۸ آبان ۱۴۰۱ - ۰۵:۰۸
کد خبر: 823347

جامعه‌شناسان و رفتارشناسان می‌گویند شکاف نسلی یا شکاف نسل‌ها و اختلاف آرای نوجوانان با نسل‌های پیش از خود همزمان با توسعه و شتاب فناوری‌های روز عمیق‌تر از گذشته شده و این واقعیت، ضرورت شناخت کنش‌ها و چگونگی واکنش‌های صحیح را در مواجهه با آن‌ها دوچندان می‌کند.

مطالبه‌گری نوجوان گستاخی نیست

نسلی متفاوت‌تر
اصغر مهاجری، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی تهران در خصوص شکاف نسلی در جامعه امروز به ما می‌گوید: جبران خلیل جبران در کتاب «پیامبر» به این توصیه مولی‌الموحدین(ع) اشاره می‌کند که می‌فرمایند: فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید چرا که آن‌ها برای آینده و زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند. این شاعر و نویسنده لبنانی می‌نویسد: فرزندان شما، فرزندان شما نیستند، آن‌ها دختران و پسران زندگی هستند، چون تیر در کمان بگذارید و آنان را به آینده پرتاب کنید و اگر قرار است شبیه یکدیگر شوید، آن‌ها را شبیه خود نه، بلکه خود را شبیه آنان سازید.
این توصیه‌ها در حوزه جامعه‌پذیری فرهنگی و سیاسی و فرهنگ‌پذیری، از ژان پیاژه، روان‌شناس قرن بیست و یکم نیست، بلکه سفارش رهبران دینی ماست که ادبیات رفتاری‌مان را در ۱۴۰۰سال پیش تولید کرده‌اند و هنوز پس از قرن‌ها همچنان به‌روز، کارآمد و راهگشاست. دلایل منطقی این توصیه‌ها را می‌توان به دلیل انباشت فرهنگی، انباشت تجارب، توسعه‌یافتگی و گشودگی زبان نسل نو یا نسل «Z» در مقایسه با نسل‌های «X»، «Y» و... عنوان کرد. نسلی که چون از بهره هوشی بالاتری برخوردار است، مهارت‌های بیشتری دارد و از دانش تاریخی و تجربه‌های بیشتری می‌تواند سود بجوید. حال اگر تمامی این ویژگی‌ها را به تحولات شدید قرن حاضر و به‌خصوص چند دهه اخیر اضافه کنیم، این تفاوت نسلی به‌شدت خود را نشان می‌دهد.
این پژوهشگر اجتماعی اضافه می‌کند: در طول تاریخ بین همه نسل‌ها تفاوت وجود داشته اما چون این تغییرات کمتر بوده، چندان محسوس و نگران‌کننده جلوه نمی‌کرده است. به همین دلیل کافی است پس از توجه به فرمایش گهربار امیرمؤمنان علی(ع) و قبول این چارچوب فکری و مفهومی، چند اصل مهم را هم بپذیریم؛ نخست اینکه تفاوت بین نسل «Z» یا همان نسل نوجوان دهه هشتادی را با نسل‌های گذشته بپذیریم؛ تفاوتی که معقول، مشروع و مقبول است. دوم، بپذیریم این تفاوت به دلیل همزمان شدن با تغییرات پرشتاب و به‌روز، بسیار عمیق و فاصله‌دار است و سوم، با آنکه از این شکاف عمیق نسلی در جامعه نگران هستیم، باید بپذیریم اگر قرار است بنیان توسعه و پیشرفت جامعه را بر مبنای عقلانیت، نظام معیارین ارزش‌ها و هنجارها قرار دهیم نیاز است از دانسته‌ها و اطلاعات نسل نوجوان امروز بهره ببریم، چون آن‌ها باهوش‌تر و به لحاظ مهارت‌ها و تکنیک‌ها به‌ویژه در ایران بسیار پیشتازترند.

نسلی پویاتر از نسل‌های پیشین
مهاجری ادامه می‌دهد: نسل نوجوان امروز نسلی پویاتر از نسل‌های پیشین است به همین دلیل باید نهیب را نه به آن‌ها بلکه به والدین، معلمان و استادان و به خودمان بزنیم، ضمن اینکه این نهیب نباید تنها یک هشدار باشد بلکه باید همراه یک کاربست باشد؛ آن کاربست این است که وقتی والدین، معلمان و تولیدکنندگان فرهنگی جامعه می‌خواهند به این نسل آموزش دهند، ابتدا باید خودشان آموزش ببینند و حتی شاید گاهی باید توسط همین نوجوانان دوباره آموزش‌پذیر و جامعه‌پذیر شوند. چنان‌که امروز برخی از والدین برای انجام امور مربوط به فناوری از فرزندان نوجوانشان راهنمایی می‌خواهند. معتقدم امروزه به دلیل سرعت تغییرات، در برخی موارد جای معلم و دانش‌آموز تغییر کرده و دیگر این‌گونه نیست که همچون گذشته و در نظام سنتی تنها معلم و والدین آموزش‌دهنده باشند.

تغییرات در سبک زندگی
وی ادامه می‌دهد: بر اساس ادبیات نوین سازمان‌های بین‌المللی همچون یونیسف، تعریف دامنه‌های سنی تغییر کرده است؛ چنان‌که بر اساس یکی از این استانداردها، سن نوجوانی را تا ۱۸سال تعریف کرده‌اند تا بازه بیشتری را برای ادامه تحصیل و تأخیر در ورود به دنیای کار و اشتغال و پیشگیری از بهره‌کشی از نوجوانان و استفاده از ظرفیت‌های آموزشی بیان کنند. بنابراین ضمن افزایش بازه زمانی نوجوانی، چرخشی فرهنگی در سبک زندگی جدید اتفاق افتاده؛ چرخشی که موجب شده سبک زندگی در زمینه‌های مختلف دچار تغییر شود. برای مثال اگر نسل دیروز فرانسوی، زیبایی را در چاق بودن تعریف می‌کرد، امروز مفهوم زیبایی برای نسل حاضر در مانکن بودن تعبیر می‌شود و همین تغییر، منجر به تغییرات در سبک تغذیه، سبک پوشش، سبک ورزش و... شده است. دلیل آن هم چرخش فرهنگی است که موجب شده ذائقه‌ها و نظام‌های هنجاری و معیاری ما متفاوت شود.
مهاجری ادامه می‌دهد: یکی از سبک‌های بسیار متفاوت نسل امروز، تبلور عنصر مطالبه‌گری در آن است؛ در حالی که سبک نسل‌های گذشته تسلیم و مطیع بودن بود. نسل نوجوان امروز اعتقادی به تمکین ندارد و البته تصور نمی‌کند اگر مطالبه‌گری کند و تسلیم نشود، بی‌احترامی یا هنجارشکنی کرده است، به همین دلیل خواسته‌ها و سبک زندگی خود را ابتدا در عرصه‌های کوچک‌تر یعنی خانواده و سپس در مدرسه و دانشگاه پیاده می‌کند، اما از آنجا که این مطالبه‌گری‌ها با باورها و سنت‌های ما که حرمت‌های خاصی برای آن قائل بودیم به‌شدت مغایر و متفاوت است، ممکن است والدین، معلمان و یا سکانداران فرهنگی تصور کنند آن‌ها در عرصه‌های مختلف گستاخی و هتاکی می‌کنند در حالی که چنین نیست. اگر ما طبیعت نوجوانی را با توجه به ظرف زمانی آن به‌درستی توصیف و تبیین کنیم با رویکردی مثبت آن را می‌پذیریم و تلاش می‌کنیم با پاسخ منطقی به مطالبات آن‌ها، از این سرمایه گرانسنگ به عنوان منبع ارزشمند انسانی برای توسعه و پیشرفت کشور بهره ببریم.

خبرنگار: اعظم طیرانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.