شاید اگر با دیده عقل به تاریخ تمدن دیرپای بشری بنگریم در خصوص این نکته که یکی از نشانه‌های متمدن شدن یک ملت و یا فرد ترک و دور انداختن کینه‌های تاریخی است کمتر بتوان تردید نمود. اما گاهاً شاهد این هستیم که در میان ملل مختلف جهان کینه‌های عمیقی شکل می‌گیرد که به راحتی التیالم پذیر نیست و در طول روابط تاریخی دو ملت امتداد می‌یابد.

ریشه یابی نفرت دیرینه ملکه انگلستان از آرژانتینی‌ها

به گزارش قدس آنلاین، با توجه به داده‌های تاریخی بدون کمترین شکی می‌توان به کینه انگلیسی‌ها از مردم آرژاتین و همچنین دشمنی انگلیسی‌ها از مردم آرژانتین را در همین راستا تفسیر و تبیین نمود که از قضا به گواهی تاریخ به ملکه سابق انگلستان نیز تسری یافته بود برای روشن‌‎تر شدن ریشه‌های عمیق این کینه تاریخی ملکه اسبق انگلستان از ملت آرژانتین خبرنگار حوزه تاریخ خبرگزاری قدس آنلاین با خانم دکتر الهه نوری متخصص برجسته و صاحب نام حوزه مطالعاتی کشورهای آمریکای لاتین به گفت‌وگو نشسته تا سایه روشنی از تحولات تاریخی و آینده مناقشه خونین انگلستان و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس ترسیم کند.

قدس آنلاین: بسم اله الرحمن الرحیم در قسمت چهارم از پرونده ویژه فرشته شیطان صفت با موضوع مناقشه مشهور انگلستان - آرژانتین بر سر جزایر مالویناس در خدمت خانم دکتر الهه نوری مدرس و عضو هیئت علمی گروه آمریکای لاتین دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران هستیم. استاد گرامی بسیار متشکرم که فرصت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید تا از دانش پربار شما در زمینه روابط آرژانتین و انگلستان بهره‌مند شویم به عنوان بحث ابتدایی لطفاً تاریخچه مختصری در خصوص مناقشه این دو کشور بر سر جزایرمالویناس(فالکلند) برای ما بیان بفرمایید؟

نوری: به نام خدا خدمت شما و همکارانتان سلام عرض می‌کنم در خصوص مناقشه‌ای که بین آرژانتین و انگلستان بر سر جزایر مالویناس وجود دارد ما باید خیلی در تاریخ به عقب بازگردیم و به این بپردازیم که ریشه این مناقشه در چیست تا برسیم به اتفاقات اخیر واقعیت این است که در خصوص کشف این جزایر هیچ گونه اطاعات دقیقی وجود ندارد. و گفته می‌شود در قرن شانزدهم که قاره آمریکا در حال کشف شدن بوده تعدادی از کاشفان این جزیره را دیده بودند گفته می‌شود اولین کسی که این جزایر را دیده آمریکو وسپوسیو است ولی بعدها این داده‌ها مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که صرفاً ایشان نبوده بلکه اولین کسی که به دماغه جنوبی آرژانتین رسیده بوده احتمالاً ماگایانس است اگر ما از مناقشاتی که بر سر کشف این منطقه وجود دارد فراتر برویم به زمانی می‌رسیم که دوران تسخیر قاره آمریکا بوده است افرادی از قدرتهای سیاسی از مسئله کشف فراتر رفتند و درصدد استقرار در مناطق مختلف برآمدند. در اینجا قدرتهای مختلفی وارد عرصه آمریکای لاتین می‌شوند. گفته می‌شود اولین فاتحان و کاشفان سرزمینهای جدید اسپانیایی‌ها بودند بعد از آن صحبت از انگلسیها می‌شود خصوصاً در قرن هجدهم میلادی که گفته می‌شود پای تسخیرکنندگان بریتانیایی به این منطقه باز شد قبل از این که به این مناقشه بپردازیم باید به یک نکته نیز توجه کنیم و آن هم این است که جزایر مالویناس به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می‌شود. بعد از رفتن بریتانیایی‌ها هلندیها پایشان به این جزایر باز می‌شود و بعد از این که دوران عوض شدن قدرتها در این جزایر می‌گذرد بعد از مدتی فرانسویها می‌آیند در حقیقت اولین کسانی هستند که به مدت طولانی در قسمت شرقی این جزایر استقرار پیدا می‌کنند اما کار به نهادهای قانونی و دادگاه‌های آن موقع اروپا می‌کشد و نهایتاً در قرن هجدهم اسپانیا تسلط خوش را در مالویناس شرقی تثبیت می‌کند وفرانسویها هیچ گونه ادعایی در مورد قسمت شرقی این جزایر ندارند اما شرایط قسمت غربی جزایر مالیناس فرق می‌کند از آن جهت که بریتانیا تصمیم می‌گیرد دوباره به قسمت غرب جزایر مالویناس بازگردد و از زمانی که سلطه انگلستان در قسمت غربی این جزایر برقرار می‌شود. مناقشه بین اسپانیا و انگلستان بر سر قسمت شرقی این جزایر شروع می‌شود این مسئله تا زمان استقلال آرژانتین از اسپانیا یعنی بین سالهای ۱۸۱۱ تا ۱۸۱۸م ادامه دارد یعنی تقریباً طی یک بازه زمانی ۸ ساله ادامه پیدا می‌کند و دقیقاً بعد از مناقشه اسپانیا و انگلستان بر سر مالکیت قسمت شرقی جزایر مالویناس و در زمانی که اسپانیا داشت این ادعا را که مالکیت قست شرقی این جزایر متعلق به آمریکای جنوبی است و هیچ قدرت اروپایی دیگری حق تصرف این مناطق را ندارد تکرار می‌کرد در همان بحبوحه و تقریباً در سال ۱۸۱۲م به دلیل استقلال آرژانتین این منطقه را ترک می‌کند و مشغول امور مربوط به استقلال آرژانتین می‌شود. تا این که آرژانتین استقلال پیدا می‌کند و اسپانیا به طور کلی ادعای تملک خود را روی این مناطق از دست می‌دهد و این جزایر همین طور باقی می‌مانند تا این که یک اتفاق خیلی مهم تاریخی رخ می‌دهد و در سال ۱۸۳۳ انگلیسی‌ها برمی‌گردند و روی این جزایر ادعای مالکیت می‌کنند. و از آن موقع تا به امروز این مناقشه بین انگلستان و حکوت حاکم بر آرژانتین ادامه دارد و از سال ۱۸۳۳م به بعد کلونی بریتانیایی‌های ساکن مالویناس را برپا می‌کند و تعداد کلونیهای خود را در آن نطقه فزایش می‌دهد طی سالیان مختلف به رغم اعادهای مختلف آرژاتین در نهادهای مختلف بین المللی که در قالب نامه‌ها و بیانیه‌های مختلف مطرح می‌شود سلطه خود را در منطقه حفظ کرده است نکته دیگری که وجود دارد این است که همان طور که همه ما می‌دانیم نهادی به نام سازمان ملل بعد از جنگ جهانی دم تأسیس شده است در دوره حاکمیت پرون بر کشور آرژانتین که جزو اولین شخصیتهای سوسیالیست و مردم محور آمریکای لاتین است و در روزهایی که هنوز صحبتی از وجود چپ‌گرایی در منطقه نیست چهره‌های سوسیالیستی مثل پرون جزو سردمداران این ایده‌های مردم محور سوسیالیستی در منطقه بودند تقریباً در همان بر هه‌های زمانی فر خیلی ملی گرای سوسیالیستی به نام پرون در آرژانتین رئیس جمهور می‌شود و حتی مالکیت آرژانتین را بر جزایر مالویناس را در سازمان ملل مطالبه می‌کند. این ماجرا ادامه دار می‌شود و چنین ادعاهایی تا سال ۱۹۸۲م که توسط آرژانتین علیه انگلستانی که در مالویناس حاکمیت دارد اعلام جنگ می‌شود و آرژانتینی‌ها تصمیم می‌گیرند جنگ را با انگلستان شروع کنند تا بتواند مالکیت آرژانتین را در این جزایر پس بگیرند ادامه دارد. در واقع سال ۱۹۸۲م تاریخ شرع جنگ آرژانتین و انگلستان بر سر مالکیت جزایر مالویناس است. در این زمینه دو نکته وجود دارد یکی این که اگر دقت کنید دو اسم به این نطقه اطاق می‌شود لاتینو زبانها مانند اسپانیایی‌ها به آن مالویناس می‌گویند این نامگذاری به خاطر دوره ورود فرانسویها به این منطقه است که نام این جزایر را مالویناس گذاشتند و انگلیسیها نام آن را جزایر فالکلند گذاشتند به خاطر این که معتقد بودند که ناوگانی که وارد این جزایر شده بود متعلق به فردی به نام سان کارلوس بوده بنابراین نام این جزایر را فالکلند می‌گذارند. این تفاوت اسمی به خاطر این مسئله است. از ۱۹۸۲ که این جنگ صورت می‌گیرد باز هم بریتانیایی‌ها این منطقه را پس نمی‌دهند.

قدس آنلاین: سرکار عالی انگلستان را براساس معیارهای حقوق بین الملل در رابطه با ای بحران چگونه می‌بینید؟

نوری: اگر قرار باشد این مناقشه را از منظر حقوق بین الملل بررسی کنیم می‌توان گفت این جزایر از لحاظ تاریخی می‌تواند متعلق به قدرت حاکم بر آمریکای جنوبی و آرژانتین باشد اما بریتانیا آمده و به این جزایر دست اندازی کرده است. مانند اتفاقی که در جبل الطارق افتاد اما نکات خیلی مهم‌تری به این بحث حقق بین المللی اضافه می‌شود و آن هم بحث موقعیت استراتژیک آن منطقه و منابع اقتصادی موجود در آن است.

قدس آنلاین: دقیقاً چه منابعی در این منطقه وجود دارد؟

نوری: این منطقه از لحاظ کشاورزی از شرایط بسیار مناسبی برخوردار است نکته دوم این است که این ناحیه نزدیک پاتاگونیای آرژانتین یعنی بهترین و بزرگترین منابع آب شیرین دنیا قرار دارد بنابراین همه دوست دارند که در آنجا پایگاه نظامی داشته باشند و برای همین است که بر سر آن مناقشه می‌شود نکته مهم‌تر این است که تقریباً اگر اشتباه نکنم از سال ۱۹۷۰م در آن منطقه بحث وجود نفت و ذخایر نفتی مطرح بوده همان طور که گفتم سال ۱۹۸۲م تاریخ شروع جنگ بوده است و وجود این منابع دلیل اصلی مناقشه فوق الذکر است. حالا می‌توان بحث حاکمیت را نیز به این قضیه افزود به این خاطر که هر نوع اکتشافی که در این خصوص در منطقه صورت بگیرد باعث می‎شود که آبهای تحت حاکمیت آرژانتین مورد دست اندازی انگلستان قرار گیرد و این منطقه همواه مورد مناقشه قرار گیرد. بحث یگر این است که مناقشه بر سر بهره برداریهای نفتی خصوصاً در سال ۲۰۱۰م به شدت بالا گرفته و دو کشور دوباره وارد یک درگیری رسانه‌ای شدید شدند مبنی بر این که بالاخره باید مالکیت این جزایر مشخص شود این خلاصه‌ای از مناقشه انگلستان و آرژانتین بر سر جزایر مالویناس بود و این مسئله مسلماً جزئیات بسیار بیشتری دارد و هنوز باید دید نهادهای بین المللی به نفع چه کسی رأی می‌دهند.

قدس آنلاین: آیا پرونده این مناقشه هنوز به صورت تعلیق شده در مجامع بین المللی قرار دارد و هنوز راجع به این قضیه رأی قطعی صادر نشده است؟

نوری: هنوز نه

قدس آنلاین: به نظر شما این مناقشه چه اثراتی بر روی افکار عمومی مردم آرژانتین نسبت به انگلستان و ملکه اسبق این کشور داشته است لطفاً نمودهای آن را بیان بفرمایید؟

نوری: اینجا من باید پای یک قدرت سومی را که در واقع از اوایل قرن بیستم میلادی درصدد برآمده که خودش را اول در آمریکای لاتین و بعد در نقاط دیگر دنیا مطرح بکند را به میان بکشم که آن هم کسی جز ایالات متحده آمریکا نیست. مسلماً در این مناقشه که خصوصاً در قرن بیستم بسیار بالاگرفته بود آمریکا بیکار ننشسته بود و حتی در مواری درصدد برآمد که از این جریان به نفع خودش بهره برداری کند و ناوگان خود را در این جزایر مستقر کند. علاه بر این واقعیت این است که اولین اتفاقی که در این زمینه می‌افتد این است که ورد انگلیسیها به منطقه‌ای که متعلق به مردمان قاره آمریکا است خودش نقض صریح دکترین مونروئه است یعنی اگر مثلاً پنجمین رئیس جمهور آمریکا از سال ۱۸۲۳م آمد گفت«آمریکا برای آمریکایی‌ها» و اعلام کرد که ما به هیچ قدرت اروپایی اجازه دست اندازی به خاک قاره آمریکا را نمی‌دهیم چون خصوصاً آن دوره دوره استقلال کشورهای آمریکایی است اما جالب اینجا است که وقتی انگلستان در سال ۱۸۳۳م وارد این جزایر شد و تملک بخشی از آمریکای جنوبی را به دست گرفت این مسئله خودش نقض صریح دکترین مونرروئه بود و آمریکا نه تنها اصلاً هیچ واکنشی به این مسئله نشان نداد بلکه در پی آن بود که منافع خودش را از این ماجرا به دست آورد. لذا این نفرت عمومی در آرژانتین نه تنها در مورد انگلیسی‌ها وجود دارد. بلکه همین احساس نیز در مورد آمریکایی‌ها وجود دارد. یعنی مثلاً احتمال دارد که هنوز پیرمردها و پیرزنهای آرژانتینی که قضیه جزیره مالویناس را به خاطر دارند وجود داشته باشند. در همه اینها یک حس ضدآمریکایی ضد غربی بودن ضد استعماری بودن وجود دارد. که یک قدرت استعمارگر قوی به اسم بریتانیا و دیگری نوامپریالیسم ایالات متحده به دلیل حمایت از انگلستان باعث این قضیه شده است. این قضیه مالویناس حس ضد آمریکایی و ضد انگلیسی بودن را در آرژانتینی‌ها خیلی بالا نگه داشته است. درست است که الان ملکه انگلستان که ۷۰ سل تاج و تخت را در دست داشت از دنیا رفته و درست است که گفته می‌شود مقام ملکه تشریفاتی بوده ولی خوب در هر حال ارتش انگلیس توسط ایشان رهبری می‌شده نکته جالب در خصوص ملکه اسبق انگلستان این است که بریتانیا ۱۴ Commonwealth یعنی کشورهای مشترک المنافع داشته که تعداد زیادی از آنها در حوزه کارائیب نبوند گفته می‌شود که انگلستان علاقه خیلی زیای به منطقه کارائیب و آمریکای لاتین نداشته است. گفته می‌شود که ملکه الیزابت دوم سه بار بیشتر از آمریکای لاتین دیدار نکرده است و فقط به برزیل، شیلی و اگر اشتباه نکنم مکزیک رفته است. و اصلاً پایش را به آرژانتین نگذاشته است. خود این مسئله نشان دهنده این است که برخلاف شایعاتی مبنی بر بی‌علاقگی انگلستان به کشورهای حوزه کارائیب حس نفرت وی از آرژانتین کاملاً مشخص است. چون بالاخره آرژانتین جزو کشورهای بسیار مطرح و برجسته آمریکای لاتین است و این نکته که ملکه انگلستان به برزیل و شیلی می‌رورد ولی به آرژانتین سفر نمی‌کند خود این مسئله مطلب بسیار مهمی است. در خصوص مالویناس هم وی همواره بیانیه داده که ما از استقلال حاکمیت بریتانیایی‌های ساکن جزیره مالویناس حمایت می‌کنیم ولی واقعیت این است که ادعای حاکمیت امپراطوری بریتانیا بر جزایر مالویناس همان طور که پیشتر خدمتتان گفتم به لحاظ حقوق بین الملل از بنیان زیر سؤال است! و این مسئله نشان می‌دهد که بریتانیا هنوز ماهیت استعماری خود را حفظ کرده و همان طور که می‌دانید جنگ موسوم به فالکلند نیز در دوران حاکمیت الیزابت دوم بر بریتانیا بر علیه آرژانتین رخ داده و هرچند ملکه سابق انگلستان به طور مستقیم خیلی از بیانیه‌های خود را صادر نمی‌کرد ولی به صورت غیرمسقیم شخص است که همچنان ماهیت استعماری بریتانیا در این منطقه حفظ شده است و الان هم ما گروههایی داریم که برضد نوامپریالیسم آمریکایی بیایه می‌دهند و فعالیت می‌کنند و معتقند که جزایر مالویناس متعلق به آرژانتینی‌ها است هیچ قدرت استعمارگری حق دخالت و دست اندازی ر امر این کشور را ندارد بنابراین این مناقشه همچنان ادامه دارد.

قدس آنلاین: با این حساب اولاً شما آینده این مناقشه را چگونه می‌بینید به علاوه در آینده تأثیر این مسئله را بر افکار عمومی و حوزه سیاست در کشورهای آمریکای لاتین نسبت به انگلستان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نوری: ببینید منطقه آمریکای لاتین منطقه‌ای است که طعم تلخ استعمار استثمار را به خوبی چشیده یعنی از آن زمانی که اسپانیا قدر برتر قاره اروپا بود و چه در زمانی که در قرن بیستم یک قدرت نو امپریالیست به نام ایالات متحده آمریکا در این منطقه ظهور کرد مردمان این منطقه همواره تحت ظلم قرار گرفته‌اند. اما الان بحث این است که جغرافیا یا بهتر است بگوییم آن چارچوب قدرتی که ما شاهد آن هستیم در دنیا در حال تغییر است. در واقع فرایند جهانی شدن مردم را از حقوق خود آگاه می‌کند همان طور که الان می‌بینید به رغم این که ما موج چپ گرایی را که در اوایل قرن ۲۱ در منطقه داشتیم که به موج صورتی چپ‌گرایی نیز معروف شد اما بعد از آن با این که کشورهای اصلی منطقه مثل برزیل و برسونارو و در یک بازه زمانی آرژانتین و برخی یگر از دولتهای بزرگ منطقه به سمت راست گرایی رفتند اما همان طور که دیدید مردم بلافاصله به سمت چپ‌گرایی برگشتند و الان مثلاً بورسونارو جزو کشورهای محبوب منطقه محسوب نمی‌شود به خاطر این که در یکایک کشورهای آمریکای لاتین مردم به دنبال هویت خواهی و حق تعیین سرنوشت خودشان هستند. لذا به شخصه احساس می‌کنم که آرژانتینی‌ها به راحتی از حق مالکیت خودشان در مورد این جزایر کوتاه نیایند خصوصاً این که الان ما در عصر استعمار زندگی نمی‌کنیم بلکه در عصری زندگی می‌کنیم که در آن باید علیه استثمار بایستیم بنابراین مسلم است که آرژانتینی‌ها از حقوق خودشان کوتاه نمی‌آیند. هر چند که بگوییم نسل جدیدی روی کار خواهند آمد اتفاقاً نسل جدید حتی اگر آگاهی کوچکی از این تاریخ داشته باشند مسلماً در راستای ادعای حق تملک آرژانتین وارد عمل خواهد شد و بحث کهنه شدن این روند استعماری هم مسلماً ادامه خواهد یافت اما طبق طرح کلی منطقه‌ای که خدمتتان گفتم بعید می‌دانم که این مناقشه شاید نگوییم در آینده نزدیک اما در آینده دور به نفع انگلیس تمام شود.

خبرنگار: علی رحمانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.