کتاب «قصه های دریا» انتشارات سوره مهر یکی از بخش‌های جذاب برای کودکان و نوجوانان است. در این مجموعه، بچه‌ها با زندگی شخصی فرماندهان و تکاوران نیروی دریایی آشنا می شوند.

در داستان کودک نباید شعار داد

به گزارش قدس آنلاین،این بخش از کتاب‌های سوره مهر را نویسنده‌های خوبی بر اساس خاطرات و نقل قول های دریانوردان ارتش جمهوری اسلامی نوشتند. یکی از کتاب‌های این مجموعه "خواهرم جوشن" که مهدی زارع آن را انجام داده است.  
زارع، "خواهرم جوشن" را در قالب داستان‌ از زبان دریادار اخگر نوشته است. این کتاب روایتگر اموری همچون خانواده پدری‌، کودکی، ازدواج، همسر، فرزندان، هم‌رزمان، و جایگاه آن دریادار در مردم آن روزگار و صحنه نبرد است. همچنین به بیان رشادت ها و فداکاری اخگر در صحنه جنگ می پردازد. با زارع درباره این کتاب و لزوم روایت زندگی دریانوردان برای بچه‌ها حرف زده و این را پرسیدیم که فضای ادبیات کودک و نوجوان و کتاب‌های تالیفی نویسندگان داخلی را چگونه ارزیابی می‌کند. او معتقد است ما ادبیات کودک و نوجوان نسبتا قوی و غنی داریم؛ نویسندگان بسیار خوبی داریم؛ هم جوانان و هم پیش‌کسواتان به خوبی کار می‌کنند. در مراکز بین‌المللی نوشته‌های ما اعتبار دارد. ما نمی‌توانیم با ادبیات کودک و نوجوان کشورهای دیگر، نوجوان ایرانی پرورش دهیم؛ کودکان و نوجوانان، آدم بزرگ نیستند و در حال شکل‌گیری هستند. من اگر کودک کشورم را با ادبیات کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، چین، عربستان و ... بزرگ کنم این کودک دیگر کودک ایرانی نیست. ادبیات کودک و نوجوان ایران مخصوصا در تولید رمان بسیار قوی است. شاعران بسیار خوبی داریم. 

 چه شد که سراغ زندگی‌نامه علی‌اکبر اخگر را رفتید؟‌ انتخاب خودتان بود؟ ‌به شما پیشنهاد شد؟ چه چیزهایی در او نظر شما را جلب کرد؟
نیروی دریایی تصمیم گرفت فعالیت تکاوران مخصوصا تکاوران فعال در مقاومت ۳۴ روز خرمشهر منتشرکند؛ بنابراین تعدادی از اسناد و مدارک آن‌ها را در اختیار حوزه هنری قرار داد. هدف، نگارش یک سری کتاب‌ها با محوریت فعالیت تکاورها مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر بود. نیروی دریایی با حوزه هنری تفاهم‌نامه امضا کرد چون می‌خواست این فعالیت توسط حوزه هنری  و نویسندگان این حوزه انجام شود. دوستان فعال در دفتر فرهنگ و نشر ادبی، فرهنگ مطالعات ادبیات پایداری من را انتخاب کردند. علت انتخاب، داشتن تجربه نویسندگی بود. مسئله و هدف اصلی این بود که، کار نباید به صورت اسنادی و خیلی خشک نگارش می‌شد بلکه باید به صورت داستانی، جذاب و متناسب با نوجوانان نوشته می‌شد. برای مصاحبه با تکاورها به حوزه هنری مراجعه کردم اما با کسی که روبرو شدم دریاداردوم علی‌اکبر اخگر بود. او اصلا تکاور نبود و فعالیتش، فعالیت دریایی بود. این بود که پروژه به یک پروژه جدید تبدیل شد. نگارش زندگی‌نامه علی‌اکبر اخگر، انتخاب خودم نبود و به صورت اتفاقی با او مصاحبه کردم. 


 به نظر شما بچه‌ها بیشتر به چه موضوعاتی علاقه‌مند هستند و سراغ آن‌ها می‌روند؟

واقعیت امر این است که در حال حاضر بچه‌ها به ژانر خیلی علاقه‌مند هستند؛ آن‌ها به ژانر وحشت، پلیسی، ماجراجویانه، عاشقانه، فانتزی و ... بسیار علاقه‌مند هستند؛ برای بچه‌ها نمی‌توان کتاب‌های ادبی و مستند نوشت؛ واقعا باید نوجوان‌ها عشق را درک کنند و با آن آشنا شوند. ما باید واقعیت‌ها را با جذابیت‌های ژانری درهم کنیم. کتاب ایرانی با ژانر پلیسی خیلی کم دیدم؛ نمی‌دانم چرا ولی کودکان ژانر وحشت را خیلی دوست دارند؛ واقعا باید یک مقداری دیدگاه‌هایمان را عوض کنیم. من در بحث‌های روانشناسی مطالعه داشتم و در حال حاضر مواردی که برای یک نوجوان بیان می‌شود مربوط به ۵۰ سال پیش است؛ نوجوان امروز به هیچ عنوان شبیه نوجوانی که در تئوری‌ها نوشته شده، نیست. نوجوانی را دیدم که، سنگین‌ترین فلسفه‌ها را می‌خواند و متوجه می‌شود؛ تحلیل‌های خیلی خیلی بالاتر از سن‌شان دارند؛ در حالیکه در روانشناسی می‌گویند، نوجوان هنوز مفاهیم انتزاعی را درک نمی‌کند. ما یک مقدار نوجوانان را دست‌کم گرفتیم. باید برای آن‌ها به صورت جدی کار کرد ولی حواس‌مان باشد که، نوجوان به جذابیت نیاز دارد؛ چون چیزهای جذاب دیگر وجود دارد؛ اگر نویسنده کتاب جذاب ننویسد، کودک به دنبال بازی، فیلم و... جذاب می‌رود. اینکه چرا باید برای کودکان کتاب بنویسیم دلایل دیگری دارد؛ چون هیچ چیز جای کتاب را نمی‌گیرد. بزرگ‌ترین خصیصه ادبیات نسبت به باقی هنرها این است کند بودن آن است؛ می‌توان افتادن یک برگ را در سه صفحه توصیف کرد؛ اگر خوب توصیف شود، خوانده هم می‌شود. چون کند است، فرآیند دریافت اطلاعات و تبدیل آن به دانش در شش یا هفت مرحله اتفاق می‌افتد؛ دریافت اطلاعات، طبقه‌بندی، تجزیه و تحلیل، مطرح کردن سوال، پاسخ به سوال و ... این روند تا زمانی ادامه دارد تا به دانش برسیم؛ در کتاب‌خوانی این فرآیند اتفاق می‌افتد؛ ولی در هنگام تماشای فیلم، این فرآیند به حدی سریع است که به دانش تبدیل نمی‌شود و در حد اطلاعات باقی می‌ماند. کتاب تنها ابزاری است که خواندن آن ما را به دانش می‌رساند.   

 از نظر شما چه کتاب‌هایی می‌توانند موفق باشند؟
کودکان خیلی باهوش هستند بنابراین به هیچ عنوان نباید شعار داد چون سریع متوجه می‌شوند؛ متن‌های خیلی ادبی را نمی‌پذیرند. مانند آرمان است. نباید صرفا انتقال دانش انجام دهیم، بلکه باید سلیقه بچه‌ها را بسازیم؛ همین موضوع باعث می‌شود اگر بخواهند فیلمی را ببینند، فیلم خوب ببینند، موسیقی خوب گوش کنند و ... این کار فقط با ارائه آثار خوب ممکن است. 

 به عنوان یک فعال در حوزه کودک، فضای ادبیات کودک و نوجوان و کتاب‌های تالیفی نویسندگان داخلی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما ادبیات کودک و نوجوان نسبتا قوی و غنی داریم؛ نویسندگان بسیار خوبی داریم؛ هم جوانان و هم پیش‌کسواتان به خوبی کار می‌کنند. در مراکز بین‌المللی نوشته‌های ما اعتبار دارد. از همه مهم‌تر ادبیات کودک و نوجوان ما در هر سطحی که باشد، ادبیات کودک و نوجوان ماست و برای کودک و نوجوان ما نوشته شده است؛ ما نمی‌توانیم با ادبیات کودک و نوجوان کشورهای دیگر، نوجوان ایرانی پرورش دهیم؛ کودکان و نوجوانان، آدم بزرگ نیستند و در حال شکل‌گیری هستند. من اگر کودک کشورم را با ادبیات کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا، چین، عربستان و ... بزرگ کنم این کودک دیگر کودک ایرانی نیست. ادبیات کودک و نوجوان ایران مخصوصا در تولید رمان بسیار قوی است. شاعران بسیار خوبی داریم. آمریکا از زندگی پیامبران، سربازان و ... روایت می‌کند و از همین روش قدرت خود را افزایش می‌دهد. ما باید به ادبیات کودک و نوجوان‌مان با هر سطحی که هست، افتخار کرده و آن را شکوفاتر کنیم.

 خواسته شما در عرصه و فضای قلم و کتاب چیست؟
ما به قدری چیزی دریافت نکرده‌ایم که نمی‌دانیم چه چیزی می‌خواهیم؛ من هم انسان هستم و به خیلی از چیزها احتیاج دارم. هر چقدر دغدغه نویسنده کمتر باشد، با خیال آسوده‌تری می‌نویسد. به جملات شعاری علاقه ندارم ولی اگر نمی‌توانند برای ما کاری انجام دهند، بگذارند کارمان را انجام دهیم. از اینکه به نویسندگان به چشم یک ویترین نگاه می‌کنند، ناراحت می‌شوم؛ مناسبتی به سراغ نویسندگان می‌روند، آزرده می‌شوم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.