محرم که می‌شود مدیران ارگان‌ها و نهادهای سینمایی تازه یادشان می‌آید که چقدر در حیطه عاشورا کم‌کاری کرده‌اند و برای اینکه کم‌کاری خود را جبران کنند به جای جذب افراد کاردرست و برنامه‌ریزی برای تولید آثار غنی به سمت برگزاری همایش، کنگره و سخنرانی‌هایی عمدتاً بی‌فایده می‌روند.

تولید آثار فاخر مذهبی باید به جریان تبدیل شود

به گزارش قدس آنلاین، محرم که می‌شود مدیران ارگان‌ها و نهادهای سینمایی تازه یادشان می‌آید که چقدر در حیطه عاشورا کم‌کاری کرده‌اند و برای اینکه کم‌کاری خود را جبران کنند به جای جذب افراد کاردرست و برنامه‌ریزی برای تولید آثار غنی به سمت برگزاری همایش، کنگره و سخنرانی‌هایی عمدتاً بی‌فایده می‌روند.

در سال جاری برای آنکه این سخنرانی‌ها وجه تسمیه مناسب برای تخصیص بودجه داشته باشند پیشوند «تکیه» هم بر آن‌ها گذاشته‌اند، ولی آیا وظیفه مدیران نهادهایی نظیر فارابی و موزه سینما، راه‌اندازی تکیه برای سخنرانی عاشورایی است یا برنامه‌ریزی برای جذب افراد توانمند در راستای تولید محتوای عاشورایی جذاب؟ بازپخش چندباره آثار فاخر و ارزشمندی که در سال‌های گذشته تولید شده و در جای خودش ضروری است و همچنان هم با استقبال مخاطبان مواجه می شود، نشان از نبود دغدغه ای جدی برای تولید اثر فاخر جدید در میان مدیران سینما و تلویزیون دارد. 

تاریخ سینما و تلویزیون پس از انقلاب اسلامی را که مرور می‌کنیم با نهایتاً سه محصول درجه یک عاشورایی روبه‌روییم و چند فیلم و سریال متوسط و ضعیف. فیلم‌های «سفیر» و «روز واقعه» و سریال «مختارنامه» سه محصول عاشورایی سینما و تلویزیون هستند که در این چهل و چند سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی تولید شده‌اند و آن قدر ماندگار بوده‌اند که در همه این سال‌ها بارها و بارها بازپخش شدند اما همچنان مخاطب دارند.

ساخت  «سفیر» با حمایت شهید کلاهدوز

از «سفیر» شروع می‌کنیم که «فریبرز صالح» آن را ساخت. فریبرز صالح که سینما را در اروپا تحصیل کرده و تجربیاتی همچون فیلم «کتیبه» و سریال «چنگک» را نیز پیش از سفیر در کارنامه داشت در همان ابتدای انقلاب اسلامی و چنان که خود او گفته برای اینکه پیش روی علاقه‌مندان انقلابی برای ورود به سینما مسیری بگذارد، فیلم سفیر را با حمایت‌ واحد فرهنگی سپاه و شهید یوسف کلاهدوز ساخت.

در سال ۶۱ برای تولید فیلم سفیر حدود ۱۵میلیون هزینه صرف شد و صالح تمام آموزه‌های خود از تولید یک بیگ‌پروداکشن تاریخی را به کار گرفت تا داستان «قیس بن مسهر» را جلوه‌ای دیدنی ببخشد و در نهایت فیلمش هم در نخستین دوره جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفت و هم در اکران عمومی.

«روز واقعه» داستان عشقی مقدس

فیلم «روز واقعه» براساس فیلم‌نامه‌ای از بهرام بیضایی که خود برآمده از داستان «عشق مقدس »حسینقلی مستعان است، تولید شد. بیضایی در دوران ممنوعیت فعالیت ابتدای انقلاب متن روز واقعه را با امضای عین سالک به واسطه داریوش فرهنگ به مدیران وقت تلویزیون می‌رساند و با وجود تأیید اولیه، چند سالی طول می‌کشد تا فیلم‌نامه بیضایی نه در تلویزیون بلکه در فارابی و نه توسط خود بیضایی بلکه توسط شهرام اسدی به تهیه‌کنندگی مرتضی شایسته و با سرمایه‌ای ۱۰۰میلیونی که ۲۵ درصد آن را شایسته تأمین کرده بود، ساخته شود.

بررسی کارنامه بعدی شهرام اسدی نشان از آن دارد که بخش عمده موفقیت روز واقعه از متن منسجم بیضایی بوده که علاوه بر اساطیر، خیلی خوب زبان آرکاییک را می‌شناخته؛ شاخصه‌ای که بسیاری از آثار تاریخی- مذهبی پرهزینه بعدی را به دلیل عدم تسلط سازندگان بر آن، به شکست کشاند.

بیضایی فیلم‌نامه‌های تاریخی- آیینی دیگری هم داشت از جمله «پرده نئی» و «اشغال» که نتوانست هیچ کدام را بسازد و همان روز واقعه شد، تنها کار تولید شده تاریخی‌اش.

«مختارنامه» تصویر زیبای یک قیام

داوود میرباقری «مختارنامه» را پس از تجربیاتش در «امام علی(ع)» و «معصومیت از دست رفته» ساخت و البته فکر مختار زمانی به سرش زد که مشغول تحقیق روی فیلم‌نامه سلمان فارسی بود. میرباقری تقریباً تمام دهه ۸۰ را بر سر نگارش و تولید مختارنامه گذاشت با بودجه‌ای ۲۰ میلیاردی و به تهیه‌کنندگی محمود فلاح.

مختارنامه را باید یکی از پربازپخش‌ترین سریال‌های محصول رسانه ملی دانست که در هر بار بازپخش، کلی تبلیغ را روانه رسانه ملی می‌کند. مختارنامه به زیبایی هم فرازهایی از عاشورا و هم خون‌خواهی مختار را به تصویر می‌کشید.

میرباقری تقریباً یک دهه معطل ماند تا توانست پروژه‌ای دیگر به نام سلمان فارسی را تولید کند. یک دهه‌ای که اگر تلف نمی‌شد شاید شاهد پایان تولید سلمان و تأمل میرباقری بر پروژه‌ای دیگر می‌بودیم .

قدر مؤلفان را بدانیم

داوود میرباقری، فریبرز صالح و بهرام بیضایی مؤلفانی بوده‌اند که زمینه‌ساز سه اثر عاشورایی ماندگار برای سینما و تلویزیون شدند ولی تقریباً هیچ برنامه جامعی برای استفاده بعدی از تجربیات آن‌ها وجود نداشت. البته که این‌ها تنها مؤلفان حاذق سینما و تلویزیون نبوده‌اند و داشته‌ایم امثال اکبر خواجویی، علی رفیعی، محمدهادی کریمی، کیهان رهگذر، امرالله احمدجو، بیژن بیرنگ، ضیاءالدین دری، مرضیه برومند، مسعود جعفری جوزانی و... که در دهه‌های مختلف به عنوان مؤلفان آثاری ماندگار برای سینما و تلویزیون مورد توجه قرار گرفتند و اگر بخواهیم به دنبال شکوفایی باشیم راهی نیست جز استفاده از چنین امتحان پس‌دادگانی.

وقتی افراد امتحان پس داده را چنان که باید به خدمت نمی‌گیریم تا رشد کنند و جلو بروند به جایش جماعتی بدون کمترین دانش یا تجربه عملی وارد گود شده و پروژه‌ها را می‌گیرند و نتیجه‌اش هم می‌شود انبوه آثار کم‌ارزش یا بی‌ارزش که در همان پخش اولیه نیز مخاطب ندارند.

گوشی هست برای شنیدن؟

برخی مدیرانی که تا محرم می‌شود یادشان می‌افتد که با برگزاری همایش و سخنرانی و پخش صدباره فیلم‌ها و سریال‌های ماندگار ادای دین کنند به سالار شهیدان، یادشان باشد که بینش امام فقط زمانی در جامعه مستولی می‌شود که تولید آثار کیفی درباره حرکت عاشورا به جریان بدل شود و وقتی آثار کیفی تولید می‌شود که نخبگان هنری به حال خود رها نشوند.

نخبگان هر روز متولد نمی‌شوند و گاهی باید سال‌ها بگذرد تا یکی مثل داوود میرباقری پیدا شود و چنان درام، تاریخ و مذهب را گره بزند که دل‌های مؤمنان را به مرکز ثقل توحید رهنمون شود. بنابراین از تلفات بودجه برای حرکت‌های نمایشی دست برداریم و تا دیر نشده برنامه بریزیم برای حمایت از نخبگانی که هم صنعت تصویر متحرک را می‌شناسند و هم علقه‌های جدی دارند برای ارائه روایت‌های تاریخی- مذهبی جان‌دار.

خبرنگار: حامد مظفری

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.