مصر با همکاری آمریکا و سازمان ملل، میزبان نشستی بود که هدف رسمیاش تثبیت آتشبس و آغاز بازسازی غزه اعلام شد؛ اما غیبت آشکار بازیگر اصلی میدان -یعنی مقاومت فلسطین- موجب شد همه آن وعدههای دیپلماتیک پیشاپیش در سایه تردید قرار گیرند.
در شرمالشیخ از «پایان درگیریها» و «مرحله بازسازی» گفته شد؛ اما کسی نپرسید چه کسی این آتشبس را تثبیت خواهد کرد و با چه پشتوانهای قرار است بازسازی آغاز شود؟ و مردم فلسطین که حالا یکصدا حماس را میخواهند، در آینده این خاک اشغالشده چه نقشی خواهند داشت؟ این همان شکاف عمیق میان واقعیت میدان و تصویر سیاسی بود که در تمام طول نشست احساس میشد.
مصر و نقش یک میانجیِ محتاط
عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر که خود میزبان نشست بود، تلاش کرد با لحن دیپلماتیکی میانجیگرانه، نقش قاهره را در ثبات منطقه پررنگ نشان دهد. او گفت: «غزه نباید بار دیگر ویران شود تا پس از آن از بازسازی سخن بگوییم؛ باید به مسیر سیاسی بازگردیم». این سخنان هرچند در ظاهر صلحطلبانه بود؛ اما هیچ اشارهای به اشغال یا محاصره نداشت؛ دو واژهای که برای مردم غزه معنای زندگی روزمره را دارد. مصر مانند همیشه، میان نگرانی از ناامنی مرزهایش و فشارهای غربی گرفتار بوده و در نتیجه، زبانش در برابر مقاومت، زبان سکوت است.
ملک عبدالله؛ هشدار درباره فروپاشی افق سیاسی
ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، از جمله معدود رهبرانی بود که در سخنانش به بنبست سیاسی موجود اشاره کرد. او اظهار کرد: «غزه بدون افق سیاسی باثبات نخواهد شد و هیچ طرحی بدون عدالت برای فلسطینیان دوام نمیآورد». اشاره او به عدالت، هرچند تلویحی، نقدی به سیاستهای غرب و اسرائیل بود. اردن که به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخیاش درگیر مستقیم با پرونده فلسطین است، بیش از دیگر کشورها نسبت به فروپاشی روند صلح هشدار میدهد؛ اما حتی این هشدار هم وقتی در چارچوب گفتوگوهای بدون مقاومت مطرح شود، پژواکی در میدان ندارد.
قطر؛ بیپردهترین صدا در میان عربها
برخلاف لحن محتاطانه مصر و اردن، تمیم بن حمد آلثانی، امیر قطر با صراحت بیشتری سخن گفت. او که کشورش همین اواخر از رژیم صهیونیستی زخم خورده است، تأکید کرد: «نمیتوان از آتشبس سخن گفت در حالی که محاصره و اشغال ادامه دارد». قطر در سالهای اخیر یکی از کانالهای اصلی تماس میان حماس و کشورهای غربی بوده و بیش از هر کشور عربی دیگری، نقش فعال در میانجیگری انسانی و سیاسی را در پرونده غزه ایفا کرده است. دوحه میداند که بدون حضور مقاومت در ساختار گفتوگو، هیچ توافقی به مرحله اجرا نمیرسد. از همین رو موضعش در شرمالشیخ برخلاف فضای محافظهکارانه نشست، یادآور نوعی واقعگرایی سیاسی بود: بدون طرفِ واقعیِ جنگ، هیچ صلحی امضا نخواهد شد.
اردوغان؛ اجرای یک شو ترکی
رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه که از طریق پیامی ویدئویی در نشست حضور یافت، گفت: «اسرائیل با نقض آشکار حقوق بینالملل به جنایت ادامه میدهد و هیچ قطعنامهای مانعش نیست». این مواضع اردوغان در حالی است که ترکیه میزبان شریان اصلی انرژی رژیم صهیونیستی است و عملاً یکی از عوامل دوام اشغالگر، خود او است. او افزود: «تا زمانی که ملت فلسطین به حقوق مشروع خود نرسد، امنیت در منطقه برقرار نخواهد شد». سخنان اردوغان بیش از همه یادآور شکاف عمیق میان میدان و دیپلماسی بود؛ اما حتی او نیز به دلیل تعهدات بینالمللی و روابط اقتصادی، از بیان صریح نام حماس یا به رسمیتشناسی مقاومت به عنوان طرف مشروع مذاکرات پرهیز کرد.
گوترش هم به انفعال سیاسی ادامه میدهد
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد که همیشه با رویکردی منفعلانه کوشیده میان واژههای انسانی و سیاسی تعادلی برقرار کند، در شرمالشیخ هم همان مسیر را ادامه داد. او اظهار کرد: «هیچ توجیهی برای محروم کردن مردم غزه از غذا، آب و دارو وجود ندارد»؛ اما در تمام سخنانش حتی یک بار از واژههایی مانند «اشغال»، «محاصره» و یا «مقاومت» استفاده نکرد. گوترش بهعنوان چهرهای که بیشتر دغدغه بحران انسانی دارد تا واقعیتهای سیاسی، در نهایت بازتاب همان ضعف ساختاری سازمان ملل است: دعوت به انساندوستی بدون اشاره به ریشه خشونت.
عربستان و حضور بدون صدا
محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی در شرمالشیخ حاضر نشد و به جای او وزیر خارجه عربستان در نشست شرکت کرد. غیبت بنسلمان نه فقط نشانه سردی روابط ریاض با برخی طرفهای حاضر بود؛ بلکه بازتابی از احتیاط عربستان در برابر هر موضوعی است که آن را به طور مستقیم در برابر واشنگتن یا تلآویو قرار دهد. سخنان وزیر خارجه سعودی، بیش از هر چیز کلی و خنثی بود؛ او بر «ضرورت حمایت از تلاشهای بینالمللی برای صلح» تأکید کرد، بیآنکه حتی یک بار به نام مقاومت یا محاصره اشاره کند.
بنبست در سایه غیبت مقاومت
آنچه اجلاس شرمالشیخ را از ابتدا زیر سایه قرار داد، غیبت نمایندگان مقاومت بود. در حالی که حماس در میدان همچنان نقش تعیینکننده دارد، تصمیمگیری درباره آینده غزه در غیابش چیزی جز تنظیم بیانیهای نمادین نیست. این همان خطای تاریخی است که در دهههای گذشته بارها تکرار شده: جدا کردن «میدان» از «مذاکره». هیچ توافق پایداری بدون حضور بازیگران واقعی جنگ دوام نمیآورد، همانطور که هیچ بازسازیای بدون تضمین امنیت و حاکمیت بومی معنا ندارد.
در طول نشست، چندین طرح درباره ارسال کمکهای بشردوستانه، ایجاد ساز و کار نظارت بینالمللی بر آتشبس و تشکیل کمیته بازسازی مطرح شد؛ اما هیچیک از این طرحها مشخص نکرد چه نهادی در داخل غزه قرار است مجری آن باشد. در نتیجه همه چیز به شبکهای از وعدههای مالی و اعلام حمایت سیاسی محدود شد، بیآنکه مسیر روشنی برای اجرا وجود داشته باشد.
بازسازی بدون سیاست، سیاستی شکستخورده
شاید مهمترین اشتباه اینگونه اجلاسها در این باشد که تصور میکنند میتوانند «بحران را مدیریت کنند» بیآنکه «ریشه را تغییر دهند». بازسازی غزه بدون رفع محاصره، همان بازسازی شهری است که هنوز در تیررس قرار دارد. وقتی جامعه جهانی از «کمک» سخن میگوید؛ اما از «حق» حرفی نمیزند، نتیجه همان میشود که در بیروتِ پس از جنگ ۲۰۰۶ یا در غزه پس از حملات ۲۰۱۴ دیده شد: پروژههایی نیمهتمام و وعدههایی که در خاک دفن شدند.
موضع تهران؛ صلح بدون عدالت، بیمعناست
در این میان، ایران دعوت به حضور در اجلاس را رد کرد. سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد: «نمیتوان با کشورهایی که در فشار بر ملت ایران و مردم فلسطین نقش دارند، بر سر صلح واقعی مذاکره کرد».
این موضعگیری بازتاب گستردهای یافت و یادآور این واقعیت شد که بدون حضور نیروهای مؤثر مقاومت و حامیان آن، هرگونه نقشه صلح صرفاً نقشهای روی کاغذ خواهد بود.
تکرار دروغ صلح
نشست شرمالشیخ در نهایت با صدور بیانیهای کلی به پایان رسید: تأکید بر «لزوم حفظ آتشبس»، «تسریع در ارسال کمکها» و «آغاز بازسازی غزه». هیچکدام از این بندها الزامآور نیستند و هیچ ساز و کار نظارتی روشنی برای پیگیری آنها وجود ندارد. شرکتکنندگان پس از اختتامیه، مقابل دوربینها لبخند زدند و با هم عکس یادگاری گرفتند؛ اما همانلحظه، در نوار غزه، آتشبس شکننده دوباره در آستانه فروپاشی بود.
شرمالشیخ بیش از هر چیز تصویری از تکرار بود: تکرار زبانِ صلح در جهانی که ارادهای برای عدالت ندارد. تا زمانی که مقاومت فلسطین در معادلات سیاسی به رسمیت شناخته نشود، هر اجلاسی، هرچقدر هم پرزرق و برق، چیزی بیش از نمایش نیست. غزه را نمیتوان از پشت میزهای دیپلماتیک بازسازی کرد؛ همانطور که نمیتوان با حذف صدای مقاومت، صلحی واقعی ساخت.



نظر شما