در پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی سید صادق روحانی آمده است: حضرت موسی ابن جعفر علیه السّلام فرموده: بلا و آفتی نیست که به بنده مؤمن رو آورد و خدای عزّ و جل دعاء «درخواست رفع آن» را به او توفیق دهد جز آنکه آن بلا به زودی از بین برود، و بلایی نیست که به بنده مؤمن رو آورد و از دعاء خودداری نماید جز آنکه آن بلاء به طول انجامد، پس هرگاه بلاء رو آورد «برای رفع آن» بر شما باد دعاء و تضرّع و زاری به درگاه خدای عزّ و جلّ، حضرت صادق علیه السّلام فرمود: آیا درازی و کوتاهی بلاء را می شناسید؟ «شنوندگان گفتند» گفتیم: نه، فرمود:
اگر هنگام بلا یکی از شما موفّق به دعاء شد بدانید «مدّت» بلا کوتاه است، حضرت موسی ابن جعفر علیه السّلام فرمود: دعاء و درخواست و به درگاه خدا رو آوردن بلا را باز می گرداند، و آن بلاء مقدّر شده و لازم گردیده و نمانده جز امضاء و گذراندن آن، پس اگر خدای عزّ و جلّ خوانده شود و از او برطرف شدن آن بلا درخواست گردد خدا آن را بر طرف می نماید، حضرت صادق علیه السّلام فرموده: هرگاه پیشامدی یا سختی یا اندوهی به مردی رو آورد باید دو زانو و دو آرنج خود را برهنه نموده و به زمین بچسباند و سینه اش را هم به زمین نهد و به سجده رود پس از آن حاجت و خواسته خویش را «از خدای تعالی» بطلبد، و حضرت سیدالعابدین و امام السّاجدین صلوات الله و سلامه علیه در اینجا از خدای تعالی برطرف شدن بلا و گرفتاری و غم و اندوه را به این گونه درخواست می نماید):
(1) یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ.
ای آنکه گره های ناگواری ها به وسیله او باز می گردد، و ای آنکه تندی سختی ها به او شکسته می شود، و ای آنکه رهایی یافتن از گرفتاری ها و رفتن به سوی آسایش فراخی، از او در خواست می گردد.
(2) ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَی بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَی إِرَادَتِکَ الْأَشْیاءُ.
کارهای دشوار به قدرت و توانائی تو آسان شده، و به لطف و توفیق (از جانب) تو اسباب (هر کاری) سبب گردیده، و مقدّر شده بر اثر قدرت تو جاری و بر قرار گشته، و اشیاء بر وفق اراده و خواست تو به کار رفته اند.
(3) فَهِی بِمَشِیتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیکَ مُنْزَجِرَهٌ.
پس آن اشیاء به اراده تو بی گفتنت فرمان بردار، و به خواست تو بی نهی و باز داشتنت باز داشته اند (در «سوره نحل، آیه 40» می فرماید: انَّما قَولُنا لِشَیْءٍ اذا ارَدْناهُ انْ نَقولَ لَهُ کُنْ فَیکُونُ؛ یعنی جز این نیست که گفتار ما به چیزی هنگامی که اراده نمائیم به اینکه به آن بگوئیم موجود باش «بی گفتن و بی درنگ» موجود می شود).
(4) أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ
توئی که برای (آسان کردن) دشواری ها خوانده می شود، و تو در سختی ها پناهگاهی، از آنها دور نمی شود جز آن سختی که تو دور نمائی، و از آنها بر طرف نمی گردد جز آن را که تو برطرف کنی.
(5) وَ قَدْ نَزَلَ بِی یا رَبِّ مَا قَدْ تَکَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
و ای پروردگار بر من فرود آمده چیزی (بلا و گرفتاری) که سنگینی آن مرا دشوار است، و به من رسیده چیزی که زیر بار رفتن آن مرا وامانده کرده.
(6) وَ بِقُدْرَتِکَ أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِکَ وَجَّهْتَهُ إِلَی.
و تو به قدرت خود آن را بر من رسانیده ای، و به سلطنت و توانائیت آن را به من متوجّه گردانیده ای.
(7) فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
پس برای آنچه به من رسانده ای برگرداننده و برای آنچه متوجّه ساخته ای دفع کننده و برای آنچه بسته ای گشاینده و برای آنچه گشوده ای بستنده و برای آنچه دشوار کرده ای آسان کننده و برای آنکه خوارکرده ای یاری دهنده ای نمی باشد (در «سوره یونس، آیه 107» می فرماید: وَ انْ یمْسَسْکَ الهُت بِضُر فَلا کاشِفَ لَهُ الاَّ هُوَ وَ انْ یردْکَ بخَیرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِه؛ یعنی و اگر خدا ضرر و زیانی به تو رساند جز او کسی نتواند آن را دفع کند، و اگر خیر و نیکی برای تو خواهد فضل و احسان او را جلوگیری نیست. و در «سوره آل عمران، آیه 160» فرماید: انْ ینْصُرْکُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَکُمْ وَ انْ یخْذُلْکُمْ فَمَنْ ذَا الَّذی ینْصُرُکُمْ منْ بَعْدِه؛ یعنی اگر شما را خدا یاری کند کسی بر شما غلبه و تسلط نیابد، و اگر خوارتان گرداند کیست که بعد از او «بتواند» شما را یاری کند؟)
(8) فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِکَ، وَ اکْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِکَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَکَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَهَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِکَ مَخْرَجاً وَحِیاً.
پس بر محمّد و آل او درود فرست، و ای پروردگار در آسایش را به فضل خود به روی من باز کن، و تسلّط غم و اندوه را به قوّت و توانائی خود شکست ده (از بین ببر) و به من در آنچه شکوه دارم حسن نظر داشته باش و در آنچه در خواست نمودم شیرینی بخشش (خود) را به من بچشان، و از جانب خویش رحمت و گشایش بی رنج به من ببخش، و از نزد خود به زودی رهایی یافتن (از گرفتاری ها) را برای من قرار ده.
(9) وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِکَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِکَ.
و مرا به سبب غم و اندوه از رعایت و حفظ واجبات و به کار بستن سنّت خود (مستحبات) باز مدار.
(10) فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَی کَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِکَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْکَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
پس ای پروردگار به آنچه به من رسیده طاقت ندارم، و به آنچه به من رو آورده پر از غم و اندوه گشته ام، و تو بر دفع غم و اندوهی که به آن گرفتار و بر دفع آنچه در آن افتاده ام توانائی، پس آن گرفتاری را از من دور کن اگر چه از جانب تو شایسته آن نباشم ای صاحب عرش و تخت بزرگ (اشاره به اینکه همه اشیاء تحت قدرت او است، زیرا او صاحب عرش عظیم است که آن به هر چیز احاطه دارد).



نظر شما