امروزه بررسی جغرافیای یک منطقه و کشیدن نقشه‌های مربوط به آن، توسط رایانه‌های قدرتمند و روش‌های جدید مسّاحی و نقشه‌برداری و با دقت بسیار بالا انجام می‌شود؛ اما همیشه این طور نبوده‌ است.

در روزگاران قدیم، کار نقشه‌کشی آن هم در مقیاس گسترده مانند کشیدن نقشه یک کشور یا یک ایالت یا حتی یک شهر، اصلاً کار ساده‌ای نبود؛ اولاً دسترسی به خیلی جاها برای نقشه‌کش امکان نداشت و ثانیاً تصور جغرافیدانان از شکل زمین با آنچه امروز داریم، فرق می‌کرد. با این حال، دست این بزرگواران خیلی هم خالی نبود و آن‌ها با اتکا به توصیف دقیق یک منطقه می‌کوشیدند تا کاستی‌های نقشه‌های جغرافیایی خود را کمتر کنند و البته این روش، خیلی وقت‌ها جواب هم می‌داد. قدیمی‌ترین نقشه‌هایی که از مشهدالرضا در اختیار ماست، حاصل فعالیت‌های میدانی مهندسان و جغرافیدانان خارجی یا جهانگردانی بود که در این فن تبحری داشتند؛ افرادی مثل «نیکولای ولادیمیروویچ خانیکوف» که در حدود سال ۱۸۴۰ میلادی از طرف دولت روسیه تزاری مأمور شد به ایران بیاید و دست به تحقیقات گسترده جغرافیایی و جامعه‌شناسی بزند؛ خانیکوف یکی از قدیمی‌ترین نقشه‌های شهر مشهد را رسم کرده ‌است که امروزه آن را در اختیار داریم. 

مهندسان ایرانی در مشهد

با تربیت مهندسان جوان ایرانی در اروپا و همچنین در مدرسه دارالفنون، به تدریج کار نقشه‌برداری از راه‌ها، شهرها و حتی مکان‌هایی مانند حرم مطهر رضوی به آن‌ها سپرده شد. نظام‌الدین مهندس‌الممالک غفاری یکی از این مهندسان تحصیلکرده و البته توانمند بود که امروزه نقشه‌های او را از حرم مطهر امام رضا(ع) در اختیار داریم و می‌توانیم تا حدود زیادی به شکل ساختاری یا به قول معروف «پلان» اماکن متبرکه در دوره قاجار دسترسی داشته ‌باشیم. خوب است بدانید که مهندس‌الممالک از نخستین ایرانیانی بود که در مدرسه پلی‌تکنیک پاریس تحصیل کرد و پس از بازگشت، معلم ناصرالدین‌شاه قاجار شد؛ او بعدها پس از انقلاب مشروطه به وزارت فواید عامه هم رسید. نظیر مهندس‌الممالک، چند نفر دیگری هم بودند که نخستین گام‌ها را در مسیر طراحی نقشه‌های مدرن از شهرها، راه‌ها و مکان‌های مهم ایران برداشتند.
نقشه‌کشی یا نقشه‌نویسی؟!

بگذریم؛ گفتیم که تا پیش از جا افتادن نقشه‌کشی‌های مدرن، بخشی از بار شناسایی منطقه و ارائه گزارش جغرافیایی درباره آن به عهده متنی بود که توسط جغرافیدان یا هر فرد مسلط دیگری نوشته می‌شد؛ متنی که از منظر توصیفی می‌کوشید با دقیق‌ترین شکل ممکن، نمای حقیقی شهر یا منطقه را پیش روی خواننده قرار دهد. یکی از افرادی که این کار را در مورد شهر مشهد، بسیار دقیق و عالی انجام داد و متن او به راستی می‌تواند تصویر نسبتاً روشنی از شکل و شمایل شهر مشهد در دوره قاجار را به علاقه‌مندان نشان دهد، رضاقلی‌خان هدایت، نویسنده بخشی از تاریخ مشهور «روضةالصفای ناصری» بود.

او در بخشی از این کتاب که مربوط به دوران «فتنه سالار» در مشهد است، می‌کوشد توصیفی دقیق از شکل و شمایل شهر و باروهای آن ارائه کند. رضاقلی‌خان مدعی است تا آن زمان هیچ کس چنین توصیفی از مشهد ارائه نکرده است. وی می‌نویسد: «دوره شهر ده هزار و هشتصد و هشتاد ذرع (هر ذرع حدود ۰۴/۱ متر) و مشتمل بر شش دروازه عیدگاه، ارگ، سراب، نوغان، پایین خیابان و بالاخیابان است. طول خیابان (منظور خیابان شهر مشهد است که در دوره صفوی ساخته شد) دو هزار و نهصد ذرع و عرضش بیست و هشت ذرع و از دروازه پایین‌خیابان تا مرقد امام نهصد ذرع است ... عرض شهر دو هزار و سیصد ذرع و مساحت آن چهار هزار و هشتصد و پنجاه و یک جریب (هر جریب معادل چهار هزار و چهل متر مربع) و باره (دیوار اطراف شهر) دارای صد و سی و دو برج است. ارگ در سمت جنوب غربی و پیوسته به باره شهر قرار دارد چنان‌که دیوار ارگ، میانه مغرب و شمال، چهارصد ذرع طول و از طرفی که میانه مغرب و جنوب بوده دویست و ده ذرع و این دو بدنه را روی به بیرون شهر است.

تمام اطراف ارگ، هزار و دویست و چهل و شش ذرع و دارای بیست و سه برج است. وضع شهر را برخی به پوست گوسفند و بعضی به شیر خفته تشبیه می‌کنند». گزارش رضاقلی‌خان درباره شکل و شمایل شهر مشهد و مشخصات جغرافیایی آن احتمالاً مربوط به نیمه نخست سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و پیش از سرشماری سال ۱۲۵۷ خورشیدی بوده ‌است؛ به دیگر سخن، شما می‌توانید با دقت در نوشتار او به نقشه شهر مشهد مربوط به بیش از ۱۴۴ سال پیش پی ببرید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.