و وابستگی دیگر بازیگران به چین، جلوگیری از رویکرد مداخله‌جویانه چین در امور دیگر کشورها و تقویت ائتلافی از دولت‌های متعهد به نظم لیبرال که با آمریکا در حفظ ارزش‌هایی مانند حقوق بشر و تجارت آزاد همراه باشند، از راهبردهای دست‌یابی به چنین هدفی است.

نکته مهم در این سیاست‌گذاری آن است که رقابت قدرت‌های بزرگ در سطح بین‌المللی عموماً از قاعده «بازی با حاصل جمع صفر» تبعیت می‌کند و پکن نیز در برابر سیاست مهار سکوت نمی‌کند. تثبیت تعادل دو قدرت بزرگ در بلندمدت، اگر نه محال، بسیار دشوار است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.