یک روانپزشک درباره افزایش مرگ‌های خودخواسته در میان سلبریتی‌ها می‌گوید: این افراد ممکن است دارای صفات شخصیتی خودشیفته و نمایشی باشند و علاقه‌مندند همیشه مورد توجه قرار بگیرند و اگر چنین اتفاقی نیفتد به شدت افسرده می‌شوند و احساس ناخوشایندی پیدا می‌کنند.

افسردگی دیده‌نشدن

مرگ خودخواسته مشاهیر و هنرمندان در سراسر دنیا ذهن را متوجه مسائل نگران‌کننده ای در حوزه اجتماعی و زندگی افراد ظاهراً موفق می‌کند. این درحالی است که آمار این نوع مرگ در میان هنرمندان دنیا به ویژه کره جنوبی یا هالیوود قابل توجه است و مرگ خودخواسته چهره‌های مطرحی که علیرغم ظاهری شاد و موفق به زندگیشان پایان دادند این سوال را به وجود می‌آورد که چرا برخی افراد شناخته شده چنین مسیر متفاوتی را انتخاب کرده‌اند. اما مسئله اینجاست که نقش رسانه‌ها در شیوه بازتاب این اخبار و پرهیز از دراماتیزه کردن آن چیست.  فربد فدایی، متخصص روانپزشکی و روانشناسی در این باره توضیحاتی می‌دهد.

فربد فدایی درباره افزایش مرگ‌های خودخواسته در میان سلبریتی‌ها می‌گوید: بخش عمده‌ای که با عنوان سلبریتی در زمینه‌های بازیگری، خوانندگی و... فعال هستند ممکن است دارای صفات شخصیتی خودشیفته و نمایشی باشند. این دسته علاقه‌مندند همیشه مورد توجه قرار بگیرند و اگر چنین اتفاقی نیفتد به شدت افسرده می‌شوند و احساس ناخوشایندی پیدا می‌کنند. بنابراین اگر چنین افرادی در معرض ناکامی و فقدان‌های عاطفی قرار بگیرند نسبت به افراد معمولی احتمال بیشتری وجود دارد که اقدام به خودکشی کنند.

وی درباره پیدایش این اتفاق درمیان هنرمندان سراسر جهان می‌گوید: به نظرم این مسئله چندوجهی است؛ در درجه نخست هنرمندان و بازیگران هم مانند مردم عادی در معرض ابتلا به اختلال افسردگی عمده هستند که یکی از نشانه‌های آن اشتغال فکری با مرگ و تمایل به مرگ است. بنابراین هنرپیشه‌ها هم در معرض چنین وضعیتی قرار می‌گیرند اما از سویی دیگر به دلیل اینکه زندگی این افراد با فراز و فرودهای بیشتری همراه است و استرس‌های زیادی بر آن‌ها تحمیل می‌شود این هم می‌تواند عاملی در راستای افزایش اقدام به مرگ در این گروه باشد. 

صدا و سیما باید دقیق به این مسائل بپردازد

فدایی در پاسخ به اینکه رسانه‌ها به عنوان واسط در انتقال این اخبار به مردم چه رفتاری باید داشته باشند، تأکید می‌کند: به نظرم مطلقاً نباید روی این اتفاقات سرپوش گذاشت و این روش بسیار غلطی است زیرا آگاهی از مسائل حق مردم است. به طور مثال افرادی که روزنامه می‌خوانند باسواد و بافرهنگ هستند و تمایل دارند از مسائل مطلع شوند و شنیدن این اخبار هم تأثیری در رویه آن‌ها ندارد اما در تلویزیون و رادیو که همه مردم صرف ‌نظر از سطح تحصیلات و فرهنگ مخاطب آن هستند باید خیلی دقیق‌تر به این مسائل پرداخته شود و مشکلات افراد که منجر به این نوع مرگ شده مورد بحث قرار گیرد. زیرا همیشه این تمایل وجود دارد که مرگ خودخواسته به عنوان یک عمل قهرمانانه مورد توجه قرار بگیرد و آن را نوعی نمایش اقتدار می‌دانند اما این طور نیست و باید مشخص شود فرد اقدام‌کننده با مشکلات بسیاری مواجه بوده است.

این روانپزشک همچنین درباره نقش فضای مجازی و تأثیر آن بر نسل نوجوان تصریح می‌کند: توضیح اینکه این قبیل افراد مشکل داشتند و نه از روی آگاهی و توانمندی بلکه به دلیل ضعف اقدام به خودکشی کردند باید مورد توجه قرار بگیرد. 

سلامت روح را جدی بگیریم

فدایی در پایان به کسانی که در عرصه فرهنگ و هنر فعالیت می‌کنند و رفتارهایشان زیر ذره‌بین بوده و عموماً با انتقادهای بسیاری مواجه‌اند، توصیه می‌کند: سلامت روح را جدی بگیرند. او می‌گوید: ما به عنوان روانپزشک مسائل را علمی و آماری بررسی می‌کنیم. آن گونه که پژوهش‌ها نشان می‌دهد میزان اختلالات خلقی در بین کسانی که در حوزه هنر هستند بسیار بالاست. یک روانپزشک انگلیسی در بررسی تعدادی از مشاهیر ۱۵۰ سال اخیر متوجه شد ۷۲ درصد آن‌ها دچار اختلالات خلقی بودند. یکی از این اختلالات بیماری دوقطبی است که نوع دو آن در هنرمندان بیشتر است و طبیعتاً این‌ها بیشتر در معرض مرگ خودخواسته قرار می‌گیرند؛ چرا که دوره‌های فعالیت و تحرک زیاد و خوش‌بینی دارند و سپس درگیر دوره‌های افسردگی شدید می‌شوند که بین این دوره‌ها جدایی رخ می‌دهد و احتمال زیادی دارد که در دوره‌های افسردگی اقدام به مرگ کنند. بنابراین هنرمندان باید به فکر سلامت روانی خودشان باشند و اگر نشانه‌هایی دیدند که حکایت از اختلال خلقی داشت مانند بی‌میلی به زندگی، کاهش توجه و تمرکز، اشتغال فکری با مرگ و خودکشی، احساس بی‌ارزشی، بی‌خوابی و بی‌اشتهایی که از نشانه‌های افسردگی است به فکر درمانش باشند. یا برعکس اگر کسی شادی نامتناسبی دارد، بیش از حد پرکار است و احساس خودبزرگ بینی دارد و همه کار به نظرش سهل و ساده می‌آید و در عین واحد چندین کار را انجام می‌دهد و دنبال رفتارهای لذت‌جویانه است؛ این نشانه‌ها هم باید فکر را متوجه این کند که شاید ما با یک دوره نیمه‌شیدایی روبه‌رو هستیم که در افسردگی و دوقطبی دیده می‌شود و باید به آن توجه کرد تا از اتفاق‌های بعدی پیشگیری شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.