پیاده‌روی اربعین حسینی و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) با پای پیاده تنها عملی عبادی و معطوف و منحصر به ایام چندروزه و کوتاه اربعین نیست، بلکه این همه توصیه و سفارش به آن، قطعاً آثاری دارد که در طول زمان استمرار می‌یابد و وجوه مختلف زندگی زائر و نیز جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 حجت‌الاسلام والمسلمین کفیل در گفت‌وگو با قدس از آثاری می‌گوید که سفر پیاده به کربلا می‌تواند در انسان نهادینه کند/ سوغات اربعین

پیاده‌روی اربعین حسینی و زیارت حضرت سیدالشهدا(ع) با پای پیاده تنها عملی عبادی و معطوف و منحصر به ایام چندروزه و کوتاه اربعین نیست، بلکه این همه توصیه و سفارش به آن، قطعاً آثاری دارد که در طول زمان استمرار می‌یابد و وجوه مختلف زندگی زائر و نیز جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد، از این رو، ضرورت دارد هم این آثار مستمر را بشناسیم و هم راه‌های حفظ این دستاوردها را بدانیم. مسئله‌ای که در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین محمدصادق کفیل، کارشناس مذهبی و مدیر مرکز تخصصی صحیفه سجادیه به بررسی گذاشته‌ایم و مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

اصلی‌ترین و مهم‌ترین رهاورد پیاده‌روی چندروزه اربعین سیدالشهدا(ع) چیست و این زیارت چه ظرفیت‌های مستمر و دائمی برای زائران در خود جای داده است؟

به تعبیر نبی خاتم(ص) خدای متعال ما را مؤدب تربیت کرده و ادب از مبانی دینی است و همه ما توجه داریم نظام زندگی‌مان توأم با ادب باشد و به‌گونه‌ای زندگی کنیم که عامل به وظیفه باشیم. در ادبیات قرآن هم نوع تعامل انبیا(ع) با خدای متعال متفاوت از دیگر انسان‌هاست، یعنی ادبیات و گفت‌وگوی حضرت ابراهیم(ع) و دیگر پیامبران با خدا تفاوت دارد چون خدا را می‌شناسند و به اسما و صفات او علم دارند.

در زیارت اربعین، امام صادق(ع) در گام نخست، جدشان حضرت سیدالشهدا(ع) را با تعابیری همچون «السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللّهِ وَ حَبِیبِهِ، السَّلامُ عَلَی خَلِیلِ اللّهِ وَنَجِیبِهِ...» معرفی می‌کنند و حدود ۶۰صفت برای حضرت اباعبدالله الحسین(ع) برمی‌شمارند؛ وقتی امامی معصوم(ع)، امامی دیگر را اینچنین معرفی می‌کند یعنی جایگاه و شأن ولی خدا را می‌داند و درک می‌کند. مهم آنکه امام حسین(ع) با این اوصاف و منزلت شأن و جایگاه، همه هستی خویش را برای احیای دین خدا و کرامت انسانی و جامعه بشری وقف کردند: «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبَادَکَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ» به عبارت دیگر، برای اینکه تغییری در ما ایجاد شود و در پی آن، نجات و سعادت یابیم و زندگی کنیم از همه هستی خود گذشتند.

پیاده‌روی ما برای زیارت امام حسین(ع) هم نوعی ابراز ادب و شعور و معرفت است؛ ما برای بیان حوائج به کربلا نمی‌رویم، به تعبیری عمل به وظیفه می‌کنیم؛ هدف ما عرض و کسب حاجت نیست، هر چند به عنوان هدف حاشیه‌ای مطرح می‌شود و خوب هم است. امام برای احیای دین خدا جان، هستی، اهل بیت و همه چیزش را وقف کرد تا زندگی ما متحول شود و بندگان خدا رشد کنند؛ از این رو، پیاده‌روی اربعین سیدالشهدا(ع) رشددهنده عالمیان است.

چرا پای پیاده؟ این قدم‌ها، این پیاده‌روی در گرما و با حضور جمعیت بسیار چه کارکرد و رهاوردی دارد؟

هر قدمی که برای این پیاده‌روی برمی‌داریم در کل عالم هستی اثر وضعی دارد، شاید برخی بگویند چند قدمی برداشتیم تا به کربلا رسیدیم، اما اگر کسی بداند همین گام‌ها بسترساز رشد دین و معرفی امام به عالمیان و احیای امر ولایت و امامت است و این جریان زمینه ظهور حضرت ولی‌عصر(ع) را فراهم می‌کند دیگر به قدم‌هایی که در این مسیر برمی‌دارد به دیده عادی نمی‌نگرد.

وقتی نوع نگاه ما به زیارت اربعین و پیاده‌روی آن متحول شد آنگاه تلاشمان برای حفظ و نگهداری‌اش هم متفاوت می‌شود. دیگر فکر نمی‌کنیم صرفاً مسیری را با پای پیاده پیموده و بازگشته‌ایم بلکه نگاهمان تغییر خواهد کرد؛ زائر اربعین می‌داند همان‌طور که امام حسین(ع) برای احیای دین خدا گام برداشت، او نیز برای احیا و رشد دین پیاده‌روی کرده و اینجاست که سرّ این همه تأکید برای سفر و پیاده‌روی اربعین را درمی‌یابد و می‌فهمد هیچ چیز همچون زیارت اربعین، امر امامت و ولایت را معرفی و برای ظهور امام زمان(عج) بسترسازی نمی‌کند. از این رو، تدبیر امام عسکری(ع) برای تشویق مؤمنان به زیارت اربعین و نیز تأکید بر انجام این زیارت با پای پیاده به دلیل تأثیری است که بر احیای امر ولایت و امامت دارد.

باقی ماندن در این مسیر و استمرار این حرکت توسط زائران اربعین، چطور ممکن می‌شود؟

اگر زائران اربعین اهمیت قدم‌هایی را که برمی‌دارند، بدانند، برای حفظ قدم‌ها برنامه‌ریزی می‌کنند. اگر انسان بداند امام برای تغییر و تحول او چه کرده، او نیز به این تغییر رخ داده حساس می‌شود و برای حفظ آن برنامه‌ریزی می‌کند. با مرور تاریخ درمی‌یابیم جوامعی که از امام فاصله گرفته و به عواقب سوء آن نیز مبتلا شدند همه به دلیل نبود معرفت بوده است.

باید توجه داشت جریان مخالف و طاغوت هم چه‌بسا زمانی بهره‌ای از امام داشتند و امام را می‌شناختند اما هوای نفس و دنیاطلبی سبب جدایی‌ آن‌ها از امامشان شد. زائر اربعین باید بداند شیطان برای او برنامه خاص و ویژه و شگرد جدید دارد، شیطان با همه وجود و خدعه‌ها به سمت انسان می‌رود و دغدغه‌ و همّ و غمش جدا کردن انسان از امام و فاصله انداختن بین او و امام است!

اینکه قرآن در آیه شانزدهم سوره مبارکه جن بر باقی ماندن در مسیر تأکید دارد: «وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ» مقصود ولایت امیرالمؤمنین(ع) و فرزندان ایشان است. باید بدانیم شیطان با همه وجود برای کم فروغ کردن این نور تلاش می‌کند، در مقابل ما باید با همه وجود مراقبت کنیم پیوندمان با امام بیشتر شود.

زائران اربعین چطور می‌توانند این ظرفیت ایجاد شده در پرتو زیارت را حفظ کنند و از سوغات معنوی، روحی و عاطفی این سفر در همه ایام سال بهره ببرند؟

در پیاده‌روی اربعین طعم شیرین با امام بودن را می‌چشیم. انسان وقتی از غذایی می‌چشد و لذت می‌برد، به چشیدن دوباره آن حلاوت و تجربه آن لذت، مشتاق می‌شود؛ حال که زائران اربعین حرکت در مسیر امام(ع) را درک کرده و فهمیدند، می‌توان چند روز همه وجود خود را وقف امام کرد. باید این ظرفیت و وسعت وجودی را پس از بازگشت از زیارت و در سبک زندگی روزمره خود نیز حفظ و نگهداری کرد.

در پیاده‌روی اربعین به ما می‌فهمانند می‌توانیم وجودمان را وقف امام کنیم و گام‌های مهم در مسیر امامت و ولایت برداریم؛ با علم به این ظرفیت، پس از بازگشت از پیاده‌روی اربعین و برخورداری از این لیاقت و شأن، باید حرکتی تازه را آغاز کنیم، یعنی پس از بازگشت، تازه وقت تلاش با انرژی‌ای است که در پرتو این زیارت کسب کرده‌ایم.

گاهی از این اجر و ظرفیت غافل می‌شویم، وقتی به ما می‌گویند زیارت امام حسین(ع) همچون زیارت خدا در عرش الهی است «... کمن زار الله فی عرشه... » یعنی زائر در بستر این زیارت بزرگ می‌شود و در سایه این بزرگی و عظمت یافتن، باید کار را شروع کرد. برای مثال آن‌ها که به زیارت اربعین می‌روند باید در احیای امر امامت، احیای امر به معروف و نهی از منکر و برای اصلاح امت نبوی با همه وجود تلاش کنند؛ زائر اربعین باید هدف امام حسین(ع) یعنی اصلاح امت را دنبال کند.

این مراقبت و مداومت چه کیفیتی دارد؛ زائر باید در چه عرصه‌هایی قوی شود تا بتواند رهاورد اربعینی خود را حفظ کند؟

زائر باید هم در احساسات و گرایش‌ها و هم در رفتار خود مراقبت داشته باشد؛ در زیارات جایگاه امام تبیین شده و شگرد مهم دشمن، از بین بردن این جایگاه عظیم است اما چون نمی‌تواند نور را خاموش کند با همه وجود سعی می‌کند بین امام و امت فاصله بیندازد، چنان که تاریخ اموی و عباسی سراسر تلاش برای ایجاد این جدایی است. اساساً طاغوت چنین است که انسان‌ها را از نور خارج و به سمت ظلمات هدایت کند!

باید توجه داشت ما در عالم، انسان آزاد نداریم؛ قرآن در آیت‌الکرسی تصریح دارد کسی که ولایت حضرت حق و شاگردی مدرسه امامت را نکند در مدرسه طاغوت قرار می‌گیرد: «اللَّـهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَی النُّورِ‌ وَالَّذِینَ کَفَرُ‌وا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ» بنابراین کسی نمی‌تواند بگوید من آزاد مطلق هستم. انسانی که مدعی آزادی است، تحت ولایت طاغوت قرار می‌گیرد. اگر بدانیم خروج از مدرسه امامت مصادف با ورود به مدرسه طاغوت است، در تلاش دائمی خواهیم بود از این مدرسه خارج نشویم. اگر بدانیم خروج از این دایره نور مصادف است با ورود به مزبله، همه تلاشمان را می‌کنیم از این دایره پای خود را بیرون نگذاریم؛ اما گاه غفلت می‌کنیم!

عصاره حرکت اربعین، برنامه‌ریزی برای ظهور امام زمان(عج) است. انسان اربعینی انرژی و قدرت می‌گیرد تا برای فرج مهیا شود. زائر اربعین می‌فهمد در کربلا چه گذشت و می‌داند باید چه کند تا در ظهور امام زمان(عج) آن کوتاهی در عاشورای حسینی جبران شده و تکرار نشود.

آمنه مستقیمی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.