چین این واقعیت را بهخوبی درک کرده و با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی همچون یوتیوب، تیکتاک و ویبو، برنامه نرمافزاری قدرت نرم خود را بهصورت پیچیده و هوشمندانه پیش میبرد. دیگر قدرت کشورها صرفاً مبتنی بر نفوذ اقتصادی یا نظامی نیست، بلکه توانایی کنترل روایتها و شکل دادن به تصور جهانی از خود اهمیت پیدا کرده است.
نرمافزار، جایگزین تبلیغات سخت
رسانههای دولتی و تبلیغات سیاسی مستقیم که زمانی رکن اصلی تبلیغات دولتی چین بودند، حالا جای خود را به محتوای فرهنگی و سرگرمیمحور دادهاند. این تحول به دولت چین امکان میدهد پیامهای خود را با ظرافت بیشتری منتقل کند؛ پیامهایی که از طریق داستانسرایی احساسی، موسیقی دلنشین و تصاویر زیبا مخاطب را جذب میکند و بهجای تحمیل نظر، به ایجاد همدلی و احساس تعلق میپردازد.
مهندسی احساسات و روایتسازی
یکی از عناصر کلیدی موفقیت چین در فضای دیجیتال، استفاده از احساسات است. پژوهشها نشان دادهاند پیامهایی که حس غرور ملی، همبستگی و آرامش را منتقل میکنند، بسیار تأثیرگذارتر از شعارهای خشک و سیاسی عمل میکنند. بهعنوان مثال، در دوران همهگیری کرونا، رسانههای دولتی چین به جای تأکید بر مشکلات، بر مقاومت جمعی و امیدبخشی تمرکز کردند که موجب افزایش انسجام اجتماعی و تقویت هویت ملی شد.
استفاده از اینفلوئنسرها؛ پلی میان اصالت و نفوذ
در کنار رسانههای رسمی، چین از اینفلوئنسرها و تولیدکنندگان محتوای خارجی بهره میبرد که ویدئوها و سفرنامههای خود را با محوریت زندگی روزمره، فرهنگ و گردشگری چین تولید میکنند. این افراد به ظاهر مستقل و خودجوش هستند اما تحقیقات نشان داده بسیاری از آنها تحت حمایت یا هماهنگی غیرمستقیم دولت چین قرار دارند. این رویکرد، خط میان روایتهای صادقانه و تبلیغات دولتی را محو و برای مخاطب عام، احساس «اصالت» را تداعی میکند.
الگوریتمها؛ دیپلماتهای نادیده
شبکههای اجتماعی خود نقش مهمی در گسترش این پیامها ایفا میکنند. الگوریتمهای این سکوها براساس میزان تعامل، محتوای پرانرژی و احساسبرانگیز را بیشتر برجسته میکنند. بر پایه گزارشها، میزان مواجهه کاربران با پیامهای مثبت درباره چین در یوتیوب در سالهای اخیر بهطور چشمگیری افزایش یافته است. این یعنی پیامهای چین نه به خاطر ایدئولوژی، بلکه به دلیل جذابیت محتوا و واکنش کاربران بیشتر دیده میشوند.
پیامدهای سیاسی و اجتماعی
این راهبرد چین سبب شده تصویر رسمی کشور در رسانههای خارجی به سمت مثبتتر و انسانیتر سوق پیدا کند، در حالی که گزارشهای انتقادی و مستند درباره نقض حقوق بشر و سانسور به حاشیه رانده میشوند. این مسئله به یک بحران اعتبار جهانی منجر شده است؛ جایی که تشخیص مرز میان صداقت و دستکاری رسانهای بسیار دشوار شده است.
چالشهای فضای اطلاعاتی معاصر
قدرت چین در بهرهبرداری از رسانههای جدید، هم ستودنی و هم نگرانکننده است. از یک سو، نشاندهنده توانایی چشمگیر این کشور در سازگاری با فناوریهای نوین و تسلط بر جریانهای اطلاعرسانی است؛ اما از سوی دیگر، نمایانگر آسیبپذیری فضای اطلاعاتی جهان است که در آن روایتهای ساختگی و واقعی به سختی از هم تفکیک میشوند و این امر فرصت رقابت روایتهای واقعی را محدود میکند.
لبخندهایی که بیشتر از یک لبخندند
در نهایت، ویدئوهای پر از لبخند و تصاویر دلنشین زندگی در چین تنها نمادهای تبادل فرهنگی نیستند؛ بلکه بخش مهمی از جنگ جهانی برای تصاحب ذهن و قلب مخاطبان به شمار میروند. این واقعیت که دیپلماسی نرم امروز بیش از هر چیز بر جلب احساسات تکیه دارد، نشان میدهد آینده نفوذ بینالمللی بهشدت به توانایی کشورها در شکل دادن به روایتهای دیجیتال بستگی دارد. چین با راهبرد دقیق خود در این حوزه، جایگاه ویژهای یافته است که میتواند الگویی برای دیگر بازیگران جهانی باشد.




نظر شما